کد خبر: ۱۳۹۲۴۲
تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱۳۹۰ - ۱۶:۲۹
با گذشت ۹ سال از وقوع جنایت؛

حکم پرونده جنجالی قتل‌های محفلی کرمان صادر شد

متهمان به اعدام محکوم شدند
آفتاب‌‌نیوز :

آفتاب: حکم پرونده قتل‌های محفلی کرمان که پس از قبول اعاده دادرسی در شعبه ۱۰۶ دادگاه جزایی کرمان رسیدگی شده بود، پس از گذشت ۹ سال از وقوع جنایت صادر و به اولیای دم و وکلای آنان ابلاغ شد. 

نعمت احمدی ـ یکی از وکلای مدافع اولیای دم این پرونده ـ با اعلام این خبر گفت: در این پرونده ادعای مهدورالدم‌بودم مقتولان از سوی هیات عمومی اصراری دیوان عالی کشور رد شده بود که به همین اعتبار با تفهیم اتهام شرکت در قتل به متهمان، دو جلسه دادگاه برگزار و نهایتاً رای این پرونده صادر شد. 

وی ادامه داد: بر اساس مفاد این رای ۱۱ صفحه‌ای، متهمان ردیف اول، سوم و چهارم با هویت «م.م»، «س.ج» و «ع.م» به اتهام شرکت در قتل عمدی شهره نیک‌پور و متهمان ردیف دوم، سوم و چهارم با هویت «م.س»، «س.ج» و «ع.م» به اتهام شرکت در قتل عمدی محمدرضا نژادملایری به اعدام محکوم شدند.
احمدی اظهارکرد: همچنین همه این متهمان به همراه دومتهم دیگر با هویت‌های «چ.س» و «م.ی» به اتهام معاونت در قتل‌ها به مجازاتی بین ۱۰ تا ۱۵ سال حبس به تناسب عمل ارتکابی محکوم شدند. 

وی خاطرنشان کرد: تنها یک نفر از متهمان یعنی «ع.م» از بدو بازداشت تاکنون تحمل حبس کرده و سایر متهمان پس از مدتی آزاد شده‌اند که پس از قبول اعاده دادرسی و شروع به رسیدگی مجدد، قرار بازداشت موقت آنان به وسیله دادگاه صادر شد اما دادگاه تجدید نظر با وجود اینکه متهمان به اتهام قتل عمد تحت پیگرد بودند و حسب قانون باید بازداشت موقت می‌شدند، قرار بازداشت آنان را فسخ و به قرار وثیقه تبدیل کرد. 

وکیل مدافع اولیای دم پرونده‌ قتل‌های محفلی کرمان گفت: هم‌اکنون که رای دادگاه مبنی بر قصاص متهمان صادر شده است، با توجه به صراحت قانون باید این افراد بازداشت موقت شوند و این بازداشت مورد درخواست اولیای دم نیز هست. 

احمدی با بیان اینکه رای صادره ظرف مدت ۲۰ روز قابل تجدیدنظرخواهی است، یادآور شد: از آنجا که هیات عمومی اصراری دیوان عالی کشور ادعای مهدورالدم بودن را نپذیرفته و تنها یکی از شعب دیوان در گذشته اصرار به قبول ادعای مهدورالدم بودن مقتولان داشته است، لذا در صورتی که این رای مورد اعتراض متهمان قرار گیرد، با ارجاع مجدد پرونده به دیوان عالی کشور بالطبع پرونده به شعبه سابق ارجاع نخواهد شد و با توجه به اینکه دیگر شعبات کیفری دیوان نیز بالاتفاق معتقد به عدم مهدورالدم بودن مقتولان بوده‌اند، در این صورت رای پس از طی تشریفات، تایید و ابرام خواهد شد. 

روز‌ ۲۸ آبان‌ماه‌ سال ۸۱ زنی‌ به‌ نام‌ «عشرت‌» به‌ یک از مراجع انتظامی کرمان مراجعه‌ کرد و گفت‌: شب‌ گذشته‌ دخترم‌ به‌ نام‌ شهره‌ نیک‌پور ـ ۲۸ ساله‌ ـ به‌ همراه‌ نامزدش‌ محمدرضا نژادملایری‌ با یک‌ خودروی پژوی سفیدرنگ‌ از منزل‌ خارج‌ شده‌اند و تاکنون‌ برنگشته‌اند. 

ماموران‌ انتظامی‌ تحقیقات‌ گسترده‌ای‌ را برای‌ پیدا کردن‌ این‌ زوج‌ جوان‌ آغاز کردند اما به‌ نتیجه‌ای‌ نرسیدند تا اینکه‌ ۱۵‌ آذرماه‌، ماموران‌ کلانتری‌ ۲۳ جوپار با گزارش‌ یک‌ راننده‌، جسد مردی‌ حدودا ۳۰ ساله‌ را در بیابان‌ کشف‌ کردند که‌ تقریباً اکثر قسمت‌های‌ بدنش‌ توسط‌ حیوانات‌ خورده‌ شده‌ بود. 

پس‌ از بررسی‌های‌ انجام‌ شده‌ توسط‌ متخصصان‌ پزشکی‌ قانونی‌، معلوم‌ شد جسد متعلق‌ به‌ محمدرضا نژادملایری‌ است‌ که‌ چندی‌ پیش‌ به‌ همراه‌ نامزدش‌ از خانه‌ خارج‌ شده‌ بود. 

دو روز بعد، ماموران‌ اداره ‌آگاهی‌ موفق‌ شدند پژوی سفیدرنگ‌ مقتول‌ را که‌ شب‌ حادثه‌ به‌ همراه‌ نامزدش‌ با آن‌ بیرون‌ رفته‌ بود در زنگی‌آباد پیدا کنند. این‌ اتومبیل‌ با ریختن‌ بنزین‌ روی آن به‌ آتش‌ کشیده‌ شده بود به طوری‌ که‌ موتور آن‌ هم‌ ذوب‌ شده‌ بود. 

چند روز بعد در حوالی‌ مکانی‌ که‌ جسد محمدرضا کشف‌ شده‌ بود، ماموران‌ جسد نامزدش‌ شهره‌ را پیدا کردند و مادرش‌ از روی‌ بقایای‌ جسد و تکه‌های‌ لباس‌ توانست‌ دختر خود را شناسایی‌ کند. 

پس‌ از شناسایی‌ اجساد، قاضی کشیک وقت ماموران‌ اداره‌ آگاهی‌ را موظف‌ کرد تا تحقیقات‌ گسترده‌ای‌ را برای‌ پیدا کردن‌ عاملان‌ جنایت‌ آغاز کنند. 

ماموران‌ متوجه‌ شدند محمدرضا یک‌ دستگاه‌ تلفن‌ همراه‌ داشته‌ که‌ به‌ سرقت‌ رفته‌ است‌. 

با بررسی‌ تماس‌هایی‌ که‌ با تلفن‌ محمدرضا گرفته‌ شده‌ بود، مشخص شد پس‌ از ناپدیدشدن‌ زوج‌ جوان‌، چند بار از این‌ تلفن‌ با شخصی‌ به‌ هویت‌ «ه.ی» تماس‌ گرفته‌ شده‌ است‌. 

این شخص به‌ اداره‌ آگاهی‌ احضار شد اما چون‌ فاقد سابقه بود از رفتن‌ نزد ماموران‌ خودداری‌ کرد که چند روز بعد خانواده‌اش‌ او را در اختیار ماموران‌ قرار دادند. 

وی در جریان بازجویی‌ها گفت‌: محمدرضا و شهره‌ را نمی‌شناسم‌ و هیچ‌ تماسی‌ با آنها نگرفته‌ام‌ اما اواخر ماه‌ رمضان‌ زنی‌ با تلفن‌ همراه‌ من‌ تماس‌ گرفت‌ و برای‌ یک‌ پارتی‌ از من‌ مشروب‌ خواست‌. من‌ هم‌ برای‌ آشنایی‌ با او در پارک‌ نشاط‌ قرار گذاشتم‌ و وقتی‌ به‌ آنجا رفتم‌ ۵‌ مامور من‌ را دستگیر کردند. 

او ادامه داد: آنها ابتدا مرا کتک‌ زدند و بعد به‌ دستهایم‌ دستبند زدند و داخل‌ یک‌ ماشین‌ پیکان‌ انداختند. ساعتی‌ بعد مرا به‌ خانه‌ای‌ بردند و از من بازجویی‌ کردند. بعد از ۲۴ ساعت‌ هم‌ آزادم کردند. 

ماموران‌ در ادامه‌ تحقیقات‌ متوجه‌ شدند تلفن‌ همراه‌ محمدرضا دست‌ افرادی‌ قرار دارد و همچنان‌ فعال‌ است‌؛ لذا با صدور نیابت‌ به‌ دادگستری‌ تهران‌ فهرست تمام‌ مکالمات‌ تلفنی‌ محمدرضا از مرکز مخابرات‌ درخواست‌ شد و در بررسی‌ این‌ فهرست‌ مشخص شد که از موبایل‌ زنی‌ با هویت «ج.الف»‌ که‌ او نیز از مدتی‌ پیش‌ مفقود شده‌ با موبایل‌ «ه.ی» و از طریق تلفن‌ ثابت‌ «ح.م»‌ (پدر متهم ردیف اول) با تلفن‌ همراه‌ محمدرضا (مقتول‌) تماس‌ گرفته‌ شده‌ است‌. 

ماموران‌ در بررسی‌های بعدی متوجه شدند تمامی‌ مکالماتی‌ که‌ با تلفن‌ همراه‌ محمدرضا برقرار شده‌، توسط‌ «م.م» انجام‌ گرفته‌ است‌. 

ماموران‌ همچنین در تحقیقات‌ خود متوجه‌ شدند، موبایل‌ محمدرضا پس‌ از به‌ قتل‌ رسیدن‌ او در دست‌ افرادی‌ بوده‌ که‌ به‌ طریقی‌ با متهم ردیف اول‌ در ارتباط‌ بوده‌اند. 

با به دست آمدن این سرنخ‌ها این شخص به‌ دادگاه‌ احضار شد اما ارتکاب قتل را انکار کرد و گفت‌ هیچ‌ ارتباطی‌ با قتل‌ محمدرضا و شهره‌ نداشته‌ است‌. 

این متهم زمانی که با دلایل قوی ماموران‌ روبه‌رو شد، لب به اعتراف گشود و اقرار کرد که‌ با همدستی‌ «م.س»‌ و «م.ی»‌ این‌ زوج‌ را به‌ قتل‌ رسانده‌اند. 

هنگامی‌ که‌ ماموران‌ قصد داشتند برای‌ دستگیری‌ ۲ همدست‌ این متهم اقدام کنند، او با ترفندی‌ خاص‌ ماموران‌ را گمراه‌ کرد و گفت‌ که‌ اگر من‌ با آنان صحبت‌ کنم‌ راحت‌تر تسلیم‌ می‌شوند، بگذارید من‌ جلو بروم‌. 

او‌ پس‌ از رفتن‌ نزد ۲ همدستش‌ با آنان تبانی‌ کرد تا فقط‌ قتل‌ محمدرضا و شهره‌ را گردن‌ بگیرند و منکر انجام‌ قتل‌های‌ دیگر شوند. 

ماموران‌ در ادامه‌ تحقیقات‌ خود متوجه‌ شدند فرد دیگری‌ به‌ نام‌ «ع.م»‌ نیز با این‌ باند همکاری‌ داشته‌ و او را هم‌ بازداشت‌ کردند. 

وی‌ در جریان بازجویی‌ها به‌ تصور اینکه‌ همدستانش‌ همه‌ چیز را به‌ پلیس‌ گفته‌اند به‌ قتل‌ ۵ نفر اعتراف‌ کرد و گفت‌: به‌ جز محمدرضا و شهره‌، مصیب‌ ۱۹ ساله‌، جمیله‌ و محسن‌ را هم‌ به‌ قتل‌ رسانده‌ایم‌. 

بعد از اعتراف‌ او‌، متهم ردیف اول نیز لب‌ به‌ اعتراف‌ گشود و گفت‌: ما این‌ ۵‌ نفر را با انگیزه‌ پاک‌ کردن‌ جامعه‌ از فساد به‌ قتل‌ رساندیم‌. اعضای‌ گروه‌ ما ۶ نفر بودند. 

بلافاصله‌ ماموران‌ تحقیقات‌ خود را برای‌ کشف‌ اجساد ۳ مقتول‌ دیگر آغاز کردند. آنان به‌ همراه‌ ۶ متهم‌ به‌ محل‌ دفن‌ اجساد رفتند و توانستند جسد مصیب‌ و محسن‌ را از گودالی‌ در جاده‌ هفت‌باغ‌ کرمان بیرون‌ آورند. 

جسد پنجمین‌ قربانی‌ به‌نام‌ جمیله‌ نیز چند قدم‌ آن‌ طرف‌تر و در گودالی‌ دیگر دفن‌ شده‌ بود. 

«م.م»‌ درباره‌ انگیزه‌قتل‌ها گفت‌: ما برای‌ پاک‌ کردن‌ جامعه‌ از فساد، افراد را شناسایی‌ می‌کردیم‌ و به‌ قتل‌ می‌رساندیم‌ و هیچ‌ اعتقادی‌ هم‌ به‌ عملکرد قوه‌ قضاییه‌ و نیروی‌ انتظامی‌ نداریم‌. ما پس‌ از بازداشت‌ این‌ افراد آنها را به‌ باغ‌ پسته‌ پدرم‌ می‌بردیم‌ و در آنجا برای‌ هر قربانی‌ با تسبیح‌ استخاره‌ می‌کردیم. اگر عدد ۶‌ بود، یعنی‌ استخاره‌ خوش‌ آمده‌ و باید‌ او را می‌کشتیم‌. در تمام‌ این‌ قتل‌ها هم‌ عدد ۶ می‌آمد و ما هم‌ این‌ افراد را به‌ قتل‌ می‌رساندیم‌. سپس‌ اموال‌ مقتولان‌ را برمی‌داشتیم‌ و به‌ افراد نیازمند صدقه‌ می‌دادیم‌. 

پس‌ از اعترافات‌ این‌ افراد و به‌ دلیل‌ رعب‌ و وحشتی‌ که‌ در میان‌ مردم‌ افتاده‌ بود، رییس‌ وقت قوه‌ قضاییه‌ با ارسال‌ نامه‌ای‌ به‌ رییس‌ دادگستری‌ کرمان‌ دستور داد که‌ به‌ این‌ پرونده‌ خیلی‌ سریع‌ و با جدیت‌ رسیدگی‌ شود. 

ماموران‌ اداره‌ آگاهی‌ نیز با دستور قاضی‌ به‌ تحقیقات‌ خود ادامه‌ دادند و «م.م»‌ را مورد بازجویی‌ قرار دادند. 

وی‌ در ادامه‌ اعترافات‌ خود گفت‌: پس‌ از کشتن‌ مصیب‌ دوچرخه‌ او را فروختم‌ و پولش‌ را به‌ فرد مستحقی‌ دادم‌. پس‌ از کشتن‌ جمیله‌ نیز‌ چون‌ تلفن‌ همراه‌ او را نیاز داشتیم‌، نفروختیم‌ و فقط‌ انگشتر طلایش‌ را فروختیم‌ و صدقه‌ دادیم‌. بعد از کشتن‌ محمدرضا و شهره‌ هم‌ تلفن‌ همراه‌ محمدرضا را برای‌ خودمان‌ نگه‌ داشتیم‌ و ۱۸ هزارتومان‌ پول‌ از جیبش‌ برداشتیم‌ و صدقه‌ دادیم. همچنین‌ ۲۰٬۰۰۰ تومان‌ پول‌ و کفش‌های‌ شهره‌ را هم‌ صدقه‌ دادیم‌.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین