کد خبر: ۲۰۵۵۶۷
تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱۳۹۲ - ۲۰:۵۹

وزارت خارجه ظریف شعار نخواهد داد

متاسفانه دیپلمات­های ما در سالهای اخیر فقط اعلام مواضع می­کردند و تصور بر این بوده که فقط باید همچون یک فرد نظامی بروند و بیانیه بخوانند.
آفتاب‌‌نیوز :
آفتاب: دکتر حافظ جباری یکی از نخبگان دستگاه سیاست خارجی است که همچون دکتر ظریف، ضمن تحصیلات آکادمیک در بهترین دانشگاه ها، تجربه ارزشمندی هم در حیطه دیپلماسی به همراه دارد. او که سالها به عنوان نماینده ایران در کمیته توسعه و محیط زیست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک به خدمت مشغول بوده ، بر این باور است که احتمالا در این دوره، پیگیری برنامه هسته­ای ایران از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه منتقل خواهد شد.  در یک روز گرم مرداد ماه به دفتر ایشان در دفتر فرهنگی اکو رفتیم و گفتگوی مفصلی پیرامون سیاست خارجی کشور انجام دادیم که در پی می­آید.
 
آقای دکتر، همانطور که مطلعید سیاست خارجی کشور اوضاع نابسامانی دارد و روابط ما با کشورهای مختلف جهان به حد بسیار نازلی تقلیل جایگاه داده است. وزارت امور خارجه به عنوان بازوی اجرایی دستگاه دیپلماسی کشور چه نقشی در این نزول داشته است؟ و کمی از باب چرایی این اتفاق برای ما بگویید. 
باید اشاره کنم که متاسفانه دیپلمات­های ما در سالهای اخیر فقط اعلام مواضع می­کردند و تصور بر این بوده که فقط باید همچون یک فرد نظامی بروند و بیانیه بخوانند. برای انجام اینکار نیازی نیست فرد دیپلمات باشد. نام این کار دیپلماسی نیست. کار سخت و عمده این است که فرد در مذاکرات، اصول و مبانی انقلاب و کشور را با زبان دیپلماسی و دیالوگ بین­المللی تثبیت کند.
 
تصور غلطی که در مورد دیپلماسی جا افتاده است، اینست که باید پافشاری و مقاومت را در سیاست خارجی در دستور کار قرار داد، در حالی که مبانی دیپلماسی این است که شما در مذاکره باید امتیاز بدهی تا امتیاز بگیرید. نظر شما در این زمینه چیست؟
دقیقا همانطور است، اصولا نمی­شود فقط ستاند بدون اینکه امتیازی به طرف مقابل بدهی. در یک مثل بدون مناقشه، می توانیم بگوییم که پیامبر اعظم (ص) نیز در پیمان حدیبیه هم شبیه به همین طریق را طی کردند، به ظاهر چندین امتیاز به طرف مقابل دادند، ولی امتیازات تاریخی بی نظیری گرفتند. ایشان پذیرفتند بسم الله نوشته نشود، پذیرفتند در کنار اسم محمد (ص)، رسول الله هم نوشته نشود، حتی پذیرفتند اگر اسیر گرفتند به اهل مکه بازگردانند، اما در مقابل، پیامبر امتیازی بسیار بزرگتر دریافت می­فرمایند، از جمله این که در کل جزیره العرب، به عنوان یک حاکم به رسمیت شناخته می­شوند و دوم اینکه برای تبلیغ دین مبارکشان فرصتی مغتنم و فارغ از جنگ و درگیری پیدا می­کنند. این نمونه ای از یک دیپلماسی موفق است. دیپلمات برجسته کسی است که امتیاز بیشتری در مذاکره دریافت کند و امتیاز کمتری به طرف بدهد و در عین حال طرف مقابل متوجه نشود که امتیاز کمتری دریافت کرده است. یعنی هر دو طرف احساس کنند که برده اند و این رهیافت برد-برد گفته می شود. به باور من دکتر ظریف از آن جنس دیپلمات ها هستند که می­توانند با حداقل امکانات و پشتوانه، بیشترین امتیازات را از طرف مقابل دریافت کنند، چه برسد به این که از پشتوانه ای چون ملت بزرگ و ایران مقتدر و اسلام غنی برخوردارند. این امر تبحر ویژه­ای می­خواهد که دکتر ظریف از آن برخوردار است.
 
مقایسه میان وزارت خارجه دوران آقای خاتمی و احمدی نژاد را چگونه می­بینید؟
من نمونه ای از عدول از اصول انقلاب در دوره وزرات دکتر خرازی سراغ ندارم. روابط با کشورهای جهان در حال توسعه بود بدون این که اصول و ارزش های انقلاب مورد خدشه واقع شود. حتی معتقدم که ما توانستیم آمریکا را تا حد زیادی منزوی کنیم. آمریکا نتوانست قطعنامه­ای علیه ایران در شورای امنیت تنظیم و یا به تصویب برساند و اصلا حتی نتوانست پرونده ایران را به شورای امنیت منتقل کند. اگر بخواهم تاریخ سیاست خارجی جمهوری اسلامی را تقسیم بندی کنم، باید بگویم، در دهه اول انقلاب ما در تقابل با غرب و جهان بودیم، اما تقابلی که از سوی غرب به ما تحمیل شده بود و ما به دنبال این تقابل نبودیم. در دوران آقای هاشمی، ایشان سعی کردند این رویه را به سمت تعادلی سوق بدهند و از این تقابل بکاهند. دوران سوم و دوره آقای خاتمی، ما سعی کردیم از تعادل به سمت تعامل پیش برویم اما به هر ترتیب به دلیل بحث هسته­ای در اواخر دوران آقای خاتمی، سیاست تعامل آسیب دید و توفیق نیافت. دوران آقای احمدی نژاد دوباره رابطه با غرب وارد سیر تقابل می­شود، با این تفاوت که این بار این تقابل از درون نیز دامن زده می شود و غرب نهایت سوء استفاده را از آن برای فشار بیشتر بر ایران به عمل می آورد. ضمن اینکه این روش به تضعیف روابط با کشورهای همسایه، اعراب و حتی بخش هایی از آسیای جنوب شرقی نیز منجر می گردد. به طور کلی اگر بخواهم در یک جمله در رابطه با سیاست خارجی دولت های نهم و دهم بگویم، تصور می کنم که در این دوران چیزی به نام سیاست خارجی منسجم و تعریف شده نداریم. دکتر احمدی نژاد احتمالا تنها رئیس جمهوری هستند که همه ساله به نیویورک سفر نمود و این در تاریخ سازمان ملل و روابط بین الملل احتمالا بی سابقه است. شما دیدید که رئیس دولت اصلاحات یک بار به نیویورک سفر کرد، ولی چون ایده ای نو تحت عنوان گفتگوی تمدن ها و فرهنگ ها را مطرح ساخت، این ایده به قطعنامه اجماعی مجمع عمومی سازمان ملل متحد و سندی بین المللی تبدیل گردید. حمایت جهانی از این ایده آن چنان بود که حتی آمریکا نیز مجبور شد از بانیان این قطعنامه باشد.  
 
یکی از مشکلاتی که در ادبیات سیاسی کشور مشاهده می­شود عدم درک صحیح و تمایز میان مفهوم کلماتی چون، تسلیم، سازش و مصالحه (Give up, compromise, Conciliation) منجر به بروز و ظهور برخی بدفهمی­ها در سیاست خارجی شده است، نظر شما در این زمینه چیست؟
کاملا درست می­فرمایید، مثلا ما Give up به معنای تسلیم را با Compromise  که به معنای مصالحه در ادبیات دیپلماتیک ترجمه می­شود، اشتباه می­گیریم. باید به این نکته توجه کرد که Compromise در زبان انگلیسی بار منفی ندارد و به معنی تسلیم و سازش و فداکردن منافع ملی نیست. مصالحه به معنای راه حل مرضی الطرفین است. این بسیار مهم است که در هر شرایطی باب گفتگو بسته نشود و همچنان باز باقی بماند. حتی اگر روابط تنش آلود است، باید طوری رفتار کرد که این تنش­ها افزوده نشود و تمامی درها بسته نشود. اما در سال های اخیر یا درها بسته می شد یا بسته فرض می گردید. اگر آقای روحانی می­گوید که درهای گفتگو باز است، این بدین معنا نیست که قرار است تسلیمی صورت بگیرد، از این طرف نباید هم انتظار داشت مذاکرات به سرعت به نتیجه برسد.
 
وارد بحث هسته­ای شویم، در ابتدا می­خواستم کمی راجع به پیشینه طرح این مسئله در دستگاه­های مربوط بفرمایید و اینکه چگونه این تقسیم وظایف میان وزارت امور خارجه، شورای عالی امنیت ملی و سازمان انرژی هسته­ای انجام پذیرفت؟
برداشتی که من از پیگیری مطبوعات داخل کشور دارم این است که به نظر می رسد که تا پیش از شهریور 82  دیپلماسی هسته­ای ما در سازمان انرژی هسته­ای پیگیری می­شد و دیپلمات­های ما تا آن زمان اصلا درگیر این اتفاق نبودند و به نظر می رسد که حتی هیچ اطلاعی از روندهای برنامه و دیپلماسی هسته­ای کشور نداشتند. شرایط پیگیری این قضیه و تصویب قطعنامه علیه ایران در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی لاجرم باعث شد تا وزارت خارجه درگیر این موضوع شود. یعنی در شهریور 82 وزارت خارجه درگیر موضوع می­شود، ولی مدتی کوتاه نمی گذرد که جناب آقای دکتر روحانی که دبیر شورای عالی امنیت ملی بودند مسئول پیگیری دیپلماسی هسته ای می شوند. قاعدتا چون همه دستگاه های ذیربط در شورای امنیت ملی حضور دارند، این شورا چارچوب بهتری برای پیگیری موضوع بوده است. البته به نظر می رسد که هماهنگی خوبی میان شورای عالی امنیت ملی و بدنه کارشناسی وزارت امور خارجه که دکتر ظریف یکی از آنها بوده، در برنامه هسته ای وجود داشته است. اکنون صرفا این یک حدس بنده است که دکتر روحانی احتمالا دیپلماسی هسته ای را به وزارت امور خارجه باز خواهند گرداند.
 
با این شرایطی که پیش آمده  و با عنایت به فضای خوبی که پیرامون روی کار آمدن دکتر روحانی در جهان مشاهده می شود، چشم­انداز تحولات هسته­ای ایران را چگونه تفسیر می­کنید؟
مرتب این سوال مطرح می شود که برنامه هسته­ای ایران تا کجا می­خواهد پیش برود؟ از نظر علمی و تئوریک این سوال بی مورد است. چون دانشمندان هسته ای می گویند که فن آوری هسته ای پایانی ندارد و توسعه فن آوری هسته ای یک فرآیند طولانی و درازمدت است. غرب به این بهانه که نیت ایران روشن نیست، در واقع قصد ممانعت از توسعه فن آوری هسته ای در ایران را دارد و لذا مرتبا این ابهام را ایجاد می کند که ایران قصد ساخت بمب اتمی دارد. غرب به خوبی می داند که ایران قصد ساخت بمب اتمی ندارد، ولی در این پوشش می خواهد مانع از رشد و توسعه علمی و فن آوری ایران شود. پس دیپلماسی و گفتمان داخلی ما نیز باید هر گونه بهانه ای را از آمریکا و غرب در این راستا بگیرد. اما مهم این است که جمهوری اسلامی ایران مستمرا اعلام کرده و می کند که به دنبال بمب هسته­ای نیست. رهبر معظم انقلاب در این زمینه فتوا صادر فرموده و آن ­را حرام اعلام نموده اند. ضمن اینکه جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام نموده که بمب هسته­ای الزاما امنیت ما را تامین نخواهد نمود و میان بمب هسته­ای و تامین امنیت رابطه قطعی وجود ندارد و بمب هسته ای در دکترین نظامی ایران نیست. بطور مثال پاکستان به عنوان کشوری که بمب هسته­ای دارد، آیا توانسته امنیت حتی داخلی خود را حفظ نماید؟ هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا در پاکستان هر جایی را دلشان می خواهد بمباران می کنند. دکتر روحانی اعلام نمود که ما برای روشن شدن اذهان جهانیان، حاضریم شفاف سازی بیشتری در این برنامه انجام دهیم تا جهان خیالش راحت­ شود و به نوعی برای دنیا تبیین کنیم که دنبال چه هستیم و بر این پایه در داخل به اجماع برسیم. اجماع داخلی تکلیف مذاکره کننده ما را روشن می کند. با اجماع داخلی است که کننده ما می­فهمد در مذاکرات باید به کجا برسد و موفقیت مذاکرات در گرو این اجماع است.     
 
برخی از رئالیست­ها در داخل بر تئوری بازدارندگی تاکید می­ورزند و بر این باورند باید در این چارچوب مسئله هسته­ای ایران را دنبال کرد. به عنوان نمونه می­توان به آقای دکتر عسگرخانی اشاره کرد. ایشان بر این باورند که مادامی که ما به بمب اتمی دست نیابیم و آنرا نسازیم، این تهدیدات بین­المللی و فشارها و تحریم­ها ادامه خواهد داشت، اما هرگاه ما موفق به ساخت بمب اتمی بشویم، این فشارهای بین­المللی به پایان خواهد رسید. نظر شما در این زمینه چیست؟
به نکته بسیار خوبی اشاره کردید. باید به عنوان کسی که در سازمان ملل بوده­ و شاهد دیپلماسی هسته ای جمهوری اسلامی ایران در آن سال ها و فشارها و جوسازی های غرب و آمریکا، متاسفانه باید بگویم همین­گونه نظرات به اصطلاح آکادمیک اینچنینی منجر به تقویت و دامن زدن به این توهم در فضای بین المللی و دادن بهانه به دست آمریکا و غرب می شود که ایران به دنبال بمب هسته­ای است و از نیروهای آکادمیک خود برای تثبیت این تفکر در داخل جامعه ایران استفاده می­کند. متاسفانه باید بگویم یکی از دلایل اصلی که غربی­ها می­گویند برنامه هسته­ای شما شفاف نیست، همین اظهارات افرادی است که مسئولیتی هم در برنامه هسته ای ندارند ولی آنها به طریقی به نظر رسمی دولت ایران مرتبط می سازند. افرادی که این گونه نظری دارند باید ثابت کنند که آیا واقعا امنیت ما تنها در چارچوب تئوری بازدارندگی هسته ای یعنی الزاما با ساخت بمب اتمی تامین می­شود؟ البته صرف دست یابی به فن آوری هسته ای خود عاملی بازدارنده است.
 
نقص دیگری که در دستگاه دیپلماسی ما به ویژه در حوزه آکادمیک آن مشاهده می­شود، کمبود اندیشکده­ها و اتاق­های فکری دولتی، نیمه دولتی و خصوصی است تا با رصد و پژوهش تحولات فکری و کاربردی جهان به ارائه راهکار و پیشنهاد به دستگاه سیاسی ما بپردازد.اما ما شاهد هستیم تنها چند مرکز مثلا مرکز مطالعات خاورمیانه، دفتر مطالعات بین­المللی وزارت خارجه و پژوهشکده مرکز تحقیقات استراتژیک هستند که آنها هم اختلافات فاحشی با نهادهای همسان در کشورهای غربی دارد. آیا طرح و پیاده­سازی چنین نهادهایی نمی­تواند به عنوان بازوی فکری دستگاه دیپلماسی ما را یاری رسان باشد؟
کاملا با شما موافقم. در آمریکا و کشورهای غربی این اتفاق کاملا جا افتاده است و از تضارب آرا و رصد پژوهش­ها، تولید محتوای بسیاری برای دستگاه دیپلماسی آن کشورها صورت می­پذیرد و این روند، روندی پذیرفته شده و مقبول در دنیای امروز جهان است. بدیهی است که رشد و تقویت این نهادها می­تواند به رشد و پیشرفت دستگاه دیپلماسی ما بینجامد و هیچ شکی نیست که در این حوزه کمبودهای فراوانی در کشور وجود دارد و باید ساز و کارهایی برای طرح و اجرای چنین نهادهایی پیش بینی شود.  
 
به نظر شما شورای راهبردی روابط خارجی که توسط مقام معظم رهبری تاسیس گردیده، چه کارویژه­ای دارد؟
به نظر می رسد که این شورا، نهادی مستشاری است که به رهبر معظم انقلاب نظر مشورتی در چارچوب راهبردی می دهد و هیچ نقش اجرایی در این راستا بر عهده ندارد. اما از ابلاغی که مقام معظم رهبری برای تاسیس این شورا صادر فرمودند این گونه برداشت می شود که تفاوتش با سایر دستگاه­های مشورتی کشور در زمینه سیاست خارجی این است که به مسائل روزمره روابط و سیاست خارجی نمی پردازد، بلکه در پی این است که دیدگاهی میان­مدت و دراز مدت به عنوان راهبرد از موضوعات مختلف سیاست خارجی به صورت یک مشورت به راس نظام ارائه دهد.
 
نظرتان در مورد دکتر ظریف و معرفی ایشان برای وزارت خارجه چیست؟
دکتر ظریف یک دیپلمات حرفه­ای است. دیپلمات حرفه­ای کیست؟ بر اساس تعاریف بین­المللی و همچنین اساسنامه وزارت خارجه، دیپلمات رسمی کسی است که اولا در یکی از رشته­های مطلوب این حوزه تحصیل کرده باشد، ثانیا مراحل مختلف کارشناسی سیاسی را در وزارت امور خارجه گذرانده باشد. بر اساس اساسنامه وزارت امور خارجه اگر یک کارشناس سیاسی که به اصطلاح دیپلمات خطاب می گردد، تمام این مراحل را پشت سر بگذارد، لااقل 18 سال طول می­کشد تا به مقام رایزن درجه یک برسد و صلاحیت سفیر شدن را پیدا کند. اگر کسی به اینجا برسد، به او دیپلمات حرفه­ای می­گویند. دکتر ظریف علیرغم درخشیدن در مذاکرات قطعنامه 598 در سنین کمتر از سی سالگی که به دلیل شرایط خاص آن زمان و بی بدیل بودن ایشان در آن برهه زمانی در دیپلماسی ما پیش آمد، از جمله دیپلمات های حرفه­ای است که تمام مراحل کارشناسی تا سفیری را بر اساس اساسنامه وزارت امور خارجه که قانون مصوب مجلس است، گذرانده است. . این نه تنها در ایران که در کل جهان یک ایده­آل محسوب می شود که چنین فردی که جامع جمیع جهات نظری و عملی در دیپلماسی است، وزیر امور خارجه شود. حتی در کشورهای غربی هم بسیار کم اتفاق می­افتد که چنین شخصی با گذراندن این روندها و دوره ها بتواند به سمت وزیر امور خارجه برسد. ظریف وقتی در مذاکرات پیچیده و حساس و سرنوشت ساز قطعنامه 589 در سازمان ملل آن هم در سطح دبیرکل سازمان ملل می درخشید و از منافع ملت و مرزهای کشور و خون شهدا نه با شعار که با مغز سوزاندن، فکر و اندیشه و استدلال و منطق محکم و سینه سپرکردن در برابر مکر طارق عزیز و آمریکا و اسراییل و همه جهان غرب دفاع می کرد، هنوز 30 سال نداشت و نهایتا توانست دبیرکل سازمان ملل را مجبور و متقاعد سازد که در گزارش خود عراق را متجاوز معرفی نماید. در همین سال ها معاون وزارت خارجه شد و یک معاون وزیر حرفه­ای بود. سیاست و دیپلماسی هم علم است، هم هنر است و هم فن که می­بینیم دکتر ظریف همه این موارد را استادانه با هم ترکیب کرده به کار می گیرد. این توانایی ایشان تا حدی است که خاویر پرز دکوئیار به ایشان پیشنهاد داد یکی از معاونت های دبیرکل سازمان ملل را بپذیرد و جالب اینجاست که این اتفاق در اوایل دهه 70 رخ داده که دکتر ظریف تازه در اوایل دهه چهارم عمرش بود.
 
به عنوان آخرین سوال، وزارت خارجه دوران ظریف چگونه وزارتخانه­ای خواهد بود؟
وزارتخانه ظریف، از وزرات خانه­ای که تنها شعار بدهد به سمت یک نهاد حرفه­ای میل خواهد کرد. ظریف اصول و ارزش­های کشور و انقلاب را با شیوه های دیپلماتیک و زبان روز دیپلماسی جهان به در محیط بین الملل مطرح و تثبیت خواهد کرد و به این وسیله مواضع جمهوری اسلامی را در جهان پیش خواهد برد به نحوی که دشمنان قسم خورده جمهوری اسلامی ایران و در راس آنها آمریکا و اسراییل را با روشی حرفه ای و دیپلماتیک در محیط بین المللی به چالش خواهد کشید. این راهی بود که سلف او یعنی دکتر خرازی آغازگر آن محسوب می شود و بانی حرفه­ای شدن وزارت امور خارجه و دستگاه دیپلماسی بود. من شخصا بسیار امیدوارم به این که این روند دوباره در وزارت خارجه از سر گرفته می شود و دکتر ظریف کارنامه­ای موفق در دفاع از اعتبار و منافع و به جای گذاشتن چهره ای برجسته و شایسته از کشور خود در منظر جهانیان، از خود به جای خواهد گذارد.


منبع: خرداد/ سعید جعفری پویا
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین