این بخشی از متن ابلاغیه ای با امضای غلامحسین
الهام معاون نیروی انسانی دولت است که در واپسین روزهای ریاست جمهوری محمود
احمدی نژاد صادر شده و ابتدا این پرسش را قابل طرح می سازد که دولت کنونی
چگونه در پایان 8 سال به این نتیجه رسیده که از «تجربیات ارزنده و موثر
روسای جمهور سابق» باید استفاده کند و« پیگیری و ساماندهی امور اجرایی
آنان» ضرورت دارد و چرا در تمام 8 سال گذشته به اهمیت آن پی نبرده بودند؟
پاسخ البته ساده است:
دو هفته دیگر محمود احمدی نژاد نیز «رییس
جمهور سابق» خوانده می شود و این عنوان دیگر تنها برای اکبر هاشمی رفسنجانی
و سید محمد خاتمی به کار نخواهد رفت.
بیش از 7 سال گذشته اما وقت
آن است که 14 اردیبهشت 1385 را فرایاد آوریم. روزی که مدیر کل پشتیبانی
نهاد ریاست جمهوری در دولت احمدی نژاد در نامه ای نوشت:«چون ساختمان
همراهان، مورد نیاز تشریفات نهاد ریاست جمهوری است لذا این ساختمان باید
ترک [تخلیه] شود.»
ساختمان همراهان، در مجموعه سعدآباد واقع بود و
شامل یک دفتر با چند کارمند می شد و سید محمد خاتمی نیمه دوم سال 84 و پس
از اتمام ریاست جمهوری در آن مستقر بود و با این که قصد انتقال به بنیاد
باران را داشت به لحاظ حفاظتی توصیه شده بود همان جا بماند اما تضییقاتی
ایجاد کردند و با قطع تلفن های بین المللی وبرخی هزینه های جاری عملا این
پیام را منتقل کردند که رییس جمهور سابق باید برود.
این در حالی بود
که در دولت هشتم تصویب شده بود یک دفتر کار و چند کارمند با حداقل امکانات
و درعین حال برخوردار از پشتیبانی نهاد ریاست جمهوری به رییس جمهور سابق
اختصاص یابد و این مصوبه در دولت احمدی نژاد لغو نشده بود.
آقای الهام می توانست به استناد همان مصوبه دفتر کاری به محمود احمدی نژاد اختصاص دهد اما مشکل در همین مقایسه و همان یادآوری است.
نکته
جالب این که در شرح وظایف دفتر رییس جمهور سابق در بند اول به «بررسی
سفرهای داخلی و خارجی» اشاره شده که از شدت اشتیاق آقای احمدی نژاد به
ادامه سفرها حکایت می کند!
احتمالا گفته خواهد شد این مصوبه تنها
شامل رییس جمهور سابق نیست و همه روسای جمهور سابق را دربر می گیرد اما چرا
این قدر دیر و چرا مصوبه ای دیگر؟ شاید از شرم رفتاری که در اردیبهشت 85
با رییس جمهور سابق (سیدمحمد خاتمی) شد و پس از آن ابتدا سید محمود دعایی
دفتری را در موسسه اطلاعات و سپس سید حسن خمینی یکی از ساختمان های متعلق
به بیت حضرت امام را برای خاتمی در نظر گرفتند و رییس جمهور سابق در دومی
مستقر شد.
انتقادی متوجه اختصاص دفتر و امکانات حداقلی به «رییس
جمهور سابق» نیست. چه خاتمی باشد و چه احمدی نژاد. اما آیا بهتر نبود آقای
الهام که در آغاز دولت نهم واجد سمت های متعددی هم بودند در تیر ماه 92 و
واپسین ماه فعالیت دولت همان مصوبه دولت هشتم را به اجرا می گذاشتند و 7
سال قبل هم اجازه نمی دادند آن نامه توهین آمیز که در واقع به منزله حکم
تخلیه دفتر خاتمی در ساختمان همراهان بود ارسال شود؟ آیا بهتر نبود حرمت
نگاه می داشتند تا امروز آقای احمدی نژاد نیز در دفتری دیگر استقرار یابد؟
پدیده
«رییس جمهور سابق» در جمهوری اسلامی دیگر منحصر به خاتمی و هاشمی نیست و
اگر هاشمی را به سبب ریاست مجمع همچنان واجد مقام حکومتی بدانیم عنوان رییس
جمهور سابق ،خاتمی را شامل می شد و به زودی محمود احمدی نژاد را نیز در
برمی گیرد.
دولت نهم و دهم بیش از هر واژه دیگر بر «عدالت» تاکید
کرد و با این تبعیض و تفاوت آشکار و مقایسه اتفاقی که در اردیبهشت 85 برای
رییس جمهور سابق افتاد و دستورالعملی که برای رییس جمهور کنونی در تیرماه
92 منتشر می شود می توان به تماشای جلوه دیگری از شکوه عدالت در دولت کنونی
نشست. شاید هم راز تفاوت در این باشد که سابق داریم تا سابق!
جرج اورول می گوید:« همه با هم برابرند اما بعضی ها برابرترند! »
شاید هم آقای الهام تصور می کنند «رییس جمهور فعلی» فردا که «رییس جمهور سابق» شود از «رییس جمهور سابق» فعلی سابق«تر» خواهد بود.
منبع: عصر ایران