آفتابنیوز : آفتاب: انتخابات ریاستجمهوری آمریکا که در اولین سهشنبه ماه نوامبر برگزار میشود از لحاظ مکانیسم برگزاری نظام منحصر به فردی دارد و جزو پیچیدهترین، پرهزینهترین و نفسگیرترین انتخابات دنیا قلمداد میشود.
گفته میشود فرایندی که آمریکاییها رئیس جمهور خود را انتخاب میکنند تقریبا هیچ شباهتی به روشهای انتخاب رئیس جمهور در سایر کشورهای دموکراتیک ندارد. در زیر به اختصار نگاهی خواهیم داشت به مسیری که فردی که داوطلب احراز پست ریاست جمهوری آمریکا است باید بپیماید.
1- احراز صلاحیتهای تصریحشده در قانون اساسی آمریکا
ماده 2 قانون اساسی آمریکا شرایط لازم برای احزار پستهای قوه مجریه، شامل ریاستجمهوی، معاونت رئیسجمهور و سایر پستهای این قوه را تصریح میکند. در ماده 2 شرایط اینکه چه کسی میتواند رئیسجمهور شود و نحوه انتخاب وی ذکر شده است:
«ماده 2»ـ «بند 1-»: «ریاست قوه مجریه به رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا محول میشود. وی به مدت چهار سال ریاست این قوه را در اختیار خواهد داشت و انتخاب وی و معاون اول رئیس جمهور ـ که او هم چهار سال در این سمت حضور خواهد داشت ـ به روش زیر صورت خواهد گرفت:
تنها کسی که متولد آمریکا باشد و یا در زمان تصویب این قانون اساسی شهروند آمریکا باشد حق احراز پست ریاست جمهوری آمریکا را خواهد داشت. همچنین فردی که به سن 35 سالگی نرسیده باشد و 14 سال ساکن آمریکا نبوده باشد صلاحیت احراز این سمت را نخواهد داشت.» قانون اساسی آمریکا
2- فرایند پیش از نامزدی
«نامزدهای اصلی انتخابات آمریکا باید از چند سال قبل خود را برای زمان رقابت انتخاباتی آماده کنند. اولین تصمیمی که نامزدهای بالقوه انتخابات و خانوادههای آنها باید بگیرند این است که آیا از عهده برآورده کردن نیازهای این پست برخواهند آمد یا خیر.
این نامزدها باید در مرحله بعد کمیتههای اقدام سیاسی تشکیل دهند. تشکیل کمیتههای اقدام سیاسی از چند جهت حائز اهمیت است: نامزد انتخاباتی را در معرض دید قرار میدهد، آزمونی برای میزان محبوبیت نامزد مورد نظر در سرتاسر کشور است و راهی برای جمعآوری پول برای تبلیغات انتخاباتی است که روز به روز پرهزینهتر میشوند.
کمیته اقدام سیاسی چیست؟ در آمریکا به هر نهادی که به طرفداری یا مخالفت از یک کاندید انتخاباتی تبلیغ انجام دهد، کمیته اقدام سیاسی میگویند. طبق قوانین فدرال آمریکا هر نهادی که بیش از 1000 دلار برای اثرگذاری بر نتایج یک انتخابات فدرال هزینه و یا دریافت کند، کمیته اقدام سیاسی تلقی میگردد.
پیشینه تشکیل این کمیتهها به سال 1947 برمیگردد. در آن زمان کنگره آمریکا اتحادیه کارگری یا شرکتها را از هزینه کردن پول برای اثر گذاشتن بر نتایج انتخابات آمریکا منع کرد. به همین دلیل اتحادیههای کارگری تلاش کردند با تشکیل کمیتههای اقدام سیاسی که در آنها برای میزان کمک به کاندیداها سقف در نظر گرفته شده بود، این محدودیتها را دور بزنند.
در سال 1971 کنگره آمریکا لایحه تبلیغات انتخاباتی فدرال را تصویب کرد و در آن به هر فرد اجازه داد سالانه 5000 دلار به کمیتههای اقدام سیاسی کمک مالی کنند. در این لایحه تصریح شده بود شرکتها و اتحادیههای کارگری نمیتوانند به صورت مستقیم به این کمیتهها پول بدهند اما میتوانند به شرکتها یا اتحادیههای وابسته به این کمیتهها کمک مالی ارائه دهند.
در لایحه مذکور نحوهای که این کمیتهها میتوانند به نامزدهای سیاسی کمک کنند هم مشخص شده بود. مثلا، همانطور که گفتیم، گفته شده بود هر کمیته اقدام سیاسی میتواند مبلغ 5 هزار دلار در هر انتخابات به یک نامزد بدهد.
در سال 2010 دادگاه عالی آمریکا در پروندهای موسوم به «سیتیزنز یونایتد در برابر کمیسیون انتخابات آمریکا» این لایحه را لغو کرده و حکم داد که این کمیتهها میتوانند به کمپینهای انتخاباتی کمکهای نامحدود مالی ارائه کنند. این رأی دادگاه همچنین تصریح کرد این کمیتهها محدودیتی هم برای هزینه کردن در انواع فعالیتهای مرتبط با انتخابات نخواهد داشت؛ همین امر موجب شد این کمیتهها به دلیل اختیارات نامحدودی که برای اثرگذاری بر نتایج انتخاباتی آمریکا پیدا کردند به «کمیتههای عالی اقدام سیاسی» (Super PAC) معروف شوند.
این رأی دادگاه عالی آمریکا با انتقاد گروههای طرفدار مردمسالاری در آمریکا روبه رو شده است که میگویند پررنگ شدن نقش پول در انتخابات آمریکا با روح دموکراسی سازگاری ندارد و باعث خواهد شد میلیاردرها و شرکتها از طریق کنترل کانالهای تبلیغاتی نتایج انتخابات را تعیین کنند.
پس از تشکیل کمیتههای اقدام سیاسی نامزدها باید اقدام به تشکیل کمیتههای دیگری به نام «کمیتههای تحقیق» کنند. وظیفه این کمیته بررسی شانس پیروزی کاندید مذکور در انتخابات، پیشنهاد دادن موضوعات مانور در تبلیغات و شعارها، نوشتن موضوعات سخنرانیهای کاندید مورد نظر، کسب تأیید از افراد و گروههای صاحبنفوذ، استخدام کارکنان حرفهای و افراد داوطلب برای فعالیت در ستادهای انتخاباتی، راهاندازی کمیتههای ایالتی در ایالتهای حساس، استخدام مشاور و ناظران انتخاباتی و پیشنهاد راهکارهایی برای جذاب شدن تبلیغات رسانهای است.
3- اعلام نامزدی و درخواست به کمیسیون انتخابات فدرال
کمیسیون انتخابات فدرال که کنگره آمریکا آن را برای اجرای لایحههای انتخاباتی آمریکا ایجاد کرده است هیئتی است که نظارت بر منابع مالی انتخابات فدرال و ثبت درخواست نامزدی کاندیداها در انتخابات را بر عهده دارد.
تحویل مدارک به کمیسیون انتخابات فدرال اغلب با اعلام کاندیدها درباره اینکه کمیتههای تحقیق لازم برای بررسی احتمال موفقیت در انتخابات را تشکیل دادهاند، همزمان میشود. در صورتی که کاندید انتخاباتی کاملاً عزم شرکت در انتخابات را داشته باشد اما کمیته تحقیق اعلام کند که اکنون زمان مناسبی برای نامزدی آنها نیست (بیشترین دغدغه این کمیتهها این است که آیا شرکتهای بزرگ از این کاندید حمایت مالی خواهند کرد یا نه) وی در همان مرحله از تحویل مدارک به کمیسیون انصراف میدهد.
از دیدگاه مقامات کمیسیون انتخابات فدرال که برنحوه تأمین منابع مالی نامزدهای ریاست جمهوری نظارت میکنند اعلام تشکیل کمیته تحقیق به معنی اعلام تشکیل یک کمپین تمام عیار از سوی کاندید مذکور برای رسیدن به ریاست جمهوری است. در صورتی که یک کاندید بتواند در مراحل اولیه تشکیل کمیته تحقیق، درآمدهای زیادی جذب کند این امربه معنی این است که وی در انتخابات شانس بزرگی محسوب میشود و احتمال اینکه بتواند پولهای بیشتری هم جذب کند وجود دارد.
هر کاندید باید گزارشهای فصلی خود در زمینههای مالی را به کمیسیون انتخابات فدرال تحویل دهد. بنابراین تقریباً از همان مراحل آغازین مشخص خواهد بود کدام کاندید شانس بیشتری برای برنده شدن در انتخابات دارد.
4- جذب درآمد و تبلیغهای انتخاباتی
کاندیدهای انتخاباتی آمریکا باید راههایی برای جذب درآمد از سران شرکتها و نهادهای مهم موسسات مالی پیدا کنند. شرکتها نقش مهمی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دارند. این شرکتها با کمکهای مالی به نامزدها مسیر را برای حجم تبلیغاتی که آنها میتوانند بکنند، هموار میسازند.
از طرف دیگر شرکتها نیز هنگام حمایت از نامزدها اصل اولی که در نظر میگیرند، اصالت سود است، یعنی اینکه به قدرت رسیدن کدام نامزد کمک بیشتری به پیشبرد اهداف شرکت یا نهاد مذکور خواهد کرد.
بنابراین نامزد انتخابات ریاست جمهوری باید از قبل منابع تأمین هزینههای مالی را مشخص کند، با آنها قرارداد ببیندد و آنها را متقاعد کند که در قبال منافعی که احتمالاً در صورت پیروزی در انتخابات نصیب آنها خواهد شد، برای وی تبلیغ کنند.
5- انتخابات مقدماتی، انجمنهای حزبی و نمایندهها
در اوائل قرن بیستم تصمیم گرفته شد به شهروندان آمریکا اختیار بیشتری برای انتخاب کاندیدهایی که یک حزب آنها را نماینده میکند، داده شود. ایده برگزاری انتخابات مقدماتی از این جنبش اصلاحی نشأت گرفت. در انتخابات مقدماتی رأیدهندگان میتوانند کاندیدهایی که حزب آنها را به عنوان نامزد معرفی میکند را از طریق دادن رأی انتخاب کنند. فرایند برگزاری انتخابات مقدماتی درست مانند انتخابات اصلی است.
دو نوع انتخابات مقدماتی وجود دارند: بسته یا باز. تقسیمبندی این دو نوع انتخابات بر این اساس است که چه کسانی حق شرکت در انتخابات مقدماتی را دارند. در انتخابات مقدماتی بسته، رأیدهنده تنها میتواند در انتخابات مربوط به حزبی که هوادار آن است، شرکت کند. مثلا رأیدهندهای که خودش را به عنوان طرفدار حزب دموکرات ثبت کرده است، تنها میتواند در انتخابات مقدماتی حزب دموکرات شرکت کند و رأیدهنده جمهوریخواه تنها میتواند در انتخابات داخلی جمهوریخواهها شرکت کند.
در انتخابات مقدماتی باز، رأیدهنده میتواند فارغ از حزبی که نامش را در آن ثبت کرده است در انتخابات مقدماتی مربوط به هر کدام از حزبها شرکت کند. با این حال، هر رأیدهنده میتواند تنها در یک انتخاب مقدماتی شرکت کند.
علاوه بر این تفاوتها که به رأیدهندگان اجازه شرکت در انتخابات مقدماتی مختلف داده میشود، در اینکه در برگههای اخذ رأی نام کاندیدهای ریاستجمهوری هر حزب یا نام نمایندههای حزبی آمده باشد، هم تفاوت وجود دارد. در انتخابات مقدماتی که در آن نام کاندیدها آمده است رأیدهندگان به صورت مستقیم به یک کاندید خاص رأی میدهند. در روش دیگر، رأی دهندگان به صورت غیرمستقیم در انتخاب کاندید یک حزب مشارکت میکنند به این صورت که آنها به جای آنکه یک کاندید را انتخاب کنند، «نمایندهها» را انتخاب میکنند و سپس این نمایندهها در «انجمنهای حزبی» از یک کاندید خاص حمایت میکنند و یا حمایت نمیکنند.
انجمنهای حزبی: روشی که در بالا درباره آن توضیح داده شد، روش «انتخابات مقدماتی» است، اما در آمریکا از روشهای دیگری هم برای تعیین نامزدهای ریاست جمهوری استفاده میشود که یکی دیگر از آنها روش «انجمنهای حزبی» است.
روش انجمنهای حزبی تا قبل از معرفی انتخابات مقدماتی روش اصلی برای تعیین کاندیدای هر حزب بود، اما پس از معرفی این روش جدیدتر استفاده از آن در ایالتها کاهش یافت. در ایالتهایی که هنوز از روش انجمنهای حزبی استفاده میکنند هر حزب سیاسی تاریخ، زمان و مکانی را برای برگزاری یک جلسه تعیین میکند. هر رأیدهندهای که عضو این حزب سیاسی (مثلاً دموکرات) باشد میتواند در این جلسه شرکت کند. این جلسه در سطح کوچکترین واحد انتخاباتی برگزار میشود و معمولاً 10 درصد از کل واجدان شرایط در آن شرکت میکنند.
در جلسه انجمن حزبی، رأی دهندگان نمایندههایی را انتخاب میکنند تا در جلسه «کنوانسیون ملّی» که احزاب نامزد نهایی خود برای انتخابات را معرفی میکنند، دیدگاهها و منافع آنها را بازتاب دهد.
نمایندهها:
دموکراتها: برای اینکه فردی از طرف حزب دموکرات به عنوان نماینده انتخاب شود باید اکثر نمایندههایی که در جلسه کنوانسیون ملّی دموکراتها شرکت میکنند به او رأی بدهند. حزب دموکرات دو نوع نماینده دارد: نمایندههای متعهّد و نمایندههای عالی.
نمایندههای متعهّد که در سطح ایالت و محلّی انتخاب میشوند کسانی هستند که حمایت آنها از یک کاندید معیّن در جلسه کنوانسیون ملّی مشخص است. تعداد کل نمایندههای دموکراتها 4049 نفر است که 3253 نفر آنها نمایندههای متعهّد و 796 نفر نمایندههای عالی هستند. نمایندههای عالی معمولاً اعضای دموکرات کنگره، فرمانداران، اعضای کمیته ملّی آمریکا یا سران احزاب هستند.
حزب دموکرات آمریکا برای اینکه به هر کاندید باید چند نماینده متعهد تعلق بگیرد از نتایج انتخابات مقدماتی استفاده میکند. اگر کاندیدی مثلاً در انتخابات مقدماتی یک ایالت آمریکا 40 درصد از آراء را به خود اختصاص دهد 40 درصد از نمایندههای متعهّد آن ایالت هم به وی اختصاص خواهد یافت.
جمهوریخواهها: برای اینکه فردی از طرف حزب دموکرات به عنوان نماینده انتخاب شود باید اکثر نمایندههایی که در جلسه کنوانسیون ملّی جمهوریخواهها شرکت میکنند به او رأی بدهند.
حزب جمهوریخواه هم مانند حزب دموکرات نمایندههای متعهد و عالی دارد
6- جلسه کنوانسیون ملّی
یکی از جنبههای کلیدی فرایند سیاسی انتخابات آمریکا جلسه کنوانسیون حزبی است که هر 4 سال یکبار برای تعیین نامزد اصلی هر حزب برگزار میشود. در این جلسه هر یک از احزاب با توجه به رأی نمایندهها، یک نفر را به عنوان نامزذ حزب خود معرفی میکنند. اکثر نمایندههای کنوانسیون را مردم در انتخابات مقدماتی انتخاب میکنند.
در کنوانسیون ملی، هواداران حزب با گرایشها و مواضع مختلف حضور دارند و دستورکار مشترکی را تهیه و تدوین میکنند. به عنوان مثال، در حزب دموکرات آمریکا، هواداران جدایینژادی ایالتهای جنوبی به همراه سیاهپوستان خواهان برابری حقوق در زیر یک سقف قرار میگیرند.
7- تبلیغات برای انتخابات اصلی با نامزدهای اصلی
پس از اینکه نامزدهای اصلی انتخابات مشخص شدند تبلیغات برای نامزدهای اصلی آغاز میشود. در انتخابات آمریکا سه نوع تبلیغات انجام میشود. در روش اول که تبلیغ در میان توده مردم است کاندید مورد نظر دخالت مستقیمی ندارد. در این روش، برخی افراد داوطلب و چند نفر از کارکنان ستاد تبلیغاتی تلاش میکنند به میان جوامع محلّی بروند و برای کاندیدهای خود تبلیغ کنند.
تبلیغ نوع دوم، سخنرانیهای کاندید مذکور و ملاقاتهای وی با شخصیتهای معروف را در بر میگیرد. در این روش همچنین کاندید مورد نظر سعی میکند با سفر به نقاط مختلف دیدگاهها و برنامههایش را مشخص کند.
تبلیغات نوع سوم، تبلیغات رادیویی و تلویزیونی را شامل میشود. این نوع تبلیغ معمولاّ پرهزینهترین نوع تبلیغات هستند.
8- روز انتخابات و آراء الکترال
رئیس جمهور ایالت متحده توسط الکتورال کالج (کالج انتخاباتی) و نه رأی مستقیم مردم انتخاب میشود. زمانی که مردم پای صندوق های رای میروند علاوه بر نامزد ریاست جمهوری که به او رای میدهند، نماینده الکتورال خود را هم مشخص میکنند. انتخاب نماینده الکتورال به این دلیل انجام می شود که هر یک از نامزدهای انتخابات، نمایندگان الکتورال خود را دارند. این نمایندگان معمولا از سوی هر حزب در ایالت های آمریکا انتخاب میشوند و به همین دلیل قوانین مربوط به انتخاب آنها و مسئولیتهای آنان در هر ایالت متفاوت است.
الکتورال کالج در مجموع شامل 538 نماینده میشود که هر نامزد برای انتخاب شدن به عنوان رئیس جمهور باید دست کم 270 رای کالج را به دست بیاورد. هر ایالت تعداد نماینده خاص خود را در الکتورال کالج دارد که این تعداد برابر است با تعداد نمایندگان آن ایالت (که بر اساس جمعیت هر ایالت متفاوت است) در کنگره بعلاوه نمایندگانش در مجلس سنا (که برای همه ایالتها ثابت و دو نفر است).
بعد از مشخص شدن نامزد برنده در هر ایالت، کل آرای الکتورال آن ایالت به آن نامزد تعلق میگیرد. یعنی اگر نامزد حزب جمهوری خواه در یک ایالت بیشترین آراء را به خود اختصاص دهد، در انتخابات کالج الکتورال حتی نامزد حزب دموکرات هم رای خود را به نفع او ثبت میکند. جلسه نمایندگان الکتورال در اولین دوشنبه بعد از اولین چهارشنبه ماه دسامبر برگزار میشود.
یکی از مشکلاتی که این شیوه انتخاباتی به وجود میآورد این است که در برخی موارد فردی که به عنوان رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا انتخاب میشود دارای بیشترین آرای مردمی نیست. چرا که این امکان وجود دارد که او آرای الکتورال بیشتری را در چند ایالت به دست آورده باشد و این امر لزوما به معنی در اختیار داشتن آرای مردمی بیشتر نیست. برای مثال در انتخابات سال 2000 جورج بوش با اختلافی کمتر از هزار رای مردمی توانست کل آرای ایالت فلوریدا را به خود اختصاص دهد و برنده انتخابات شود.
به گزارش فارس، در صورتی که هیچ کدام از کاندیدها اکثریت آزاء الکترال را به خود اختصاص ندهند، مجلس نمایندگان رئیس جمهور آمریکا را تعیین میکند.