آفتابنیوز : البته پيشتر هم حمله اسرائيل به تجهيزات اوسيراك عراق در سال 1981، همين هدف را دنبال كرده بود زيرا اسرائيل كه عضو NPT نبود، به يك راكتور تحقيقاتي تحت پادمان هاي آژانس حمله كرده بود. همان زمان، شوراي امنيت سازمان ملل متحد به شدت اقدام اسرائيل را محكوم كرد و آن را «ناقض واضح منشور سازمان ملل متحد و هنجارهاي بين المللي» دانست.
در همين حال، اين حمله، يك تهديد جدي عليه رژيم پادماني آژانس بين المللي انرژي اتمي بود زيرا اين رژيم پادماني، اصل و اساس معاهده عدم گسترش هسته اي (NPT) را تشكيل مي داد.
اكنون نيز كه مسأله هسته اي ايران مورد توجه بين المللي قرار دارد، بوش مي خواهد پرونده ايران را به شوراي امنيت سازمان ملل متحد ارجاع دهد و سپس با تصويب يك قطعنامه مبهم و پيچيده ديگر در اين شورا، اقدامات آينده خود يا اسرائيل عليه تجهيزات هسته اي ايران را توجيه كند.
بوش حتي در يكي از سخنراني هاي خود گفته است: «علت آن كه ما اين بحث ها را مطرح مي كنيم، آن است كه ايراني ها با وجود امضاي معاهده اي براي عدم غني سازي اورانيوم، اين كار را شروع كرده اند. آنها معاهده خود با جامعه بين المللي را نقض كرده اند.»
اما تمام اين اظهارات، غيرواقعي هستند. توافق اتحاديه اروپا با ايران، حالت يك معاهده را ندارد. از سوي ديگر، ايران تعهدي ندارد كه ساخت سانتريفيوژ گاز براي غني سازي اورانيوم را بپذيرد و اين كار را تنها در جهت «اعتمادسازي» انجام داده است. اكثر كارشناسان هسته اي نيز اين حق ايران را مورد تأييد قرار داده اند.
در چنين شرايطي، اگر اروپا به هدف خود براي به نتيجه رساندن مذاكرات با ايران نرسد و بوش هم از فرصت به دست آمده استفاده كند، ايران فعاليت هاي به تعليق درآمده خود را از سر خواهد گرفت و آنگاه است كه بايد بگوييم: خداحافظ NPT.