آفتابنیوز : آفتاب: در این مراسم که امروز (پنجشنبه، ششم تیرماه) برگزار شد، حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل خانه موسیقی ایران، در سخنانی گفت: همه از خداییم و به سوی خدا بازمیگردیم. دریغمندانه میگویم که هفتهها و روزهایی است که هر روز خبر ناگوار فقدان بزرگانی از قبیله موسیقی را میشنویم. این هفتهها داغ بزرگانی بر دل اهالی هنر ماند که جبرانش بسیار مشکل و محال است.
او در ادامه گفت: به همه اهل هنر و مردم هنردوست و قبیله آواز و همچنین خانواده استاد ابراهیمی بخصوص همسر داغدارش تسلیت میگویم.
مدیرعامل خانه موسیقی عنوان کرد: حدود 30 سال پیش در منزل هنرمند بزرگ محمد موسوی که از برجستهترین نوازندگان نی است، ایشان نواری گذاشتند که با همنوازی خود ایشان بود. من برای اولینبار صدایی را شنیدم که صدای خاصی بود و تا آن روز آن را نشنیده بودم. گفتند این صدا صدای استاد ابراهیمی است. صدایی گرم و دلنشین بود. اشراف وی به شعر و ادبیات از آوازش تراوش میکرد. مدتها بعد که حضور ایشان رسیدم، مجسمهای از اخلاق و تواضع و البته موسیقی دیدم. مردی بود که بحق میتوان گفت اشراف کامل به موسیقی و ردیفهای موسیقی داشت و بزرگانی را دیده بود و درک کرده بود که روی شعرش تاثیرگذار بود.
نوربخش تأکید کرد: شخصیت ایشان و وارستگی این مرد که در جوانی و میانسالی، زمانی که هم توانایی داشت و هم تسلط و هم امکانات و شهرت، طوری بود که برای ویژگی اخلاقیاش همه اینها را رها کرد. شروع کارش با استاد محجوبی بود و در رادیو با این استادان همکار بود. چه شده است که در اوج کار همه اینها را رها میکند؟ این چیزی است که باید برای همه ما درس باشد.
او در سخنان پایانیاش گفت: به این مساله هم توجه کنید که استاد احمد ابراهیمی خانه ندارد و این دردی است برای جامعه هنری. امیدوارم به این مسائل توجه شود و روح این مرد در جوار رضوان الهی جای گیرد و خداوند درجات او را متعال گرداند و همچنین به خانواده خودش و خانواده هنری صبر دهد.
پس از او علیرضا قربانی یکی از شاگردان استاد ابراهیمی گفت: خدمت خانواده استاد بزرگ تسلیت عرض میکنم. از همه بزرگانی که در جمع هستند، عذرخواهی میکنم. همه گفتنیها را آقای نوربخش به صورت جامع بیان کردند.
این هنرمند در ادامه گفت: از سالهای قبل خدمت استاد میرسیدم ولی اواخر دیدارمان کمتر شده بود و گاهی در فرهنگسراها استاد را میدیدم. چیزی که برای من مهم است، توانایی این استاد در حیطه ادبیات بود. جناب استاد همیشه افتخار میکردند در دورانی در دانشگاه تهران درس خواندهاند که استادان ارزشمندی در حال تدریس بودند.
قربانی در پایان سخنان خود این چند بیت را به رسم شاگردی برای استاد ابراهیمی خواند: ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم/ غم هجران تو را چاره ز جایی بکنیم/ دل بیمار شد از دست رفیقان مددی / تا طبیبش به سر آریم و دوایی کنیم/ مدد از خاطر رندان طلب ای دل ورنه/ کار صعب است، مبادا که خطایی بکنیم/ دل من از پرده بشد حافظ خوشگوی کجاست/ تا به قول و غزلش سازونوایی بکنیم.
دختر احمد ابراهیمی نیز در سخنانی کوتاه گفت: خیلی ممنون از اینکه در مراسم پدر که پدر معنوی همه شما بود، حضور پیدا کردید. همچون اشک از چشمم رفتی و بازنمیآیی...
به گزارش ایسنا، همچنین شهرام ناظری در سخنانی در جمع هنردوستان گفت: در خرابآباد ما از بیکسی آزادمرد /گر بمیرد هیچ کس نمیآرد به یاد. وقتی این گوهرهای ارزنده زنده هستند، باید به آنها ادای دین شود و آن موقع است که باید به فکر این گوهرهای ارزنده باشند. چه فایده دارد اکنون سخنرانی یا تعریف کنیم؟ این کار راه به جایی نمیبرد. باید سالها یا قرنهایی بگذرد که سیستمی به وجود آید تا این مُردهپرستی پایان یابد و زمانی که این بزرگان در قید حیات هستند، به آنها سر بزنند؛ بخصوص افرادی از جنس استاد احمد ابراهیمی که یک بزرگواری و آرامش و درویشی در وجود ایشان بود.
این هنرمند در ادامه گفت: در هر صورت من که اینجا ایستادهام، شرمندهام، زیرا کاری از دستم برنمیآید. حرف زیاد است. به قول مولانا: شرح این هجران و این خون جگر / این زمان بگذار تا وقت دگر
ناظری همچنین تاکید کرد: من علاقه ویژهای به استاد داشتم، هرچند که آنطور که شایسته بود، خدمتشان نرسیدم، ولی توسط دوستان عزیز آقایان پورامید و عاطفی خدمتشان رسیده بودم و آخرین روزی که ایشان روی تخت بیمارستان بودند، برای دیدارشان به همراه آقای پورامید به ملاقات رفتیم.
او در پایان صحبتهایش شعری را برای استاد احمد ابراهیمی خواند: ای وصالت آرزوی عاشقان/ وی خیالت پیش روی عاشقان...
در پایان، پیکر احمد ابراهیمی برای خاکسپاری به قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) منتقل شد.