آفتابنیوز : آفتاب: این متهم که جواد نام دارد در دادگاه اتهامش را پذیرفت و گفت از انجام
جنایت بهشدت پشیمان است. این پرونده از روز 14فروردین سال 89 با اعلام
گزارشی مبنی بر مفقود شدن زوج مسنی در تهران تشکیل شد. دختر 20ساله این زن و
شوهر همراه همسرش نزد کارآگاهان رفت و گفت بیشتر از یک هفته است از
والدینش هیچ خبری ندارد.
این زن توضیح داد:«حدود سهماه قبل
برادرم در سانحه رانندگی جانش را از دست داد و مرگ او ضربه بزرگی به پدر و
مادرم وارد کرد از آنبه بعد من هر روز با آنها در تماس بودم و احوالشان را
جویا میشدم اما از هفت روز قبل آنها به تماسهایم جواب نمیدهند هر بار
هم که به خانهشان رفتم کسی در را باز نکرد. پدر و مادرم بدون اطلاع من
جایی نمیرفتند و حالا بسیار نگران هستم و میترسم اتفاقی برایشان رخ داده
باشد.»
ماموران بعد از شنیدن حرفهای این زن به خانه والدین او
رفتند و بعد از شکستن در وارد منزل شدند. آنها در همان بدو ورود اجساد مرد
60ساله و همسر 55سالهاش را در حالیکه به نظر میرسید مدت طولانی از
مرگشان میگذرد، مشاهده کردند. روی پیکر هر دو قربانی جراحاتی وجود داشت و
این نشان میداد جنایتی به وقوع پیوسته است. به این ترتیب کارآگاهان جنایی
وظیفه تحقیق در این خصوص را برعهده گرفتند.
آنها بعد از حضور در
قتلگاه متوجه شدند هیچ نشانهای از اینکه قاتل به زور وارد خانه مقتولان
شده باشد وجود ندارد. از سویی وسایل پذیرایی که در منزل وجود داشت ثابت
میکرد زوج مسن توسط فردی آشنا که بهعنوان میهمان وارد خانه آنها شده بود،
از پا درآمدهاند. تردیدی در وقوع سرقت از خانه این زن و شوهر وجود نداشت
اما کارآگاهان باید پی میبردند قتل با انگیزه دزدی انجام شده یا اینکه
قاتل صرفا برای منحرف کردن مسیر تحقیقات وسایل باارزش را با خود برده است.
رازگشایی
از این جنایت بدون بازجویی از نزدیکان دو مقتول امکان نداشت به همین سبب
دختر آنها بار دیگر مورد پرسش قرار گرفت و سپس شوهر او به سوالات کارآگاهان
جواب داد. جواد در این مرحله حرفهایی زد که ظن کارآگاهان را برانگیخت اما
مدرکی علیه وی وجود نداشت به همین دلیل افسران جنایی ترجیح دادند وی
همچنان آزاد بماند اما تحتنظر گرفته شود تا بلکه شواهد محکمی دال بر قاتل
بودن وی به دست بیاید.این ترفند پلیس نتیجه داد و کارآگاهان متوجه شدند
جواد بهتازگی رشته دستبندی را به یکی از دوستانش فروخته است. کارآگاهان
خیلی زود پی بردند این قطعه طلا از جمله اموال مسروقه است.
متهم
بعد از بازداشت وقتی خود را در بنبست دید به کشتن والدین همسرش اقرار کرد.
سپس به بازسازی صحنه جنایت پرداخت و پرونده او برای رسیدگی در اختیار قضات
شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت. متهم در جلسه دادگاه که
هفته پیش برگزار شد، بار دیگر به اتهام قتل اعتراف کرد.
او در
حالی جرمش را پذیرفت که نماینده دادستان در ابتدای جلسه مدارک موجود علیه
وی را برشمرده و با محرز خواندن جرم این مرد خواستار صدور حکم قانونی شده
بود. جواد هنگامی که در جایگاه ایستاد، داستان زندگیاش را تعریف کرد و گفت
وقتی کودک بود پدرش را از دست داد و بعد از آن مادرش به کارهای خلاف روی
آورد.
متهم گفت:«کارهای مادرم ضربه بزرگی به من وارد کرد و از نظر
روحی وضع خوبی نداشتم. من زود ازدواج کردم و صاحب فرزند شدم و به زن و
بچهام خیلی علاقه داشتم اما والدین همسرم تهدید کردند طلاق دخترشان را
میگیرند و همین باعث شد بهشدت عصبی شوم. مشکل ما به این دلیل بود که من
شغل مناسبی نداشتم و پدرزنم هزینههای زندگیمان را تامین میکرد. من
میخواستم موافقت آنها را برای اینکه به خانهشان نقلمکان و با هم زندگی
کنیم جلب کنم اما آن دو رضایت نمیدادند.»
به گزارش شرق،متهم ادامه داد:«روز
حادثه به خانه آنها رفتم تا درباره اثاثکشی به خانهشان صحبت کنیم. بعد از
شام بحث شروع شد و باز هم به توافق نرسیدیم در حالیکه پدرزنم به حیاط
رفته بود، مادر همسرم موضوع طلاق دخترش را پیش کشید و من که بهشدت عصبانی
شده بودم میلهای را که جلوی چشمم بود، برداشتم و چند ضربه به او زدم و وی
را کشتم بعد از آن پدرزنم وارد خانه شد که او را هم به قتل رساندم و بعد از
آن مبلغ 600هزارتومان وجه نقد و مقداری طلا را برداشتم و فرار کردم.» جواد
در ادامه دفاعیاتش گفت:«پدر و مادر همسرم همیشه با من برخورد خوبی داشتند و
خیلی در حقم مهربانی کردند و من نباید آنها را به قتل میرساندم در آن
لحظات بهشدت عصبانی بودم و اصلا نمیفهمیدم چهکار میکنم حالا از کاری که
کردهام بهشدت پشیمان هستم.»
بنا بر این گزارش در حال حاضر متهم در زندان بهسر میبرد و هیات قضات برای صدور رای وارد شور شدهاند.