در
کنار روابط دو جانبه ایران و عراق و تحولات مختلف در منطقه، به نظر می رسد
خطر حمله نظامی به سوریه و تاثیرات منفی آن بر امنیت منطقه به ویژه عراق،
مهمترین دلیل و انگیزه سفر ظریف به عراق باشد.
به اعتقاد بسیاری از
تحلیلگران، حمله نظامی خارجی به سوریه نزدیک و قطعی است. هدف از این حمله
نظامی نیز فراهم کردن زمینه برای پیشروی مخالفان مسلح به سمت پایتخت و کاهش
شدید توانمندی ها و قدرت ارتش سوریه است تا تجربه حمله نظامی خارجی در
موضوع لیبی این بار در سوریه تکرار شود.
در لیبی نیز در ابتدا
مهاجمان خارجی با تکیه بر قطعنامه شورای امنیت،به دنبال برقراری منطقه
پرواز ممنوع در آسمان لیبی بودند اما در ادامه به بمباران و موشک باران
نیروهای قذافی پرداختند و این روند زمینه سقوط حکومت 42 ساله دیکتاتور لیبی
را فراهم کرد.
هم
اکنون نیز هر چند مقامات آمریکایی و در راس آنها باراک اوباما رئیس جمهور و
جان کری وزیر خارجه اصرار و تاکید داشته باشند که حمله خارجی علیه سوریه
"محدود و با هدف تنبیه" انجام خواهد شد اما با اطمینان باید گفت این حمله
نظامی به سوریه، چیزی نیست جز "فرصت سازی" برای مخالفان مسلح حکومت اسد تا
با استفاده از "دوپینگ" حمله مستقیم خارجی بتوانند به کاخ ریاست جمهوری در
دمشق برسند.
کشورهای حامی سرنگونی اسد در منطقه و جهان نیز به شدت
برای آغاز حمله نظامی خارجی به سوریه لحظه شماری می کنند زیرا می دانند
آنچه مخالفان مسلح با همکاری القاعده و افراط گرایان اسلامی و تروریست ها
با پشتیبانی همه جانبه تسلیحاتی، دیپلماتیک و مالی کشورهایی در منطقه و
جهان در مدت دو و نیم سال گذشته به دست نیاورده اند، در چند روز آینده
امکان تحقق دارد.
در صورت سقوط حکومت اسد یا تضعیف این حکومت بیش از سطح کنونی، نخستین و سریع ترین تاثیر منفی آن در عراق مشاهده خواهد شد.
البته
یادآوری این نکته نیز لازم است که حکومت عراق یکی از معدود حکومت هایی است
که از دولت اسد و ادامه حیات آن حمایت و پشتیبانی می کند. عراق در اتحادیه
عرب بارها با اعمال فشار و تصویت قطعنامه هایی علیه اسد مخالفت کرده است.
عراق
همیشه متهم بوده که راهی برای انتقال سلاح از ایران به سوریه است. عراق و
دولت شیعه آن از نگاه مخالفان اسد یکی از حامیان جدی اسد و تاثیر گذار در
ادامه حیات حکمرانی این رئیس جمهور است.
به گزارش عصر ایران،برخی تحلیلگران نیز می
گویند که دولت های شیعی ایران و عراق در کنار دولت علوی در سوریه و جنبش
شیعی حزب الله در لبنان خط مشترکی را در منطقه برای تامین منافع مشترک
ایجاد کرده اند.
سقوط یا تضعیف حکومت اسد در دو سطح تاثیر منفی بر عراق خواهد داشت:
اول - در
صورت سرنگونی اسد، دولتی در سوریه بر سر کار خواهد آمد که در جهت عکس
منافع ملی ایران و عراق خواهد بود. چنین دولتی قطعاً از تغییر حکومت و
ناامنی در عراق از راه های مختلف حمایت و پشتیبانی عملی خواهد کرد.
در
چنان وضعی، مخالفان دولت فعلی عراق، اعمّ از مسالمت جو، مسلح، تروریست و
افراط گرا در داخل این کشور نیز شاهد حمایت یک حکومت هم مرز از خود خواهند
بود.
همچنین بخش مهمی از اعضای گروه های نزدیک به القاعده و افراط
گرایان اسلامی با استفاده از تجربه سوریه، وارد عراق خواهند شد تا آنجا در
سرنگونی حکومت رافضی(!) بغداد، جهاد کنند.
دوم -
در صورت عدم سرنگونی حکومت اسد و افزایش سطح بی ثباتی و ناامنی در سوریه،
باز هم این کشور زمینه ای مناسب برای انتقال ناامنی و بی ثباتی به عراق و
افزایش فشارها بر دولت بغداد خواهد بود.
در صورت بروز چنین وضعیتی،
ایران نه تنها یکی از مهمترین همپیمانان منطقه ای خود یعنی دولت عراق را
زیر ضربات و فشارهای داخلی و خارجی خواهد دید بلکه ، بی ثباتی و ناامنی های
جدی را در مرزهای غربی خود حس خواهد کرد.