آفتابنیوز : آفتاب: «علتها و معلولهاي ارزي» يادداشت روز روزنامه تهران امروز به قلم سيد جواد سيدپور است كه در آن ميخوانيد:
اخيرا در گفتار برخي دولتمردان و تحليلگران حامي دولت اين نكته مطرح ميشود كه دلالان، اخلالگران و سودجويان عامل اصلي بر هم زدن بازار ارز و سكه هستند و ضرورت دارد با چنين افرادي برخورد جدي شود.
بدون اينكه بخواهيم نقش منفي چنين افراد يا جرياناتي را در تشديد تلاطم ارزي رد كنيم، ميپرسيم كه آيا اخلالگران، واسطهها و دلالان سود جو، عامل اصلي بر هم زننده بازار هستند يا خود معلول شرايطي هستند كه بر اثر تصميمات مديران اجرايي در حوزه پول و بازار امكان خودنمايي پيدا ميكنند؟ به عبارت ديگر آيا جولان دادن دلالان و واسطهها نشاني از آن نيست كه ما خود بر اثر تصميماتي كه گرفته ايم محيط را براي رشد و نمو چنين افرادي آماده كرده ايم؟
بحث بر سر اين نيست كه نبايد با دلالان و واسطهها كه بيرحمانه از شرايط موجود سوء استفاده ميكنند و با دميدن بر بازار شايعات، راه را براي تشديد اوضاع و در نتيجه رسيدن به سودهاي نجومي مهيا ميكنند، برخورد كرد، بلكه بحث بر سر اين است كه چرا اساسا بايد كاري كنيم كه چنين دلالاني فرصت بر هم زدن تعادل بازار را داشته باشند.
چنين مسئلهاي ميتواند در حوزههاي ديگري نيز خودنمايي كند. بهعنوان مثال اگر نيروهاي انتظامي به وظيفه خود در حفظ امنيت به نحو احسن عمل نكنند يا تصميمات انتظامي را برخلاف اصول مسلم و قواعد انتظامي اتخاذ كنند، آنگاه خودبهخود زمينه براي ابراز وجود انواع خلافكاران مهيا ميشود و طبيعي است كه در چنين شرايطي نبايد از بروز انواع بزه در اجتماع دچار شگفتي شويم.
حوزه اقتصاد هم دقيقا از همين قاعده پيروي ميكند و اتفاق عجيب و غريبي رخ نداده است. ما اكنون در حال چيدن ميوههاي تلخي هستيم كه پيشتر خود تخم آنرا با تصميمات غيرمنطقي در زمين كاشتهايم. روزهايي كه كارشناسان با حالت التماس از مديران اجرايي ميخواستند نقدينگي را بيمحابا افزايش ندهند و آنان بي توجه به همه اين هشدارها اعلام ميكردند نقدينگي هيچ ارتباطي با تورم ندارد، حال بايد توضيح بدهند اگر چنين ارتباطي وجود نداشت پس چرا در حال حاضر اوضاع به اين شكل درآمده است و كار به جايي رسيده كه تمام مسئولان كشور توصيه ميكنند براي مهار رشد نقدينگي چارهاي اساسي پيدا كنند.
البته اين تنها يك نمونه است و الا طي 7 سال گذشته دائما به اين مديران اقتصادي وغيراقتصادي تذكر داده ميشد كه سياستها و تصميمات اقتصاديشان تضاد آشكاري با اصول امتحان پس داده علم اقتصاد دارد و اگر به همين روال ادامه دهند، ديري نخواهد كشيد كه اقتصاد كشور با آفات گوناگوني روبهرو خواهد شد.
حال تمام آن پيش بينيها و هشدارها جنبه واقعي بهخود گرفته و باعث شده تا اقتصاد كشور بهرغم درآمد افسانهاي 600 ميليارد دلاري نفت طي 7سال گذشته به امراضي گرفتار شود كه منطقا نميبايست گرفتار ميشد.
جالبتر آنكه برخي مديران بهجاي پذيرفتن مسئوليت، دائما به فرافكني رو ميآورند و زمين و زمان را متهم ميكنند كه عامل به هم ريختن بازار هستند. گويي يك دلار از 600 ميليارد دلار درآمد هفت ساله نفتي در اختيار اينان نبوده است.
به هر حال اگر چه اقتصاد كشور در حال حاضر مشغول پس دادن تاوان اشتباه مديران اجرايي است ولي با اين وجود هنوز هم فرصت براي جبران اشتباهات باقي است و مديران ميتوانند در مدت باقي مانده به توصيههاي كارشناسان و نمايندگان مجلس عمل كرده و ثبات نسبي را به اقتصاد كشور بازگردانند و باقيات صالحاتي از خود بر جاي گذارند.