آفتابنیوز : معاهده منع گسترش تسليحات هستهاي در سال 1970 ميلادي، مكانيسم مهمي براي توقف توليد تسليحات هستهاي و اثرات جانبي و محيطي آن است. NPT، ادامه گسترش تسليحات هستهاي را محدود ميكند و ميتواند بهعنوان راهي براي مقابله با آلودگي بيشتر محيط مطرح باشد.
توليد سلاحهاي هستهاي، تهديد تخريب هستهاي ناشي از جنگ هستهاي را افزايش داده و در عينحال، مسأله توليد زبالههاي هستهاي را نيز در معرض توجه قرار داده است. «پاكسازي» و حفظ محيط مجموعه تسليحات هستهاي آمريكا در DOE (و سايرتجهيزات هستهاي در جهان) بهعنوان يكي از مشكلترين و پرهزينهترين پروژهها در سطح جهان بهشمار ميآيد. فناوريهاي جديد بايد براي بازيابي مواد راديواكتيوي كه بهطور تصادفي يا عمدي وارد محيطزيست شدهاند به كار گرفته شوند. ريختن زبالههاي هستهاي به آب يا خاك نيز به همين اندازه مشكلساز است.
در آمريكا، سيستمهاي آبي بزرگ از جمله رودهاي كلمبيا، ساوانا و اسنيك، آلوده شده بودند. از سال 1945 تا 1970 ميلادي، آبهاي خنك كنننده راكتورهاي هستهاي در مركز ذخيره هانفورد در واشنگتن، بهطور مرتب به رودخانه كلمبيا ريخته ميشدند. در سال 1991 ميلادي، دفتر مركزي محاسبات، سندي را منتشر كرد كه نشان ميداد 444 ميليارد گالن زباله مايع راديواكتيو، از آبهاي خنككننده گرفته تا مايع راديواكتيو فقط از سايت هانفورد به محيط زيست وارد شده است.
هانفورد همچنين ميزبان ميليونها گالن زباله راديو اكتيو و سمي بوده كه در 177 مخزن نگهداري ميشدند. حدوداً 50 مخزن از آنها، احتمال انفجار دارند كه ناشي از ساختار گازي برخي عناصر شيميايي و محصولات زبالهاي آنهاست. حتي برخي از اين مخازن از قبل دچار انفجار شده و مواد راديواكتيو آنها به زمين نفوذ كرده بود.
در روسيه، شرايط به همين اندازه، نگران كننده است. زيردرياييهاي هستهاي كه برخي از آنها هنوز به كلاهكهاي هستهاي مجهزند. در مرمانسك نگهداري ميشوند. در جاهاي ديگر، رودخانهها آلوده شدهاند و مخازن آب و درياچهها براي نگهداري مقادير زيادي از مواد راديواكتيو مايع به كار رفتهاند. در سال 1957، يك تانكر ذخيره زباله (كه تقريباً مشابه مورد هانفورد بود) در سايت تسليحات هستهاي چليا بينسك منفجر شد و يك ابر راديواكتيو را تا شعاعي حدود 200 كيلومتر مربع از منطقه كشاورزي، رودخانهها و درياچههاي منطقه پراكنده كرد. تقريباً تمام درختان در منطقه راديواكتيو شده، آسيب ديده يا از بين رفتند. زبالههاي راديو اكتيو مرتباً به درياچه كاراچي ريخته ميشدند كه بهعنوان آلودهترين آب راديو اكتيوي شناخته ميشد. بالاترين مورد در اين خصوص درنزديكي يك لوله تخليه بود كه ميزان راديواكتيويته آن ميتوانست دوز مرگباري براي يك انسان بالغ باشد.
آسيب طبيعي ناشي از تكنولوژي هستهاي به دو كشور قدرتمند هستهاي محدود نميشود. تمام كشورهايي كه تسليحات هستهاي و انرژي هستهاي توليد مي كنند، با حدودي از آلودگي محيطي هم در كشور خود و هم در خارج مواجه هستند. مثلاً آزمايش هستهاي در اقيانوس آرام جنوبي، نوادا، قزاقستان، چين، هند و پاكستان؛ تخليه آبي و هوايي از نيروگاههاي غني سازي در انگليس و فرانسه و استخراج اورانيوم در ناميبيا، كانادا، آلمان شرقي سابق و استراليا از اين موارد است. بهعلاوه، توليد تسليحات هستهاي و انرژي هستهاي همچنان به توليد زباله هستهاي منجر ميشود. هر رويكرد طولانيمدتي براي پاكسازي بايد با توقف توليد تسليحات هستهاي، مواد قابل استفاده هستهاي و انرژي هستهاي همراه باشد.
دفن مواد راديو اكتيو، اكنون به عنوان «راهحل» نابودي زبالههاي راديواكتيو مطرح شده است. سايت WIPP در نيومكزيكو، كوهستان يوكا در نوادا، گرلبن در آلمان و برخي سايتها در انگليس، روسيه، استراليا و كشورهاي ديگر، مكانهايي هستند كه مهندسان هسته اي ادعا ميكنند مشكل زبالههاي هستهاي را در آنها حل كردهاند. اما در حال حاضر، هيچ راه شناخته شدهاي براي نابودي مواد راديواكتيو با عمر طولاني وجود ندارد. دفن اين مواد نبايد با نگهداري امن و ايزوله كردن آنها از محيط طبيعي، اشتباه گرفته شود.
فقط در آمريكا، بيش از 44 ميليارد دلار در سال 1996 براي توليد سلاحهاي هستهاي صرف شده است. پاكسازي آن تا سال 2070 ميلادي، بيش از 300 ميليارد دلار هزينه خواهد داشت و حتي سايتهاي آلوده شده هم به بازرسي و مديريت در آينده نزديك نياز خواهند داشت.
توليد تسليحات هستهاي، بخشهاي زيادي از خاك و آب تجهيزات هستهاي سراسر جهان را آلوده كرده است. بسياري از مواد آزادشده از جمله پلوتونيوم، اورانيوم، استرونتيوم، سزيم، بنزن، جيوه و سيانور سرطانزا هستند و حتي براي هزاران يا صدها هزار سال هم خطرناك باقي ميمانند.
آلودگيهاي ناشي از توليد تسليحات هستهاي و آزمايش آنها همواره در هوا و آب باقي مانده است.
راديو اكتيويته آزاد شده از آزمايش هستهاي اتمسفري – از جمله پلوتونيوم، استرونتيوم، سزيم، كربن 14 و يد راديواكتيو، بارها در سراسر جهان پخش شده است و آزمايشهاي زيرزميني نيز، خاك و آبهاي زيرزميني را آلوده كرده است. يك گزارش دولت آمريكا در سال 1991، آلودگي خاكي ناشي از آزمايش زيرزميني در سايت نوادا را «تهديدي براي سلامت انسانها و محيط» خوانده است.
زبالههاي راديواكتيوي توليد شده در جريان ساخت يك بمب هستهاي كه 4 كيلوگرم پلوتونيوم 239 و 20 كيلوگرم اورانيوم 235 را شامل باشد، از اين مواد تشكيل ميشود: 2000 تن زباله اورانيوم استخراج شده، 4 تن اورانيوم استفاده شده، 12 هزار كوري استرونتيوم 90، 12 هزار كوري سزيم 137، 50 متر مكعب زباله با درجه كمتر و 7 مترمكعب زباله تراورانيومي، ارقام بالا را در تعداد هفتاد هزار كلاهك هستهاي كه در سطح جهاني ساخته شده ضرب كنيد و ببينيد چه ميزان از زباله هستهاي به وجود خواهد آمد.
نابودي تسليحات هستهاي و تجهيزات انرژي هستهاي يك جريان جديد از زبالههاي راديواكتيو ايجاد ميكند. مهم است كه تشخيص دهيد چيزي كه آلوده شده است خود ميتواند آلوده كننده هم باشد. بنابراين پاكسازي تجهيزات هستهاي جهان، ممكن است مقادير بيشتري از مواد راديواكتيو توليد كند كه احتياج به مراقبت و تدابير جديدي هم خواهد داشت.
مواد راديو اكتيو ذخيره شده در سايتها بايد مورد بررسي دقيق قرار گيرند و در فواصل زماني مشخص، مثلاً يك دوره پنجاهساله، از محيط طبيعي دورنگهداشته شوند. اين مواد بايد در شرايط امني نگهداري شوند تا زماني كه مسؤوليت اين مسائل هستهاي به نسلهاي آينده منتقل شود.
در حال حاضر در نيروگاه جداسازي زباله در كارلزباد در نيومكزيكو، زبالههاي آلوده به پلوتونيوم و بازماندههاي پلوتونيوم در يك قالب در فضايي حدود 60متر زيرزمين نگهداري ميشوند. با وجود آنكه ادعا ميشود قالب نمكي و زيرزميني، مكان امني براي نگهداري زبالههاي راديو اكتيو است، اما بهتر است بگوييم WIPP به دلايل سياسي و نه دلايل زمينشناسي انتخاب شده است. جمعيت اطراف آن، اكثراً يا دو رگه اسپانيايي و يا بومي آمريكايي هستند و هيچ يك از اين دو گروه، قدرت سياسي مؤثري در آمريكا ندارند و اين نوع از تبعيض همچنين در مورد مركز تخليه زبالهها راديواكتيوي در كوهستان يوكا در نوادا بهكار رفته است.
ممنون