آفتابنیوز : آفتاب- سپهر کیانفر: فضای مطبوعات و آزادی بیان در ایران همواره تحت تأثیر تغییر و تحولات سیاسی کشور، فضای بیثبات و ناپایداری بوده است. معمولاً تأثیر تحولات ساختار قدرت بر این حوزه نیز چندان مثبت نبوده است، زیرا همیشه و در هر دورهای جریانی وجود دارد که با مطبوعات -بهخصوص مطبوعات منتقد- میانه خوبی ندارد. اما عامل این مسئله چیست؟
به گزارش آفتاب، برخی معتقدند که علت این امر ناشی از ناقص بودن قانون مطبوعات و فقدان ساختارهای حقوقی مناسب در این حوزه است. برخی دیگر بر این نظرند که پایبند نبودن برخی مسئولان به قانون و عدم اجرای صحیح آن، از دلایل این فضای ملتهب است؛ زیرا اجرای صحیح قانون فعلی نیز میتواند فضای مطلوبتری برای فعالان این عرصه بهوجود آورد.
در کنار دلایل ذکر شده، عامل دیگری که در ایجاد بحران و چالش برای مطبوعات تأثیرگذار است، فشار برخی جریانهای سیاسی است که معمولاً به دو شکل زیر صورت میپذیرد:
1. زمانی که خود صاحب قدرت هستند و اداره امور کشور را در دست دارند؛ این افراد نسبت به نقد و آزادی بیان دیدگاه مثبتی ندارند و همواره در برابر منتقدان مواضع و برخوردهای سخت و حذفی دارند. وقتی که سیاستها، برنامهها و مدیریتهای کلان کشور را بر عهده دارند، با مطبوعات و رسانههای منتقد نیز برخورد خوشایندی ندارند.
2. زمانی که بیرون از ساختار قدرت رسمی هستند؛ این افراد وقتی خارج از قدرت باشند بهیکباره منتقد و حامی آزادی بیان و مطبوعات میشوند. البته حمایتشان از آزادی بیان و مطبوعات تا جایی ادامه دارد که منافع جناحی آنها ایجاب کند وگرنه در برابر توقیف رسانههای جناح مخالف همچنان سکوت را بر دفاع ترجیح میدهند. حتی تا جایی که از دستشان بربیاید علیه رسانههای مخالف خود نیز جریانسازی و پروندهسازی میکنند.
جریانی که در هشت سال گذشته سیاستگذار و قانونگذار کشور بوده است هماکنون داعیهدار نقد و آزادی بیان شده است. این افراد که دیدگاه و عملکرد مثبتی در حوزه مطبوعات و آزادی بیان از خود برجای نگذاشتهاند، دولت تدبیر و امید را به ایجاد برخورد حذفی با منتقدان و خفقان در حوزه رسانهها و مطبوعات متهم میکنند. وزیر ارشاد را به بهانه «فضای نامطلوب رسانهها و بستن دهان منتقدان و ...» به مجلس میکشانند و مدام علیه دولت حاشیهسازی میکنند تا شاید به اهداف خود برسند.
بنابراین برای اینکه ببینیم ادعای این افراد و گروهها تا چه اندازه صحت دارد و در رفتار خود صادق هستند به بررسی عملکرد آنها در سالهای اخیر میپردازیم.
اینها تنها نمونههایی از نحوه برخوردهای صورتگرفته مسئولان در هشت سال گذشته با رسانهها و آزادی بیان است. در دوره احمدینژاد اگر چه گفته شد که «از هیچ روزنامهای شکایت نمیکنیم و حتی شکایات دولتی را پس میگیریم» اما نه تنها چنین نشد بلکه مطبوعات به بهانههای مختلف توقیف شدند و فعالان این حوزه، روزگار خوبی نداشتند. با منتقدان برخوردهای سختی صورت میگرفت و سعی میشد تا آنها بهنحوی دست از نقد کشیده و از این عرصه کنار گذاشته شوند. در کل سیاست و نگاه مسئولان این دوره در حوزه مطبوعات و برخورد با منتقدان، مطلوب نبوده است.
نکته جالب این است که این برخوردها از جانب کسانی با رسانهها انجام میشد و یا مورد حمایت قرار میگرفت که همانها اکنون مدعیاند دولت تدبیر و امید «امنیتیترین دولت بعد از انقلاب» است که باعث ایجاد فضای خفقان برای منتقدان و رسانههای آنها شده است. این افراد و گروهها که بیشک حافظه تاریخیشان ضعیف نشده است و عملکرد گذشته خود را به یاد دارند، بهخوبی میدانند در روزگاری که آنها از دست احمدینژاد جایزه «منتقدان منصف» را دریافت میکردند، در گوشهای دیگر چه برخوردهای تندی با منتقدان واقعی و رسانههایشان انجام میشد. آنها بهخوبی به یاد دارند که يکی از مهمترين شاکيان مطبوعات در گذشته، دولت احمدینژاد بوده که در دولت یازدهم این شکايتها از مطبوعات پس گرفته شد. در آن زمان رسانههای منتقد به اتهام «توهین به رییسجمهور و تخریب دولت» و یا بهانههای مشابه توقیف میشدند و حامیان دولت نیز بهشدت از این اقدامات دفاع میکردند.
فضای مطبوعات و آزادی بیان که در سالهای اخیر به دلیل بحرانها و تنگناهای سیاسی، فضایی ملتهب بود، بعد از انتخابات ریاستجمهوری یازدهم انتظار میرفت بهبود پیدا کند. زیرا یکی از وعدههای انتخاباتی حسن روحانی، کمک به ایجاد فضای باز برای انتقاد و امنیت رسانهها بود. تلاش دولت تدبیر و امید نیز در راستای تحقق وعدههای خود در این حوزه است. اما همانهایی که مدافع سیاستهای چالشبرانگیز و بحرانزای سالهای اخیر بودند و سعی داشتند با کنترل و حذف منتقدان، وضعیت جامعه را کنترل و کشور را اداره کنند، هماکنون از یک سو داعیهدار نقد و آزادی بیان شدهاند و از سوی دیگر علیه رسانههای مخالف خود پروندهسازی میکنند و برای دولت چالش ایجاد میکنند.
بنابراین شاید بتوان گفت آن چیزی که باعث میشود فضای مطبوعات و آزادی بیان در کشور این همه دچار بحران و تنش شود، پایبند نبودن برخی جریانهای سیاسی کشور به اخلاق، تعریف قانون مطابق سلیقه شخصی و سوءاستفاده از قدرت بهنفع خود باشد. در واقع نوعی دوگانگی رفتاری، تبعیض، عدم صداقت، شفافیت و ثبات در مواضع و دیدگاه از سوی این جریانها وجود دارد که منشاء آن را نیز میتوان در حرکت بر مبنای منافع شخصی- نه ملی- این افراد جستجو کرد.
بیشک، كسی از این افراد نمیخواهد دست از نقد دولت بردارند و در برابر عملکرد دولت تدبیر و امید سکوت کنند منتها صحبت بر این است که در رفتار و عملکرد خود اخلاق، انصاف، صداقت، دانش و ادبیات مناسب را در نظر بگیرند. افراد و گروههایی که در دوره احمدینژاد فضای کشور را در دست گرفته بودند و از هر روشی برای حذف جریان مخالف استفاده میکرد، باید بدانند که مردم خواهان یک فضای امن و آزادتری هستند. اگر به دنبال کسب پایگاه نزد مردم هستند با هجمه و دروغپردازی علیه دولت یازدهم نمیتوان آن را به دست آورد، زیرا مردم عملکرد دولتهای احمدینژاد و گروههای حامی آن را بهخوبی به یاد دارند و از همینرو بود که در انتخابات 24 خرداد 92 به دولتی رای دادند که برنامهاش تغییر و بهبود وضعیت کشور بود.