آفتابنیوز : آفتاب: سرویس اجتماعی- دستیابی به اعتدال و آرامش از راه ازدواج و تشکیل خانواده در مکاتب آسمانی به ویژه مکتب اسلام اهمیت زیادی دارد.
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمود: هرکس از سنت ازدواج وتأسیس نهاد آرامش آفرین خانواده، دوری نماید از من نیست.
دلیل این فرمایش حضرت بسیار روشن است و همه میدانیم که شکلگیری رکن اصلی زندگی، حیات آفرین و پایدار انسان از طریق ازدواج و نهاد اجتماعی خانواده امکان پیریزی دارد و بنا به گواه تاریخ، خانواده از هویت دیرین و اثرگذاری در جهت رشد و تعالی انسان محسوب گشته و از جایگاه رفیعی برخوردار بوده و هست.
این دستاورد عظیم خرد و عقلانیت انسانی در مکتبهای فکری و قومیتهای مختلف در همه ادوار تاریخ به رسمیت شناخته شده است.
نظر به اهمیت موضوع در مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دارد:
خانواده، واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان است و توافق عقیدتی و آرمانی در تشکیل خانواده که زمینهساز اصلی حرکت تکاملی و رشد یابنده انسان، اصل اساسی بوده و فراهم کردن امکانات جهت نیل به این مقصود ازوظایف حکومت اسلامی است.
در اصل دهم قانون اساسی نیز آمده است: از آنجا که خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است، همه قوانین و مقررات و برنامهریزیهای مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد.
در راستای رسالت دینی و قانونی و به منظور تحقق عینی و مطلوب اصول قانون اساسی در امر مربوط به ازدواج و خانواده مجلس هفتم در تاریخ 27/9/1384 قانون جامع تسهیل ازدواج جوانان را تصویب کرد و به تأیید شورای نگهبان رسید. از آن تاریخ تاکنون سالها میگذرد و با کمال تأسف دولت اجراءِ کامل و درست این قانون را به باد فراموشی سپرده است و قانون گریزی دولت شامل موضوع مهم یاد شده نیز شده است و روشن است که تاکنون آقای احمدینژاد وعدههای شعاری و احساسبرانگیز زیادی برای جوانان داده است لکن در موضوع اشتغال و حل مشکل جوانان علاقهمند به ازدواج که کم هم نیستند کار در خور شأنی برای جوانان به طور کافی و مطلوب صورت نداده است.
طبیعی است جوان فاقد شغل و مسکن با نداری و مشکلات امید به ازدواج و تشکیل خانواده ندارند و اختلاس سه هزار میلیارد تومانی در سیستم مالی دولت مزید بر علت است خوانندگان این یادداشت کوتاه بد نیست بدانند که فقط در خراسان رضوی 500 هزار جوان آماده ازدواج وجود دارد که هنوز ازدواج نکردهاند و خروجیهای مربوط به جمعیت آماری جوانان با خروجیهای آن در امر ازدواج هیچ هماهنگی و سنخیتی با هم ندارند در تهران وضعیت نگرانکنندهتر از مشهد و خراسان رضوی است.
همچنانکه رشد صعودی طلاق، آنهم در سالهای اول مربوط به ازدواج جوانان نگرانکنندهتر از اصل ازدواج آنان است.
پدر مظلوم و دلسوز خانوادهای در خراسان میگفت: فرزند پسرم که سالهایی از ازدواج او گذشته و بیکار است مدارک خود اعم از گواهینامه ماشین، شناسنامه و مدرک تحصیلی را در پلاستیکی قرار داده بود و از سقف توالت حیاط خانه آویزان کرده بود.
وقتی پلاستیک را باز کردم با تعجب از او سؤال کردم که دلیل این کارت چیست؟ با خونسردی و ناامیدی جواب داد گواهینامهای که ماشین ندارد، مدرک کارشناسی که کار برایش نیست و شناسنامهای که به دلیل مشکلات فراوان امکان ثبت نام همسر در آن نباشد به چه درد من میخورد؟
جوان دیگری در تهران به نگارنده میگفت: چون به دلیل مشکلات امکان ازدواج برایم میسر نیست ناچارم با خانمی که از شوهرش طلاق گرفته رابطه پنهانی و ناسالم داشته باشم.
امروزه کسی نیست که از سر دلسوزی و از روی آگاهی انباشت جوانان در آستانه ازدواج به ویژه فارغالتحصیلان فاقد کار و ازدواج و رشد طلاق در کلان شهرها را واقعیت نداند و پندار موهوم تلقی کند؟!
واقعیتی که به عنوان یک تهدید فرهنگی و اجتماعی مطرح است و دیری نمیگذرد که تهدیدی سیاسی و امنیتی نیز محسوب خواهد شد.
جا دارد اصولگرایانی که با شعار ارزشها و عدالت سالها است دولت و مجلس را اشغال کردهاند، جنگ قدرت در میان خودشان را رها کرده و به جوانان و خانواده بیشتر اندیشه کنند.
کسانیکه استمرار صحیح و درست نظام در گرو حل مشکلات آنان است و در تهاجم و تهدید دشمنان نظام قرار دارند و غفلت از آنها خسارتهای جبرانناپذیری در پی خواهد داشت.