آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه ایران نوشت: همه چیز برای انتخاب این مقصد هیجانانگیز بود. از چهارمین اثر ثبت شده در یونسکو گرفته تا افسانهها و داستانهای عجیبی که میتوانست وسوسه رفتن و از نزدیک دیدن را برای هر کسی دو چندان کند. مقصد یا حالا دیگر بهتر است بگوییم مسیر پرجاذبهای که تجربه آن تنها یک سفر نبود، بلکه ترکیبی از کوهپیمایی، پیادهروی و طبیعتگردی، بازدید تاریخی، غارنوردی و دهها تجربه جدیدی بود که جذابیت منطقه را دوچندان میکرد.
پس از پشت سر گذاشتن مسیر یک ساعته جاده دندی به محوطه تاریخی تختسلیمان رسیدیم. جایی که گذشته از تمام تعریفها و اسطورههایی که از آن به گوش میرسد و گذشته از این که چهارمین اثر ثبتشده کشور در یونسکو است باید به تماشای آن رفت تا از نزدیک قدم به شاهراه چاکراهای زمینگذاشت.
به گفته کارشناسان و انرژی درمانان، بزرگترین چاکرای زمین که انرژی از آن ساطع میشود، درست در محل دریاچه حیرتآور تختسلیمان واقع شده است.
برخی هم معتقدند شهر تاریخی شیز (زادگاه زرتشت) همین تختسلیمان کنونی است که بعدها به دلایل مختلف مانند فوران کوههای آتشفشانی اطراف مدفون شده است.
مجموعه تختسلیمان شامل دریاچهای همیشه خروشان که حاصل یک چشمه آتشفشانی است، برج و باروی سنگی، چهار طاقی آتشکده آذرگشسب (آتشکده پادشاهان و جنگاوران)، نیایشگاه آناهیتا، کاخهای دوران ساسانی و ساختمانهای مربوط به سلاطین ایلخانی میشود.
درباره دریاچه عجیب و شگفتانگیز تختسلیمان روایتها و گمانهزنیهای مختلفی وجود دارد و ازجمله معروفترین آنها این است که این دریاچه با عمق 112متر و قدمت دو میلیون سال محل مقدسی برای ریختن گنجها و ثروت پادشاهان مختلف به عنوان نذر درون آن بوده است.
به اعتقاد برخی از کارشناسان هم نذر معروف کوروش پادشاه هخامنشی به عنوان نذر پیروزی درون این دریاچه سالها است با خیال آسوده از در امان بودن آرمیده است. تقریباً میتوان گفت دسترسی، شنا، غواصی و حتی به کارگیری تجهیزات برای رسیدن به کف دریاچه غیرممکن است.
به دلایل مختلفی مانند عمق بینهایت، املاح زیاد و فشار حاصل از حفره آتشفشانی و شاید هم به اعتقاد محلیها به علت طلسم این دریاچه، امکان دسترسی به داخل آن وجود ندارد و همین نکته گمانهزنیها در مورد گنج بینهایت کف دریاچه را قویتر میکند. اما گذشته از تمام روایتها و قدمت تاریخی تخت سلیمان، فضای عجیبی که در اطراف دریاچه و محوطه وجود دارد حس و حال عجیبی به گردشگران و هر کس که برای تماشای این محوطه بکر آمده باشد منتقل میکند.
حتی فکرش هم خیال شیرین و دلانگیزی است. قدم زدن در جایی که میگویند زادگاه زرتشت است، دومیلیون سال قدمت دارد، دریاچهای دارد با عمق 112متر که با وجود دو خروجی آب، هیچگاه آبش خشک یا حتی کم هم نمیشود، یکی از بزرگترین نیایشگاهها و آتشکدههای دوران ساسانی است و از همه مهمتر محل تلاقی انرژیهای نیکزمین است. تخت سلیمان مجموعهای عظیم، فوقالعاده و متنوع است که هیچ تماشاگری از نظاره آن پشیمان نخواهد شد.
اما با وجود تمام این جاذبهها سالهاست به دلیل محرومیتی که حاصل بیغمی و نگرانی برخیها در منطقه است در سکوت همیشگی خود چشم به راه دیده شدن به انتظار نشسته است. انتظاری طولانی که حتی گذر زمان هم مرهمی بر آن نمیشود. شاید قبل از آنکه نگاه کسی به شگفتیهای منطقه جلب شود از سکوت و خلوتی عجیب چنین منطقه پرجاذبه متعجب شود.
اینجا به طرز عجیبی خلوت است آنقدر که لازم است چند بار تابلوی ثبت در یونسکو را بخوانی و به اطلاعات قبلیات پافشاری کنی تا مطمئن شوی اشتباه نیامدهای و تازه وقتی مطمئن میشوی بیشتر تعجب میکنی که چرا زادگاه زرتشت، سرزمین اسطورهها و تاریخ و شگفتیهای بیپایان حتی به اندازه یک پارک کوچک هم مورد توجه قرار نگرفته است؟ به گفته مردم محلی از زمانهای دور تا به امروز برخی افراد به دلیل ترس از به خطر افتادن منافعشان اجازه رونق امکانات توریستی در منطقه را ندادهاند و کاش هتل، رستوران، اقامتگاه، جاده مناسب و... امکاناتی بود تا بهانهای میشد برای رد این ادعا! نمیدانم چه شد که چوب منفعتطلبی بار دیگر به جان پیکر بیرمق کهن تاریخ این مرز و بوم افتاده است و هیچکس یادش نیست تختسلیمان که در محاصره معادن باارزش اطراف است، هیچ از معدن طلایی که در چند کیلومتری آن قرار دارد کم ندارد و کاش به همان اندازه کسی نگران معادن طلای تاریخ هم بود.
چرا که به گواه مورخان شهر شیز نزدیک مراغه بوده و زادگاه زرتشت نیز مراغه میباشد.
حالا تو این موضوع به نظر میاد که تناقضی در کار میباشد.