آقای جوانفکر ! فکر می کنی کی هستی ؟
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: اصل بحث این است که عده ای مانند آقای جوانفکر گردن کش شده اند و در برابر قانون احساس قدرت می کنند. اصل بحث این است که عده ای که معلوم نیست تا چند سال پیش کجا بودند و کسی اسمشان را هم نشنیده بود امروز خود را صاحب شأن و جایگاهی می دانند که هر گونه برخورد با آنان شده است اقدام علیه مصالح نظام .
این در حالی است که جوانفکر در یادداشتش توضیح نداده چه اتفاقی در کشور افتاده که رأی دادن علیه جوانفکر هم شده علیه مصالح نظام ؟! مگر جوانفکر کیست و چه گلی بر سر این مملکت و نظام و مردم زده است ؟
واقعا آقای جوانفکر پیش خودش چه فکر کرده که خودش را فرد مهمی از نظام جمهوری اسلامی می داند . ایشان نهایتا مشاور رئیس جمهور محترم است . خب که چی ؟ مگر قرار نیست همه در برابر قانون مساوی باشند ؟ مگر امیر المومنین علی (ع) با آن همه عظمتش در برابر قاضی ننشست تا قاضی درباره او حکم صادر کند ؟ حالا جوانفکر چه کاره اسلام و مسلمین است که که آن وضعیت اسفناک و سرکشی درباره حکم جلبش پیش می آید و اکنون هم رأی علیه خود را خلاف مصالح نظام می خواند ؟ مگر قرار نبود میان رئیس جمهور و کارگر و کشاورز در برابر قانون تفاوتی نباشد و همه موظف به اجرای قانون باشند ؟ حالا چه اتفاقی افتاده که در این مملکت و در میان این همه آدم زحمت کشیده برای انقلاب ، دفاع مقدس ، نظام و کشور آقای جوانفکر می شود آدم مهم مملکتی که همه باید رعایت شان و جایگاه او را بکنند ؟
شاید آقای جوانفکر فکر می کند چون حکم از رئیس جمهور دارد که مشاور ایشان است آدم خیلی مهمی است که همه باید شأنش را حفظ کنند . در حالیکه شأن و منزلت آدم ها به حکم نیست . چه بسا کشاورز و کارگری که هشت سال از عمرش را در تابستان های جبهه های جنوب و زمستان های جبهه های غرب کشور گذرانده و سال های زیادی از عمرش را برای این انقلاب در زندان های پهلوی گذرانده باشد و امروز هیچ حکمی از هیچ مقام دولتی نداشته باشد . آیا جایگاه جوانفکری که دور دنیا را گشته و به خاطر این انقلاب یک سیلی نخورده و اصلا از چند کیلومتری جبهه ها نیز رد نشده ، شأنش بالاتر از آن رزمنده گم نام و زحمت کشیده است ؟
به گزارش فردا،در این سطور اساساً قضاوتی درباره درست یا نادرست بودن رأی صادره از سوی قاضی محترم دادگاه نداریم که این کار دادگاه تجدید نظر و حقوقدانان است . اصل بحث این است که عده ای مانند آقای جوانفکر گردن کش شده اند و در برابر قانون احساس قدرت می کنند. اصل بحث این است که عده ای که معلوم نیست تا چند سال پیش کجا بودند و کسی اسمشان را هم نشنیده بود امروز خود را صاحب شأن و جایگاهی می دانند که هر گونه برخورد با آنان شده است اقدام علیه مصالح نظام . این گردن کشی و طغیانگری در برابر قانون باید با مقاوت حامیان قانون مداری از میان برداشته شود .
این در حالی است که جوانفکر در یادداشتش توضیح نداده چه اتفاقی در کشور افتاده که رأی دادن علیه جوانفکر هم شده علیه مصالح نظام ؟! مگر جوانفکر کیست و چه گلی بر سر این مملکت و نظام و مردم زده است ؟
واقعا آقای جوانفکر پیش خودش چه فکر کرده که خودش را فرد مهمی از نظام جمهوری اسلامی می داند . ایشان نهایتا مشاور رئیس جمهور محترم است . خب که چی ؟ مگر قرار نیست همه در برابر قانون مساوی باشند ؟ مگر امیر المومنین علی (ع) با آن همه عظمتش در برابر قاضی ننشست تا قاضی درباره او حکم صادر کند ؟ حالا جوانفکر چه کاره اسلام و مسلمین است که که آن وضعیت اسفناک و سرکشی درباره حکم جلبش پیش می آید و اکنون هم رأی علیه خود را خلاف مصالح نظام می خواند ؟ مگر قرار نبود میان رئیس جمهور و کارگر و کشاورز در برابر قانون تفاوتی نباشد و همه موظف به اجرای قانون باشند ؟ حالا چه اتفاقی افتاده که در این مملکت و در میان این همه آدم زحمت کشیده برای انقلاب ، دفاع مقدس ، نظام و کشور آقای جوانفکر می شود آدم مهم مملکتی که همه باید رعایت شان و جایگاه او را بکنند ؟
شاید آقای جوانفکر فکر می کند چون حکم از رئیس جمهور دارد که مشاور ایشان است آدم خیلی مهمی است که همه باید شأنش را حفظ کنند . در حالیکه شأن و منزلت آدم ها به حکم نیست . چه بسا کشاورز و کارگری که هشت سال از عمرش را در تابستان های جبهه های جنوب و زمستان های جبهه های غرب کشور گذرانده و سال های زیادی از عمرش را برای این انقلاب در زندان های پهلوی گذرانده باشد و امروز هیچ حکمی از هیچ مقام دولتی نداشته باشد . آیا جایگاه جوانفکری که دور دنیا را گشته و به خاطر این انقلاب یک سیلی نخورده و اصلا از چند کیلومتری جبهه ها نیز رد نشده ، شأنش بالاتر از آن رزمنده گم نام و زحمت کشیده است ؟
به گزارش فردا،در این سطور اساساً قضاوتی درباره درست یا نادرست بودن رأی صادره از سوی قاضی محترم دادگاه نداریم که این کار دادگاه تجدید نظر و حقوقدانان است . اصل بحث این است که عده ای مانند آقای جوانفکر گردن کش شده اند و در برابر قانون احساس قدرت می کنند. اصل بحث این است که عده ای که معلوم نیست تا چند سال پیش کجا بودند و کسی اسمشان را هم نشنیده بود امروز خود را صاحب شأن و جایگاهی می دانند که هر گونه برخورد با آنان شده است اقدام علیه مصالح نظام . این گردن کشی و طغیانگری در برابر قانون باید با مقاوت حامیان قانون مداری از میان برداشته شود .
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید