آفتابنیوز : آفتاب: متن پرسش و پاسخ قانون با سیدمحمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب را كه در فضای مجازی انجام شده، در ادامه میخوانید:
جنابعالی از جمله روحانیونی هستید كه در فضای مجازی حضور فعالانه دارید و سایت شخصی خود را هر چند روز یكبار آپدیت میكنید. چه شد كه نیاز به حضور در این فضا را احساس كردید؟ من وبلاگنویسی را در سال 1382 شروع كردم، در وبلاگی بنام «وبنوشت». شش سال تمام بدون یک روز تعطیلی هر روز یک پستی گذاشتم. كمكم سایت پربینندهای شد كه به نوعی سایت مرجع و سخنگوی غیررسمی جریان اصلاحطلب شده بود. نقد میكردم و راهكارهایی برای اصلاح نشان میدادم. من خیلی سریع احساس كرده بودم كه رسانه آینده حوزه مجازی خواهد بود و برای همین به عنوان یک فرد رسانهای كارم را در این فضا شروع كردم.
اصطلاحی درباره كاربرانی كه وقت زیادی را در فضای مجازی سپری میكنند مطرح میشود و آن «معتاد اینترنتی» است، آیا شما به اینترنت اعتیاد دارید؟ روزانه چند ساعت از وقت خود را در این فضا میگذرانید؟ فكر میكنم خودم را خارج از این اصطلاح معتاد اینترنتی ندانم. انصافاً اگر كسی هر روز چند ساعتی پای اینترنت باشد كه من نوعاً چنین هستم، میتوان نام معتاد اینترنتی بر آن نهاد. از خیلی اعتیادهای دیگر هم بهتر است. نه به رفیق بد نیاز دارد و نه به ذغال خوب.
چه استفادههایی از اینترنت میبرید؟ استفادههای فراوانی از اینترنت دارم. عمده اطلاعاتم از اینترنت است. مدتها است روزنامهها و اخبار را از اینترنت دنبال میكنم. به سایتهای مختلف هم سر میزنم. برای كارهای تحقیقاتی و نوشتههایم مشتری روزانه سرچ گوگل هستم. ایمیلهایم را چک میكنم. به دوستانم ایمیل میدهم و از وقتی فیسبوک آمده مشتری روزانه آن هستم كه صفحه من تاكنون بیش از 21 هزار نفر عضو دارد. كار بدی هم نمیكنم. یوتیوب هم سر میزنم.
تا حالا شده فایلی را بدون درنظر گرفتن حق كپیرایت دانلود كنید؟ دروغ چرا، بله.
نظرتان پیرامون شبكههای اجتماعی نظیر فیسبوک و ... چیست؟ به نظر شما چگونه باید با این پدیدهها برخورد كرد؟ من معتقدم وقتی میلیونها ایرانی عضو شبكهای هستند كه از نظر آمار سومین كشور جهان (به لحاظ جمعیتی) شناخته شده است، آن را باید به عنوان یک واقعیت پذیرفت. نادیده گرفتن آن مثل كبک سر زیر برف كرده میماند. در این دنیای ارتباطات نمیتوان مردم ایران را تافته جدا بافته تلقی كنیم. من اگر جای مسئولان كشور بودم، فیسبوک را از فیلتر در میآوردم و این میلیونها عضو ایرانی را برای به دست آوردن امكان دسترسی به فیسبوک كه اكثر خدمات و استفاده آن توسط كاربران مفید و یا لااقل غیرمضر است، آزاد میگذاشتم تا امكان ورود به سایتهای مضر به وجود نیاید. واقعیت دیگر هم این است كه در فیسبوک ایرانی همه نوع سلیقه وجود دارد و اطلاع از این نظرات متفاوت سیاسی و عقیدتی در فضای رسمی پذیرفته شده توسط حكومت باعث جلوگیری ازافراطیگریهای غیر مقبول میشود. من در بسیاری از شبكههای اجتماعی عضو هستم.
در سینمای ایران تاكنون فیلمهایی ساخته شده با مضمون روحانیت؛ نظیر فیلم «مارمولک»، «طلا و مس» و ... نظر شما پیرامون این فیلمها چیست؟ آیا با مضمون چنین فیلمهایی موافقید؟ روحانیت در تاریخ هزار ساله ملت ایران یک واقعیت انكارناپذیر، غیرقابل حذف و قدرتمندی بوده است. بعد از انقلاب اسلامی این حضور جدیتر شد و تاثیرگذارترین و قدرتمندترین مناصب حكومتی در اختیار روحانیون بوده است و به همین دلیل بیشتر از همیشه جزئی از زندگی مردم شدند. اگر سینما را پژواكی از جامعه بدانیم، نمیتوانیم این بخش قدرتمند را نادیده بگیریم. حذف روحانیت از واقعیتهای اجتماعی، قداست بخشیدن به روحانیت را در پی ندارد و باعث میشود صحنه تبلیغاتی فقط در اختیار مخالفان این صنف باشد. به این دلیل من در همان ایام كه فیلم مارمولک اكران میشد، چندین یادداشت در روزنامهها و وبلاگم در ستایش از آن نوشتم. اكنون نیز از آن دفاع میكنم.
روزی اگر به شما پیشنهاد بازیگری در فیلمی را بدهند، قبول میكنید؟ چرا؟ یكی دو باری جلوی دوربین فیلمهای مستند سینمایی رفتهام. یكبار در نقش دایی شهیدم -كه شباهت فراوانی از باب حلالزاده بودن كه به دایی میرود؛ به ایشان داشتم- بازی كردهام ولی پیشنهاد دیگری نشده است. اگر فیلم خوبی باشد و من استعداد بازیگری داشته باشم، چرا كه نه.
گریزی نیز به عرصه سیاست بزنیم. شما فردی هستید كه بیش از سه دهه در عرصه سیاست حضور داشتهاید. آیا حاضرید از این عرصه كنارهگیری كنید. اصلاً امكان كنارهگیری یک فرد سیاسی از این عرصه وجود دارد؟ باورم بر این است وقتی بیش از سه دهه از عمرم را در سیاست گذرانده و در موارد زیادی هم تاثیرگذار بودهام، جدا شدن از این حوزه كار راحتی نیست، شاید هم بشود گفت، امكانپذیر نیست. گاهی كه سختیهای عالم سیاست را تجربه كردم، فكر میكردم دیگر بوسه وداع بر حوزه سیاست خواهم زد ولی فكر میكنم عملی نباشد.
شما از افراد نزدیک به آقای خاتمی، رئیسجمهور پیشین كشورمان هستید. سابقه آشنایی شما با ایشان از چه زمانی آغاز شد؟ ایشان را چگونه انسانی میدانید؟ در حال حاضر هم با ایشان ارتباط دارید؟ من بیش از سه دهه است كه با آقای خاتمی دوست هستم. از زمانی كه من مدیر رادیو ایران بودم و ایشان وزیر ارشاد، ارتباط و آشنایی بیشتر پیدا كردیم و این آشنایی تاكنون ادامه داشته است. مهمترین ویژگی آقای خاتمی را باورهای فكری ایشان میدانم. از بن دندان به آزادی، حرمت انسان و احترام به نظر دیگران و نیز انقلاب اسلامی باور دارد و من خیلی تحتتاثیر این مكتب ایشان بودهام. هماكنون اگرچه ارتباط كاری كمتری با ایشان به دلیل بیكاری هردویمان داریم، اما ارتباطات شخصی و عاطفی گذشته وجود دارد.
رابطه نزدیک شما با آقای خاتمی بگونهای بود كه حتی با ایشان خطبههای عقد را جاری میكنید. این كار دقیقاً از چه زمانی آغاز شد؟ برای چه دسته و افرادی این خطبهها را جاری میكنید؟ اگر خاطرهای از این مراسمها دارید بیان بفرمائید. عقد خواندن دلیل نزدیكی نبود. دو نفری آخوند بودیم و برای كسانی كه علاقمند بودند عقدشان توسط آقای خاتمی خوانده شود، صیغه عقد جاری میكردیم.
سایت شخصی جنابعالی پر است از عكسهایی كه با موبایل گرفتهاید. از زمان راهاندازی وبسایت شخصیتان با موبایل عكس میگرفتید و بر روی سایتتان بارگذاری میكردید. هنوز هم با موبایلتان عكس میگیرید؟ واكنش افرادی كه از آنها عكس میگرفتید چگونه بود؟ زمانی كه سایتم را راه انداختم این راهاندازی با دوربیندار شدن موبایلها با پیكسل بسیار پایین مصادف شد. از همه جا عكس میگرفتم و آرشیو تاریخیای با هزاران عكس دارم كه بسیاری از آنها با موبایل گرفته شده است. در اوایل با مخالفتهایی روبرو میشدم، به خصوص در هیات دولت. قانون بر این بود كه دولتمردان در قالب عكسهای رسمی و فیگورهای معین، دیده شوند و از قاب خارج نشوند. من این ساختارشكنی را برای اولین بار كردم، چون باور داشتم مردم اگر دولتمردان را هم در حالتهای مختلف غیر رسمی ببینند، بیشتر احساس صمیمت با آنها میكنند. پوست كلفتی من از یک سو و باز شدن فضای ارتباطی از سوی دیگر، باعث شد كه بتوانم این كار را بكنم.