کد خبر: ۲۲۶۱۰۳
تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱۳۹۲ - ۱۱:۴۶

مهمانی مرگ 2 رقيب عشقی

مرد جوان رقيب عشقي‌اش را به مهماني مرگ دعوت كرد و با خوراندن نوشيدني مسموم وي را به قتل رساند.
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: به گزارش ایران، ساعت يك بامداد 11 آذرماه سال جاري ماجراي مرگ مرموز مرد جواني در بيمارستان خيابان منطقه فلاح به كلانتري 161 ابوذر مخابره شد و تيمي برای تجسس وارد عمل شدند.

با مراجعه پليس به بيمارستان پزشكان بخش اورژانس گفتند: جوان 30 ساله‌اي به نام مهدي به خاطر مسموميت شديد به كام مرگ فرو رفته و اين در حالي بود كه خانواده قرباني ادعا داشتند برادرشان از سوي مرد جواني به نام شهاب مسموم شده است.با اين ادعاها كارآگاهان دايره تجسس با اعلام ماجرا به بازپرس ويژه قتل تهران، تحقيقات ميداني خود را آغاز كردند و در ابتدا دريافتند قرباني با خوردن نوشيدني مسموم شده و به كام مرگ فرو رفته است.

يكي از اعضاي خانواده مهدي كه به‌شدت ناراحت بود، به پليس گفت: ساعت يك شب نشده بود كه مهدي به گوشي‌ام زنگ زد و در حالي كه به زور مي‌توانست حرف بزند به من گفت مهمان مرد جواني به نام شهاب بوده كه با يك نوشيدني به‌شدت مسموم شده و با قرصي كه شهاب داخل نوشيدني انداخته است در آستانه مرگ قرار دارد و از من خواست براي كمك به خيابان 8 متري عادل بروم.وي در ادامه افزود: سريع خودم را به آنجا رساندم و مهدي را كه نيمه‌جان روي زمين افتاده بود به بيمارستان بردم ولي برادرم به خاطر شدت مسموميت پيش از رسيدن به اورژانس از دنيا رفت و تلاش پزشكان نيز به جايي نرسيد.

رقابت عشقي

مأموران در گام بعدي تحقيقات دريافتند مهدي و شهاب از مدت‌ها پيش به خاطر يك دختر جوان كه هر دو به وي علاقه‌مند بودند با هم اختلاف داشتند. همين سرنخ كافي بود كه مأموران خانه شهاب را به محاصره خود درآورند و در يك عمليات ضربتي و غافلگيرانه وي را همراه دو برادرش دستگير كنند.

شهاب كه فكر نمي‌كرد به اين سرعت دستگير شود ابتدا ادعاي بي‌گناهي كرد ولي هنگامي كه دريافت مهدي به كام مرگ فرو رفته و پليس نيز از همه ماجرا باخبر است لب به اعتراف گشود و گفت: از مدت‌ها پيش من به دختري به نام سارا علاقه‌مند شده بودم و اين در حالي بود كه مهدي نيز به اين دختر ابراز علاقه مي‌كرد.

وي افزود: قصد داشتم با اين دختر ازدواج كنم ولي مهدي سد راهم بود و نمي‌توانستم به هدفم برسم و در اين رابطه اختلاف‌هاي زيادي هم با رقيب عشقي‌ام داشتم، بنابراين نقشه‌اي را طراحي كردم و مي‌خواستم هر طور شده مهدي را از پيش رويم بردارم.

جوان تبهكار ادامه داد: تصميمم را گرفتم و به مهدي زنگ زدم و گفتم مي‌خواهم كدورت‌هاي گذشته را كنار بگذارم، وي نيز قبول كرد و قرار شد آخر شب مقابل خانه‌مان بيايد، ساعت از 12 شب گذشته بود كه مهدي آمد و من كه از قبل قرص خطرناكي را تهيه كرده بودم داخل آبميوه انداختم و آن را آماده كردم و پس از چند دقيقه صحبت كردن آن را به مهدي تعارف كردم و وي نيز آن را نوشيد و پس از دقايقي حالش بد شد و از خانه‌مان بيرون رفت تا اين‌كه برادرش آمد و وي را به بيمارستان برد.

جوان جنايتكار گفت: مي‌دانستم قرصي كه تهيه كرده بودم در كمترين زمان ممكن وي را خواهد كشت و مهدي پيش از گفتن حرفي از دنيا مي‌رود و تا حدودي خيالم راحت بود ولي نمي‌دانم پليس چطور متوجه دست داشتن من در اين جنايت شده است!

بنابر اين گزارش با اعترافات شهاب، پرونده به دستور بازپرس جنايي در اختيار تيمي از اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران براي بررسي تخصصي قرار گرفت.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین