کد خبر: ۲۴۱۲۷۰
تاریخ انتشار : ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۱:۲۸
حق النّاس خسارات احمدی نژاد پای کیست؟

درد نامه ای به آیت اللّه هاشمی

هر چند که هنوز بدهکاران ملت و نظام که با سکوت خود در هشت سال گذشته باعث شدند تا اعتبار جهانی این کشور به کیاست ، کیاسان بی تدبیر چوب حراج خورد ولی هنوز هم لحظه ای از تکلیف تخریب جنابعالی و دولت تدبیر و امید لحظه ای فرو نمی گذارند و جا نمی مانند!
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: جمعی از مردم بم در درد نامه ای به آیت الله هاشمی رفسنجانی از سکوت و عدم رسیدگی نسبت به خسارات و سوءتدبیرهای دولت گذشته شکایت کرده و نوشتند: براستی چه کسانی باید پاسخگوی خسارات وارده به نظام و مردم در 8 سال گذشته باشند؟ جنابعالی و آقای روحانی یا کسانی که چشم بر قانون شکنی های و سوء تدبیرهای علنی احمدی نژاد بستند و دم برنیاوردند؟

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی به نقل از گذار در بخشهایی از این درد نامه آمده است:

حضرت آیت الله هاشمی :

سلام خدا به شهدا و امام شهدا آن روح بلند و ملکوتی به عرش سفر کرده که زنده بودن انقلاب و نهضتش را به زنده بودن هاشمی پیوند داده بود و گویی آن پیر فرزانه خوب می دانستند که برگ برگ تقویم این مملکت از افتخارات هاشمی پر خواهد شد…از سالهای مبارزه و تحمل زندان و زخم های شکنجه نظام ستم شاهی تا اولین سپیده دم پیروزی انقلاب اسلامی ایران . از سالهای مبارزه با تروریست ها ، دشمنان و منافقان تا فرماندهی هشت سال جنگ و تحمیلی… از آبادانی و سازندگی خرابه های بعد از جنگ تا به حق سردار سازندگی نام گرفتن …

اینها همه را خوب می دانیم و اینک ما بعنوان جوانان نسل دوم و سوم در گذر از جاده پرپیچ و خم هشت سال گذشته میخواهیم بگوییم آنچه را که تا کنون نتوانستیم بازگو کنیم چرا که میگویند : حرف را باید زد درد را باید گفت…یادمان نرفته که سالها پیش که حضرتعالی در کسوت رئیس جمهور این مردم، به بم آمده بودید برای افتتاح یک طرح بهداشتی به یکی از روستاهای حومه شهر رفته بودید مردم از دیدار شما خوشحال و شادمان بودند در آن میان ، زنی را دیدم که باآنکه مکنت مالی چندانی نداشت اما از اینکه توانسته بود لیوان آبی برایتان فراهم آورد چنان بهجتی داشت که انگار دنیا را به او داده اند، حال همان زن که هم مسکن مهری دارد و هم یارانه ای در ماه، ولی خنده ای در کام ندارد... امّا چرا؟

حضرت آیت الله هاشمی!

تاریخ فراموش شدنی نیست، ما با چشمان خود دیدیم که مکتب اسلامی، "مکتب ایرانی" شد اما هیچ کفن پوشی به خیابان نیامد و نوک پیکان همه  قلم ها فقط به سوی جنابعالی و سایت شما بود و همین ها بودند که بی اعتنا به آنچه با اقتصاد و سیاست خارجی و بیت المال توسط جریان انحرافی در جریان بود فقط یک تکلیف در 8 سال گذشته داشتند و بس. تکلیفی بنام تخریب هاشمی!.

آن زمان که شما زیر ترکش های این بی عدالتی ها و ناجوانمردی ها زخم می خوردید عده ای بیرون گود شما را نظاره می کردند و شاید در دلشان شادمانی هم برپا بود اما دست روزگار خود آنها را به قربانگاه این ترکش ها فرستاد، بی حرمتی یکی پس از دیگری دامان آنها را نیز گرفت.

کار بجایی رسید که درصداوسیمای جمهوری اسلامی ایران دیدن چهره شما آرزوی مردم شد- هر چند که هنوز هم  ملّتی از آن محروم است!- ولی ضرباهنگ پیروزی انتخابات ۱۳۹۲ که در پس آن اندیشه فهیمانه شما بخوبی عیان بود، امیدی شد تا ناامیدی های 8 سال گذشته رنگ ببازد و حالا این اعتدال است که می رود تا حقیقت عدالت را تداعی گر باشد.

هر چند که هنوز بدهکاران ملت و نظام که با سکوت خود در هشت سال گذشته باعث شدند تا اعتبار جهانی این کشور به کیاست ، کیاسان بی تدبیر چوب حراج خورد ولی هنوز هم لحظه ای از تکلیف تخریب جنابعالی و دولت تدبیر و امید لحظه ای فرو نمی گذارند و جا نمی مانند!.

               در مکتب ما رسم فراموشی نیست                 در مسلک ما عشق، هم آغوشی نیست

                مهر تو دگر، به هستی ما افتاد                    هرگز به سرم خیال خاموشی نیست

 

* این دردنامه در دیدار جمعی از مردم بم با آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال 92 قرائت شد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
خبرهای مرتبط
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین