آفتابنیوز : آفتاب: حسین شریعتمداری در شماره امروز کیهان، در ستون طنز گفتوشنود، با شیوهای متفاوت از گذشته نوشت:
امروز نمی دونم چرا دست و دلم به «گفت و شنود» نمیره؟ سوژه که این روزها تا دلتون بخواد هست، اما امروز، مخصوصا بعد از صحبتهای آقا و غبار غمی که از پلشتی غارت 3 هزار میلیارد تومنی به چهره ایشان دویده و بر صدای همیشه ملکوتی آقا سایه انداخته بود، حیفم اومد این چند خط رو ننویسم. آخه آقا، امام همه بسیجیهاست و با صحنهای که قراره از اون روزها نقل بشه، بیشتر از همه آشناست... امروز هم، همه اونا پا به رکاب آقا ایستادن و...
طی چند روز اخیر، بروبچههای بسیجی این پیامک رو از طریق تلفنهای همراه خود برای یکدیگر میفرستند. پیامکی کوتاه با معنا و مفهومی بلند. بخونید؛
«گردان پشت میدون مین رسیده و زمینگیر شده بود. چند نفر رفتند معبر باز کنند. او هم رفت، 15 ساله بود. چند قدم که رفت، برگشت. یعنی ترسیده؟! خب! ترس هم داشت! او اما، پوتینهایش را به یکی از بچهها داد و گفت؛ تازه از گردان گرفتم، حیفه! بیتالماله!... پابرهنه رفت!... راستی 3 هزار میلیارد تومن چندتا پوتین میشه؟!»