قاتل اجیر شده: ۲۰ میلیون تومان پول وسوسه‌ام کرد اما فقط ۳ میلیون گرفتم

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: جوان 23 ساله ای که برای کشتن پیرمردی ثروتمند توسط یکی از بستگان وی اجیر شده بود، در دفاع از خود گفت: پیشنهاد 20 میلیون تومان پول وسوسه ام کرد اما پس از جنایت فقط 3 میلیون گرفتم! 

ماجرای این پرونده جنایی از آن جا آغاز شد که حدود ساعت 6:30صبح روز شانزدهم دی ماه سال 88، تلفن همراه قاضی ویژه قتل عمد به صدا درآمد و ماموران کلانتری فیاض بخش، او را در جریان وقوع جنایتی در خیابان فرخی قرار دادند. دقایقی بعد با حضور قاضی حسین امام وردی در محل حادثه، بررسی های قضایی در این باره آغاز شد. جسد مربوط به پیرمرد 85 ساله ای بود که داخل جوی آب کنار خیابان افتاده بود و آثار ضربات متعدد چاقو بر گردن ، شکم و قفسه سینه اش نمایان بود. 

جوانی که ماجرا را به پلیس اطلاع داده و تنها شاهد عینی این جنایت هولناک بود به مقام قضایی گفت: من کارگر شهرداری هستم صبح امروز(روز حادثه) مشغول انجام کار بودم که دیدم جوان بلندقدی که کاپشن به تن داشت با پیرمرد درگیر شد و پس از این که او را داخل جوی آب انداخت ضربات متعددی را با چاقو بر بدن وی وارد کرد و به سرعت از محل گریخت. با به دست آمدن این سرنخ و به دستور مقام قضایی دوربین های مدار بسته اطراف محل جنایت نیز بررسی شد و فیلم چگونگی ارتکاب قتل مورد بازبینی قرار گرفت. 

با انتقال جسد پیرمرد ثروتمند به پزشکی قانونی، تحقیقات پلیس از اعضای خانواده وی برای شناسایی متهم آغاز شد.یکی از دختران مقتول گفت: پدرم برای خرید شیر از منزل بیرون رفته بود و شیء قیمتی به همراه نداشت. 2 تن دیگر از فرزندان مقتول نیز همسر پدرشان را به عنوان مظنون معرفی کردند که ممکن است در ارتکاب جنایت نقش داشته باشد و خواهر دیگر نیز برادر بزرگش را به عنوان مظنون معرفی کرد. همسر 31 ساله مقتول نیز که مورد بازجویی قرار گرفته بود، گفت: من از قتل همسرم اطلاعی ندارم. وی در پاسخ به این سوال که فرزندان مقتول عنوان می کنند شما با همسرتان اختلاف داشتید هم گفت: این طبیعی است هر زن و شوهری با هم دعوا می کنند. 

با توجه به ثروتمند بودن پیرمرد این احتمال قوت گرفت که ممکن است انگیزه این جنایت هولناک سهم الارثی باشد که بعد از مرگ پیرمرد به نزدیکان وی می رسد. بنابراین با دستورات قاضی امام وردی، تحقیقات کارآگاهان از بستگان و نزدیکان مقتول روی این موضوع متمرکز شد تا این که همسر مقتول در تحقیقات بعدی عنوان کرد: در یکی از روزهای سال گذشته ساعت 5:45 بامداد شوهرم مرا صدا کرد و گفت: خون دماغ شده ام! اما من دیدم که سرش مجروح است وقتی علت را پرسیدم گفت: به کسی چیزی نگو بعد به خواهرم زنگ زدم و به اتفاق شوهرش او را به بیمارستان بردیم و سرش را بخیه زدند. همسرم می گفت: سرم گیج خورد و به زمین افتادم ولی تاکید کرد که به کسی چیزی نگویم. همین اظهارات کافی بود تا کارآگاهان به تحقیق در این باره بپردازند. 

پیگیری این سرنخ کارآگاهان را به جوانی به نام «م. د» رساند که از دوستان برادر همسر مقتول بود. این جوان که به طرز غافلگیرانه ای دستگیر شد، در همان بازجویی های اولیه لب به اعتراف گشود و گفت: چند ماه قبل دوستم به نام «ن» به من پیشنهاد قتل شوهر خواهرش را داد و گفت: «شوهر خواهرم میلیاردر است و اگر کشته شود سهم الارث زیادی به خواهرم می رسد» او به من مبلغ 20 میلیون تومان هم پیشنهاد داد تا این که یک شب هماهنگی های لازم را انجام دادیم و صبح زود «ن» با خودرو پیکانش به منزلم آمد و با هم به سمت خیابان بهار رفتیم. زمانی که شوهر خواهرش از محل عبور کرد، من پشت سر او حرکت کردم و باچوب به سرش زدم که او روی زمین افتاد. 

این جوان ادامه داد: در حالی که چوب از دست من پرت شده بود برگشتم تا چوب را بردارم که دیدم «ن» در محل نیست.ولی یک روز که با او به پارک ملت رفته بودیم گفت که خودش پیرمرد را به قتل رسانده است. وی در حالی که تقاضای عفو و بخشش می کرد گفت: من حاضرم با او رو در رو شوم. 

در پی اعترافات این جوان «ن» نیز به عنوان متهم دستگیر شد. او وقتی در جریان اعترافات دوستش قرار گرفت چاره ای جز بیان حقیقت نیافت و گفت: دستور قتل شوهر خواهرم را من داده ام اما فرد دیگری به نام «م.ک» او را به قتل رسانده است. با راهنمایی وی «م. ک» که 23 سال دارد، در یک عملیات پلیسی دستگیر شد و تحت بازجویی قرار گرفت. وی که دیگر راه گریزی نداشت و فیلم دوربین مدار بسته هم با چهره اش مطابقت داشت و از سوی دیگر مورد تایید تنها شاهد عینی پرونده قرار گرفته بود، راز این جنایت هولناک را برملا کرد. 

او گفت: حدود یک سال قبل «م. ن» به من زنگ زد و گفت برای کار به تهران بروم وقتی به آن جا رفتم او کار فروشندگی و عضوگیری گلدکوئیست (شرکت هرمی) را به من معرفی کرد من هم قبول کردم ولی نتوانستم پول جور کنم به همین دلیل هم دوباره به مشهد بازگشتم و به کارتراشکاری مشغول شدم تا این که «ن» به من پیشنهاد قتل داد و گفت برای این کار 20 میلیون تومان می دهد. من ابتدا قبول نکردم اما پس از آن وسوسه شدم و قبول کردم. شب به منزل مادر «ن» رفتم و ساعت 5 صبح با هم رفتیم و پیرمرد را نشانم داد. حدود 10 روز بعد از این ماجرا ساعت 6 صبح پیرمرد را در همان محل (فرخی) تعقیب کردم و از پشت سر او را گرفتم و داخل جوی آب انداختم؛ سپس با چند ضربه چاقو که به گردنش زدم او را کشتم و از محل فرار کردم. پس از آن همان شب «ن» مبلغ 200 هزار تومان به من داد و تا الان نیز 3 میلیون تومان داده است. 

«ن» متهم دیگر این پرونده که دوباره در جلسات دادگاه تحت بازجویی قرار گرفته بود، گفت: من پیشنهاد قتل را اول به خواهرم(همسر مقتول) دادم اما او گریه می کرد و مانع می شد. به او گفتم شما فقط بگویید چه زمانی پیرمرد از منزل خارج می شود که او گفت: صبح زود برای خرید شیر بیرون می رود. بعد از آن خواهرم متوجه قتل شد و فهمید که کار من بوده است. مدتی با من صحبت نمی کرد و از همان زمان ناراحت بود و با من درگیر می شد. اما همسر مقتول با رد اظهارات برادرش گفت: او هیچ صحبتی با من نداشت و من اتهام معاونت در ارتکاب قتل را قبول ندارم. من هیچ نقشه ای درباره قتل همسرم و یا کس دیگری نکشیده ام. این در حالی بود که «ن» دوباره عنوان کرد: خواهرم در ابتدا با ماجرای قتل مخالف بود ولی بعد از آن راضی شد و گفت: طوری باشد که دردسر نشود. 

پس از تکمیل تحقیقات، متهمان این پرونده در شعبه پنجم دادگاه کیفری استان خراسان رضوی به ریاست قاضی صدرزاده مورد محاکمه قرار گرفتند که رئیس دادگاه و مستشارانش پس از استماع اظهارات و دفاعیات متهمان و هم چنین وکلای مدافع، رای خود را درباره این پرونده جنایی صادر کردند. 

به گزارش روزنامه خراسان، براساس رای دادگاه «م. ک» به اتهام ارتکاب قتل عمدی به قصاص نفس، «م.د» به تحمل 3 سال حبس تعزیری و 5 سال اقامت اجباری در یکی از شهرهای کشور ، «ن.ن» به اتهام معاونت در قتل عمدی به تحمل 15 سال حبس و 2 سال اقامت اجباری در یکی از شهرهای کشور و هم چنین همسر مقتول به اتهام معاونت در قتل عمدی به تحمل 15 سال حبس محکوم شدند.در پی اعتراض برخی از متهمان و وکلای آنان به رای صادره ، این پرونده به شعبه هفتم دیوان عالی کشور ارسال شد اما قضات دیوان عالی کشور نیز پس از بررسی دقیق پرونده، رای صادره از سوی دادگاه را تایید کردند.