کد خبر: ۱۴۰۴۴۹
تاریخ انتشار : ۱۱ آذر ۱۳۹۰ - ۱۷:۴۲

ميرزا کوچک‌خان جنگلی

آفتاب‌‌نیوز :

آفتاب: ميرزا يونس معروف به ميرزا کوچک فرزند ميرزا بزرگ اهل رشت، در سال ۱۲۵۹ شمسی ديده به جهان گشود. سال‌های نخست عمر را در مدرسه حاجی حسن واقع در صالح‌آباد رشت و مدرسه جامع آن شهر به آموختن مقدمات علوم دينی سپری کرد. در سال ۱۲۸۶ شمسی در گيلان به صفوف آزادی‌خواهان پيوست و برای سرکوبی محمد علی شاه روانه تهران شد. همزمان با اوج‌گيری نهضت مشروطه در تهران شماری از آزادی‌خواهان رشت کانونی به نام مجلس اتحاد تشکيل دادند و افرادی را به عنوان فدائی گرد آوردند.

ميرزا کوچک‌خان که در آن دوران يک طلبه بود و افکار آزادی‌خواهانه داشت به مجلس اتحاد پيوست. در سال ۱۲۹۴ شمسی به جای مجلس اتحاد (هيئت اتحاد اسلام) از يک گروه هفده نفری در رشت تشکيل گرديد. بيشتر افراد اين گروه روحانی بودند و ميرزا کوچک‌خوان عضو موثر آن بود. اين هيئت هدف خود را خدمت به اسلام و ايران اعلام کرد و بزودی ميرزا کوچک خوان رهبری آن را به عهده گرفت. پس از اشغال نواحی شمالی ايران از سوی ارتش روسيه تزاری هيئت اتحاد اسلام به مبارزه با ارتش تزاری پرداخت و يک گروه مسلح به عنوان فدايی تشکيل داد و روستای کسما را از ناحيه فومن مرکز کار خود قرار داد و در آنجا سازمان اداری و نظامی به وجود آورد. هيئت اتحاد اسلام پس از چندی به کميته اتحاد اسلام تبديل شد و اعضای آن به ۲۷ نفر افزايش يافت و رهبری کميته را ميرزا به عهده گرفت و تا پايان سال ۱۲۹۶ شمسی بخش وسيعی از گيلان و مازندران و طارم و آستارا و طالش و تنکابن زير نفوذ کميته اتحاد اسلام در آمد. اين کميته «نهضت جنگل» يا «حزب جنگل» ناميده شده است.

برای از بين بردن نهضت جنگل وثوق‌الدوله اقدامات زيادی بکار برد و نامه تأمين برای ميرزا کوچک خان نوشت ولی ميرزا نپذيرفت و پس از درگيری‌های فراوان عده‌ای از سران نهضت از جمله دکتر حشمت تسليم نيروهای دولتی در رشت شدند. در اين درگيری شماری از افراد کشته شدند و دکتر حشمت دستگير و در دادگاه نظامی در ۴ ارديبهشت ۱۲۹۸ محکوم به اعدام شد. چون مذاکرات صلح با جنگلی‌ها به نتيجه نرسيد نيروهای دولتی به تعقيب جنگلی‌ها پرداختند.

برخی از نيروها متفرق، برخی تسليم و برخی کشته شدند. با چنين وضع سخت و دردناکی ميرزا در سرمای شديد زمستان از همسرش خداحافظی می‌کند و در اعماق جنگل عقب می‌نشيند تا بتواند نيروهای پراکنده را در فرصت مناسب جمع‌آوری و ساماندهی کند، اما در اثر سرما از بين می‌رود. رهبر نهضت جنگل يک روحانی و مرد دين بود، او انقلاب جنگل و همه مظاهر آن را از دريچه انديشه‌های سياسی که از اسلام آموخته بود می‌نگريست. او يک باره دست به قيام مسلحانه نزد، همه راه‌ها را آزمود و مردانه پا به صحنه کارزار نهاد. 

او شاهد به توپ بستن مجلس توسط محمد‌علی شاه و تحصن علما در سفارت عثمانی بود. او به اميد نجات مشروطه به مجاهدين پيوست و در فتح قزوين شرکت کرد و همچنين در فتح تهران نيز شرکت نمود و با قوای استبداد جنگيد.

وی از مجاهدان مشروطيت و از وفاداران به اسلام بود و سخت به اتحاد جهان اسلام عشق می‌ورزيد. تاخت و تازهای خارجی در صحنه سياست و اقتصاد کشور و سياست بازی عناصر منافق و خود فروخته وضع آشفته‌تر گيلان و بی‌کفايتی دولتمردان انگيزه‌هايی بود که اين روحانی جوان، حساس و دلسوخته را به ميدان سياست و سپس به صحنه کارزار کشاند.

نخست در برابر استبداد محمد علی شاه ايستاد و سپس با شخصيتهای با نفوذ تماس گرفت و در آخرين مرحله از تلاش خود سلاح به دست گرفت و در برابر نيروهای بيگانه به مقاومتی جانانه پرداخت. او بارها در برابر مردم گيلان هدف از نهضت خود را احيای قوانين اسلام اعلام کرد و ياد آور شد که ميرزا کوچک هرگز اسلحه را از خود دور نميکند مگر وقتی که مطمئن باشد افراد ايرانی از تجاوز متجاوزان بيگانه و ستمکاران داخلی مصون و از امنيت و رفاه برخوردار هستند.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین