آفتابنیوز : آفتاب: سیدرضا اکرمی - قرن دوم هجری قمری، قرنی ویژه بود که بنیامیه در حال زوال و فروپاشی و بنیعباس در حال طلوع و پیدایش بودند، شجره اموی ملعون که هزار ماه ظلم و ظلمت و ظلمات و ظلالت برای جامعه اسلامی بوجود آوردند «و ما جعلنا الرویا التی اریناک الّا فتنه للناس و الشجره الملعونه فیالقرآن، اسراء 60» و ننگ و نفرین و نفرت برای خود و تاریخ پدید آوردند، بدست عباسیان «در سال 132» از بین رفتند و عموزادگان رسول خدا میداندار دنیای اسلام شدند و با شعار «الرضا لآل محمد» به قدرت رسیدند، ولی در کوتاه زمانی، چون امویان شدند و با قدرت و خودکامگی همان کردند که امویان و بلکه بدتر میکردند که چهار امام «امام حسن تا امام باقر علیهالاسلام» توسط بنیامیه به شهادت رسیدند و شش امام «امام صادق تا امام عسکری علیه الاسلام» توسط بنی عباس.
امام ششم که مؤسس دانشگاه بود و چهار هزار شاگرد تربیت کرد و 370 هزار حدیث در دسترس علاقمندان قرار داد و مدینهالنبی را کانون علم و فقه و فلسفه و اخلاق و اعتقاد و سیاست قرار داد و بسیاری از تشنگان فضیلت و حکمت و عدالت را از نقاط گوناگون «کوفه و بصره و مکه و شام و یمن و خراسان و قم» گرد آورد و علوم آل محمد و قرآن و تاریخ را محور بحث و گفتگو و مناظره و مباحثه قرار داد و شور و شوق و شکوهی برای دنیای اسلام و مسلمانان و اهلالبیت پدیدار ساخت، که بتدریج عطش به مقام و قدرت و ثروت، کاری کرد که توصیف آن درباره انسانهای عادی مناسب نیست، چه رسد به عموزادگان رسوا خدا و علی علیهالسلام، منصور دوانیقی خلیفه دوم عباسی شد و با سادات بنیالحسن به مقابله برخاست و به مقابله با «شیخالائمه» جعفربن محمد علیهالسلام به مخاصمه روی آورد، حوزه و دانشگاه امام را تعطیل و شاگردان امام را پراکنده و فشار و شکنجه بر امام وارد و به تبعید به ربذه و حیره و کوفه وادار و در نهایت با انگور مسموم، امام را مسموم ساخت و از پای «بیست و پنجم شوال» در آورد و در «جنّت البقیع» مدفون ساخت.