آفتابنیوز : آفتاب: غلامعلی دهقان - ۱) آنچه این روزها درباره اختلافات جریان موسوم به «اصولگرا» میتوان گفت این است که عمده این تضادها و مخالفخوانیها، امری «درون گفتمانی» است و اختلاف گفتمانی قابلتوجهی میان آنها وجود ندارد. البته باید یک مجموعه داخلی آنها را از این گزاره استثنا کرد و آن مجموعهای است که غالب اصولگرایان از آن تحت عنوان جریان انحرافی نام میبرند.
صعود این جریان در سپهر سیاست کشور، مدیون جریان اصولگرایی است اما آنها خود و احمدینژاد و گفتمان آن را، بیارتباط با اصولگرایان میدانند. آنها از مدتی قبل با طرح برخی مسایل حتی در حیطه نظری، نوعی مرزبندی با جریان غالب اصولگرایی را نشان دادند که نقطه اوج آن، طرح مکتب ایرانی از سوی مشایی بود که با عکسالعمل تند اصولگرایان سنتی مواجه شد. غیر از اینها، اختلاف دیگر بین آنها نوعی رقابت بین افراد و اشخاص برای «فرا دست بودن» نسبت به بقیه است. برای مثال میتوان گفت که اختلاف قابل توجهی میان اصولگرایانی که نام خود را در سایتهای پرشمار خود برای انتخابات آتی مطرح میکنند وجود ندارد.
۲) درخصوص آرایش انتخاباتی اصولگرایان، تاکنون دو تاکتیک دیده شده است. نخست اینکه آنها اگر از دیدگاه خودشان رقیبی جدی در اردوگاه منتقدان - اعم از میانه و اصلاحطلبان- ملاحظه نکنند، میتوانند با استراتژی تکثر برای مشارکت بیشتر تودهها حضور پیدا کنند. برای مثال در قضیه دوم خرداد ۱۳۷۶ جناح راست، رقیب پیروز خود را جدی نگرفته بود و با سه گزینه در برابر آن صفآرایی کرده بودند اما در رقابت خرداد سال ۸۸، اختلافات را کنار گذاشته و همه تمام قد برای حمایت از احمدینژاد به صحنه آمدند. در این زمینه نقل قول احمد توکلی قابل توجه است که فقط برای اینکه رقیب احمدینژاد رای نیاورد به احمدینژاد رای داده است. تاکتیک دوم اینکه اصولگرایان نشان دادهاند اگر میان رقبا تکثر وجود داشته باشد، آنگاه این تسامح را دارند که خود هم با گزینههای متکثر به میدان بیایند. برای مثال در انتخابات خرداد ۸۴ وقتی جریان اصلاحات با سه گزینه و جریان میانه با آقای هاشمی آمدند در اردوگاه مقابل هم چندین چهره وارد انتخابات شدند و سه نفر از آنها تا آخر ماندند.
۳) آرایش نهایی جریان اصولگرا بستگی به سه موضوع دارد؛ اینکه چقدر رقیب را جدی بگیرند که اگر جدی باشد با گزینه واحد میآیند. اینکه رقیب تکثر دارد یا نه، در تصمیمسازی آنها موثر است که اگر اینطور باشد، آنها هم متکثر میآیند. بر این اساس، در انتخابات آتی هم با عدم حضور چهره کاریزما و شاخص از سوی اصلاحطلبان یا شرکت آنها با گزینه معمولی و همچنین دستکم گرفتن کاندیدای جریان میانه توسط جریان اصولگرا، میتوانیم شاهد حضور حداکثری اصولگرایان باشیم که شاید اختلافات جدی میان آنها در برخی حوزهها را، علنی کند و به ایجاد جریانات جدید منتهی شود.
هر که بیاید ،منیت و تکبر و غرور کاذب نداشته باشد ، از همه احزاب و متخصصین و گروهها برای پیشبرد کارهایش کمک بگیرد و با روشی خیلی عادلانه ، به اهداف اولیه انقلاب مثل خودکفایی در کشاورزی و دامداری ( که از واجبات و آبروی هر کشور پیشرفته ای است ) ، صنعت ، تولیدات داخلی ملی ، بپردازد .
در کنار همه اینها ، به آزادی و شفافیت رسانه ها توجه کند که در پی آزادبودن رسانه ها ، دزدی از بیت المال ، خیانت به حق الناس ، رانت خواری ها ، دلالی های بزرگ ، قاچاق مواد مخدر و خیلی از منکرات و معضلات دیگر جامعه ، خیلی کمتر میشود .