آفتابنیوز : آفتاب: رضا رشیدپور در وبلاگ خود نوشت: چند دقیقه قبل در خبرها خواندم که خانم شهلا جاهد فردا صبح اعدام خواهد شد …
ناخودآگاه یاد روزهای دستگیری ایشان و قتل مرحوم لاله سحرخیزان افتادم. بازار شایعه بهشدت داغ بود. آن روزها برنامهای به نام تا مهر را در شبکهی اول تلویزیون اجرا میکردم. حمید درخشان مهمان برنامه بود.
با یک پژوی ۲۰۶ سفید رنگ به محوطه سازمان آمد. مثل همیشه خوش اخلاق بود اما دلشوره عجیبی در نگاهش موج میزد. از این حادثه بسیار آزرده بود. گرم صحبت شدیم. یک دنیا حرف برای گفتن داشت. تمام بدنم از شنیدن حرفهایش یخ زده بود …
حالا چند ساعتی بیشتر به پایان قصه نمانده و من دلشوره دارم. ای کاش فوتبالیستهای قدیمی همت دوبارهای بکنند. همین آقای درخشان یا هر عزیز دیگری. میدانم که همهی تلاششان را کرده اند اما نجات جان یک انسان هدیهی بزرگی به خداوند است …
قصاص حق خانوادهی آن مرحوم است. شکی نیست. اما با همین چشمهای پر اضطراب با تمام وجودم تمنا میکنم که غم سنگین عزیز دلبندشان را با تلخترین راه ممکن جبران نکنند …
خواهش میکنم … شما را به حرمت ماتم حسین که در راه است قسم میدهم اجازه بدهید پایان این قصه دردناک جان سپردن یک عاشق دیگر نباشد … تمنا میکنم …
دیگر نمیدانم چه بگویم