لحظات پرهیجان تولد 5 قلوها
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: زن 32 ساله قائم‌شهری که در روستای باغ‌دشت زندگی می‌کند، اواخر هفته گذشته به بیمارستان انتقال یافت و 5 قلو به دنیا آورد.
5 قلوهای این مادر قائم‌شهری همگی پسر هستند و وی در 3 زایمان قبلی صاحب 3 فرزند دختر شده بود.
با این حال یکی از 5 قلوها ـ که در 7 ماهگی به دنیا آمده‌اند ـ 2 روز بعد از تولد بر اثر نارسایی ریوی فوت کرد.
در حال حاضر این 4 نوزاد به دلیل وزن کم در دستگاه نگهداری می‌شوند و مادر این کودکان مرخص شده است.
در ارتباط با تولد 5 قلوها، خبرنگار جام‌جم با پدر این کودکان گفت‌وگویی انجام داده است که در پی می‌آید.
***
چند سال است ازدواج کرده‌اید و شغل شما چیست؟
ما 15 سال پیش ازدواج کردیم و هزینه زندگی‌مان نیز از راه کشاورزی تامین می‌شود.
چند فرزند دارید؟
پیش از به دنیا آمدن پنج قلوها، 3 دختر 13 ،14 و 7 ساله داشتم.
وقتی شنیدی همسرت 5 قلو باردار است، چه احساسی داشتی؟
دقایقی من و همسرم مات و مبهوت مانده بودیم و خیلی شوکه شدیم. پزشکان به ما گفتند صاحب 5 فرزند پسر می‌شوید. با شنیدن این خبر خوشحال شدیم اما نگران بودیم؛ چون در یک خانه روستایی زندگی می‌کنیم و تامین هزینه نگهداری از بچه‌ها برای‌مان خیلی مشکل است. فقط از خداوند می‌خواهیم کمکمان کند تا از بچه‌ها بخوبی نگهداری کنیم.
دختران‌تان با شنیدن خبر تولد 5 قلوها، چه واکنشی نشان دادند؟
آنها ابتدا باورشان نمی‌شد. بعد از آن که من و مادرشان با آنها صحبت کردیم، خیلی خوشحال شدند و برای به دنیا آمدن برادرانشان روزشماری می‌کردند.
آیا برای زایمان همسرت، دلهره داشتی؟
بله، دعا می‌کردم او هنگام زایمان دچار مشکل نشود و بچه‌ها نیز سالم به دنیا بیایند. مسئولان خانه بهداشت روستایمان در این مدت خیلی به همسرم کمک کردند. آنها پرستاری را به خانه‌مان فرستادند تا از همسرم نگهداری کند که صمیمانه از آن پرستار و همچنین مسئولان خانه بهداشت تشکر می‌کنم.
از تولد 5 قلوها بگویید؟
ساعت 7 بامداد روز سه‌شنبه گذشته با شروع درد زایمان همسرم، او را به بیمارستان امام خمینی (ره) شهر ساری بردم. پس از 3 ساعت که او در اتاق عمل بود و من نیز نگران و دلواپس بودم، با مشاهده لبخندی که بر لبان دکتر همسرم بود، متوجه شدم همه چیز به خیر و خوشی تمام شده است و 5 فرزندم به دنیا آمده‌اند.
اولین جمله‌ای را که با مشاهده 5 قلوها به زبان آوردی؟
با مشاهده آنها نتوانستم خود را کنترل کنم و گریه کرده و خدا را شکر کردم.
بعد چه شد؟
پرستاران گفتند چون 5 قلوها 7 ماهه به دنیا آمده‌اند، باید در دستگاه‌های ویژه نگهداری شوند تا کامل رشد کنند. بنابراین آنها را به 2 بیمارستان دیگر منتقل کردند تا تحت نظر پزشکان باشند.
بعد از زایمان همسرت، با او ملاقات داشتی؟
پشت در اتاق عمل منتظر بودم تا به‌هوش بیاید، خیلی ترسیده و نگرانش بودم. وقتی به‌هوش آمد و به بخش زنان منتقل شد، سراغ بچه‌ها را از من گرفت که دلدار‌ی‌اش دادم و گفتم بچه‌ها همگی صحیح و سالم هستند. از مسئولان بیمارستان امام خمینی(ره) ساری سپاسگزارم که به ما کمک کرده و هزینه بیمارستان را کم کردند.
چه نامی برای پسرانتان انتخاب کردید؟
محمد، علی، حسن، حسین و مهدی. در همین موقع به یکباره بغض کرد و گفت: اما پسرم حسن که قل سوم بود، چهارشنبه شب فوت کرد و اکنون 4 پسر دارم. از این موضوع ناراحتم؛ ولی همچنان خدا را شکر می‌کنم.
4 قلوها اکنون کجا هستند؟
3 قل آنها در یک بیمارستان و یکی هم در بیمارستانی دیگر، تحت درمان هستند. هنوز ماجرای مرگ یکی از بچه‌ها را به همسرم نگفته‌ام و امیدوارم او با واقعیت کنار بیاید.
چند قلوزایی در خانواده شما و همسرتان وجود داشت؟
نه، تا به حال چندقلوزایی نه در بین خانواده من و نه اقوام همسرم نبود.
وزن بچه‌ها چقدر است؟
از 900 گرم تا یک کیلو و 200 گرم.
از مسئولان چه درخواستی داری؟
من و همسرم تحت پوشش بیمه روستایی هستیم؛ اما این نوع بیمه فقط در مراکز درمانی خاص مورد تایید است. هزینه زندگی‌ام از راه کشاورزی تامین می‌شود و هزینه بستری شدن 4 پسرم در بیمارستان ـ که نارس به دنیا آمده‌اند ـ بسیار بالاست و من از عهده آن برنمی‌آیم. بنابراین از مسئولان بهداشت و درمان و دولت خدمتگزار می‌خواهم از کمک به من و خانواده‌ام دریغ نکنند.
گفت‌وگو با پزشک معالج نوزادان
خانم دکتر زمانی کیاسری، پزشک معالج مادر 5قلوها می‌گوید: زن جوان در چهارمین بارداری صاحب 5قلو شد که یکی از آنها فوت کرده و 4 قل دیگر تحت مراقبت‌های ویژه پزشکی قرار دارند. وضعیت عمومی مادر نیز خوب بوده و از بیمارستان مرخص شده است.
دکتر زمانی کیاسری افزود: با توجه به این که نوزادان 7 ماهه به دنیا آمده‌اند و ریه‌های آنها در معرض عفونت قرار دارد، باید مدتی تحت درمان باشند و پس از بهبود نسبی، تحویل والدینشان خواهند شد.
5 قلوهای این مادر قائم‌شهری همگی پسر هستند و وی در 3 زایمان قبلی صاحب 3 فرزند دختر شده بود.
با این حال یکی از 5 قلوها ـ که در 7 ماهگی به دنیا آمده‌اند ـ 2 روز بعد از تولد بر اثر نارسایی ریوی فوت کرد.
در حال حاضر این 4 نوزاد به دلیل وزن کم در دستگاه نگهداری می‌شوند و مادر این کودکان مرخص شده است.
در ارتباط با تولد 5 قلوها، خبرنگار جام‌جم با پدر این کودکان گفت‌وگویی انجام داده است که در پی می‌آید.
***
چند سال است ازدواج کرده‌اید و شغل شما چیست؟
ما 15 سال پیش ازدواج کردیم و هزینه زندگی‌مان نیز از راه کشاورزی تامین می‌شود.
چند فرزند دارید؟
پیش از به دنیا آمدن پنج قلوها، 3 دختر 13 ،14 و 7 ساله داشتم.
وقتی شنیدی همسرت 5 قلو باردار است، چه احساسی داشتی؟
دقایقی من و همسرم مات و مبهوت مانده بودیم و خیلی شوکه شدیم. پزشکان به ما گفتند صاحب 5 فرزند پسر می‌شوید. با شنیدن این خبر خوشحال شدیم اما نگران بودیم؛ چون در یک خانه روستایی زندگی می‌کنیم و تامین هزینه نگهداری از بچه‌ها برای‌مان خیلی مشکل است. فقط از خداوند می‌خواهیم کمکمان کند تا از بچه‌ها بخوبی نگهداری کنیم.
دختران‌تان با شنیدن خبر تولد 5 قلوها، چه واکنشی نشان دادند؟
آنها ابتدا باورشان نمی‌شد. بعد از آن که من و مادرشان با آنها صحبت کردیم، خیلی خوشحال شدند و برای به دنیا آمدن برادرانشان روزشماری می‌کردند.
آیا برای زایمان همسرت، دلهره داشتی؟
بله، دعا می‌کردم او هنگام زایمان دچار مشکل نشود و بچه‌ها نیز سالم به دنیا بیایند. مسئولان خانه بهداشت روستایمان در این مدت خیلی به همسرم کمک کردند. آنها پرستاری را به خانه‌مان فرستادند تا از همسرم نگهداری کند که صمیمانه از آن پرستار و همچنین مسئولان خانه بهداشت تشکر می‌کنم.
از تولد 5 قلوها بگویید؟
ساعت 7 بامداد روز سه‌شنبه گذشته با شروع درد زایمان همسرم، او را به بیمارستان امام خمینی (ره) شهر ساری بردم. پس از 3 ساعت که او در اتاق عمل بود و من نیز نگران و دلواپس بودم، با مشاهده لبخندی که بر لبان دکتر همسرم بود، متوجه شدم همه چیز به خیر و خوشی تمام شده است و 5 فرزندم به دنیا آمده‌اند.
اولین جمله‌ای را که با مشاهده 5 قلوها به زبان آوردی؟
با مشاهده آنها نتوانستم خود را کنترل کنم و گریه کرده و خدا را شکر کردم.
بعد چه شد؟
پرستاران گفتند چون 5 قلوها 7 ماهه به دنیا آمده‌اند، باید در دستگاه‌های ویژه نگهداری شوند تا کامل رشد کنند. بنابراین آنها را به 2 بیمارستان دیگر منتقل کردند تا تحت نظر پزشکان باشند.
بعد از زایمان همسرت، با او ملاقات داشتی؟
پشت در اتاق عمل منتظر بودم تا به‌هوش بیاید، خیلی ترسیده و نگرانش بودم. وقتی به‌هوش آمد و به بخش زنان منتقل شد، سراغ بچه‌ها را از من گرفت که دلدار‌ی‌اش دادم و گفتم بچه‌ها همگی صحیح و سالم هستند. از مسئولان بیمارستان امام خمینی(ره) ساری سپاسگزارم که به ما کمک کرده و هزینه بیمارستان را کم کردند.
چه نامی برای پسرانتان انتخاب کردید؟
محمد، علی، حسن، حسین و مهدی. در همین موقع به یکباره بغض کرد و گفت: اما پسرم حسن که قل سوم بود، چهارشنبه شب فوت کرد و اکنون 4 پسر دارم. از این موضوع ناراحتم؛ ولی همچنان خدا را شکر می‌کنم.
4 قلوها اکنون کجا هستند؟
3 قل آنها در یک بیمارستان و یکی هم در بیمارستانی دیگر، تحت درمان هستند. هنوز ماجرای مرگ یکی از بچه‌ها را به همسرم نگفته‌ام و امیدوارم او با واقعیت کنار بیاید.
چند قلوزایی در خانواده شما و همسرتان وجود داشت؟
نه، تا به حال چندقلوزایی نه در بین خانواده من و نه اقوام همسرم نبود.
وزن بچه‌ها چقدر است؟
از 900 گرم تا یک کیلو و 200 گرم.
از مسئولان چه درخواستی داری؟
من و همسرم تحت پوشش بیمه روستایی هستیم؛ اما این نوع بیمه فقط در مراکز درمانی خاص مورد تایید است. هزینه زندگی‌ام از راه کشاورزی تامین می‌شود و هزینه بستری شدن 4 پسرم در بیمارستان ـ که نارس به دنیا آمده‌اند ـ بسیار بالاست و من از عهده آن برنمی‌آیم. بنابراین از مسئولان بهداشت و درمان و دولت خدمتگزار می‌خواهم از کمک به من و خانواده‌ام دریغ نکنند.
گفت‌وگو با پزشک معالج نوزادان
خانم دکتر زمانی کیاسری، پزشک معالج مادر 5قلوها می‌گوید: زن جوان در چهارمین بارداری صاحب 5قلو شد که یکی از آنها فوت کرده و 4 قل دیگر تحت مراقبت‌های ویژه پزشکی قرار دارند. وضعیت عمومی مادر نیز خوب بوده و از بیمارستان مرخص شده است.
دکتر زمانی کیاسری افزود: با توجه به این که نوزادان 7 ماهه به دنیا آمده‌اند و ریه‌های آنها در معرض عفونت قرار دارد، باید مدتی تحت درمان باشند و پس از بهبود نسبی، تحویل والدینشان خواهند شد.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید