آفتابنیوز : آفتاب- سرویس سیاسی: دکتر حمیدرضاجلائیپور در گفتو گوی اختصاصي با «آفتاب» میگوید: افق دید وزیر سابق و منتقدین حوزه فرهنگ خیلی کوتاه است و منتقدین حوزه فرهنگ تفکر نازلی از نظام سیاسی کشور و جمهوری اسلامی دارند.
وی در رابطه با توزیع شبنامه علیه وزارت فرهنگ و ارشاد در حاشيه نماز عید فطر و همچنين صحبتهای وزیر فرهنگ و ارشاد سابق گفت: من در این صحبتها دو اشکال اساسی میبینم. اول اینکه افق دید وزیر سابق فرهنگ خیلی محدود است. به نظر من ایشان متوجه اهمیت فرهنگ وحوزه کار فرهنگی نشدهاند. وزیر فرهنگ احمدینژاد در بخشی از صحبتهای خود درباره کتاب «جامعهشناسی ایران» که در دولت وی مجوز دریافت گرفته صحبت کرده و گفته این کتاب بر مبنای نظام فکری غربی نوشته شده است. فکر کنید که حرفهای ایشان درباره کتاب من درست باشد. سئوال من این است که چطور نظام با چاپ و دریافت مجوز یک کتاب ارکان آن به لرزه درمیآید؟ اگر قرار باشد با چاپ یک کتاب ارکان نظام بلرزد، باید توجه داشت که یک جای کار اشکال اساسی دارد. یا اینکه گوینده این سخن سطحینگر و تنگنظر است یا مشکل اساسیتر است. من فکر میکنم این تصور سطحی به گوینده این سخن برمیگردد. ایشان تصور بسیار نازلی از نظام سیاسی کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران دارد.
وي افزود: اشکال اساسی دیگر این است که متاسفانه صحبتهای وزیر فرهنگ و ارشاد قبلی و توزیع شبنامه علیه دولت دکتر روحانی شاخص خوبی است که مردم متوجه بشوند که فرهنگ در کشور دست چه کسانی بوده است. چه کسانی در هشت سال گذشته متولی فرهنگ بودند.
جلائیپور ادامه داد: وزیر احمدینژاد نمیداند فرهنگ چیست؛ فکر میکند صحبت درباره فرهنگ یعنی اقتدارگرایی دینی و به کارگرفتن معیارهای اقتدارگرایی. ایشان و سایر تندروان باید بدانند که فرهنگ به معنای آزادی اندیشه است، فرهنگ به عزت نفس انسانها کمک میکند. فرهنگ تمایز بخش انسان از حیوان است. توان علمی و فلسفی، معیار عقلانی و خلاقیت فکری انسان را از حیوان متمایز میکند. اما عدهای میخواهند کلیشههای اقتدارگرایی را به مردم و سینماگران و نویسنده ها تحمیل کنند. این چوپانی فرهنگ هم نیست.
جلائیپور درباره انتقاد حسینی، وزیر ارشاد سابق از کتاب ایشان میگوید: من فکر میکنم که ایشان کتاب را اصلا نخوانده و برای همین آن را منطبق با ارزشهای غرب میداند. اینها صداقت در ارزیابی ندارند. من در این کتاب به یکی از ازرشهای مغفولمانده از انقلاب اشاره کردهام. آزادی و جمهوری اسلامی ارزش و آرمان انقلاب اسلامی است.
وی افزود: جمهوری اسلامی با حکومت اسلامی تفاوت دارد و شعار انقلاب جمهوریت بود. فرق من با وزیر احمدینژاد این است که ایشان سوار بر دستاورد کسانی هستند که خود در آن سهمی نداشتند. اما من از خانواده شهدا هستم. من از انقلاب اسلامی و ارزشهای واقعی آن خودم دفاع میکنم. پیام شهدا آزادی بود. اما افراطیون آزادی را بت میدانند. وزیر فرهنگ و ارشاد دولت احمدینژاد به درگاه کسانی التماس میکند که آزادی را بت میدانند اما من آزادی را از معیار انقلاب ایران میدانم. انقلابیون و کسانی که از انقلاب دفاع کردند و با استبداد شاهی جنگیدند، برای آزادی به پا خاسته بودند.
جلائیپور ادامه داد: تفاوت دو وزیر و دو دیدگاه در مقایسه با صحبتهای آنها به دست میآید. علی جنتی در قبل و بعد از انقلاب سابقه مشخصی دارد و در هیچ دوره از اقتدارگرایی دفاع نکرده است. اما اطرافیان احمدینژاد به قول آیتالله رفسنجانی جدیدالاسلام هستند. اینها هیچ سابقه انقلابی ندارند. بلکه از منافع انقلاب بهره بردند. اینها در 8 سال گذشته کشور و منافع آن را در اختیار گرفتند و فساد ساختاری را تقویت کردند. به نظر شما اینها آیا حرفی برای گفتن دارند؟
جلائیپور اضافه کرد: اینها در شرایط فعلی نمیتوانند بگویند ما با مذاکرات هستهای مخالفیم. چون این حرف خریدار ندارد. افکار عمومی و بیت رهبری با این صحبت موافقت نمیکند. اینها از اقتصاد هم نمیتوانند حرف بزنند. کارنامه دولت قبلی درباره اقتصاد و فساد اقتصادی، تورم و رشد منفی خیلی تاریک و سیاه است. پس مجبور هستند از پشت فرهنگ سنگر بگیرند.
جلائیپور درباره علت این مسئله میگوید: طیف افراطی از فرهنگ دفاع نمیکند. بلکه هوچیگری میکند. افراطیون میگویند ما مدافع اسلام و دین هستیم. اما آیا کسی در ایران هست که مخالف اسلام و دین باشد. باید در حوزه فرهنگ ارزیابی دقیقی ارائه داد. در 8سال قبل صنعت فرهنگ افول کرد. خیلی از کتابها مجوز نگرفت. بر مطبوعات آن رفت که نمیبایست اتفاق بیافتد. موسیقی، تئاتر، عرصههای نشر و چاپ به انزوا رفت. حالا اینها شبنامه پخش میکنند.
جلائیپور درباره علت پخش شبنامه به «آفتاب» میگوید: از اول انقلاب افراطگرایی در جامعه وجود داشت. در انقلاب دو خط وجود داشت. در خط اول شخصیتهایی بودند که از ارزشهای انقلاب دفاع میکردند. انقلاب را در برابر استبداد میدیدند. به توسعه همهجانبه اعتقاد داشتند. از عدالت در عرصه بینالمللی دفاع میکردند و منافع ملی را در «خط تعامل» میدیدند. اما در مقابل این طیف، «خط تقابل» قرار داشت. این عده با آزادی و توسعه مشکل داشتند. اینها با استبداد و استعمار جهانی در تقابل بودند. این طیف دراول انقلاب صادقانه رفتار میکردند. بدون هیچ چشمداشت مادی این اصول را رعایت میکردند و دنبال این خط تقابل بودند. اما الان خط تقابل دنبال منافع مادی خود هستند.
وی افزود: این طیف 8 سال در اقتصاد ایران خوردند و متورم شدند. از لحاظ مالی و سازمانی این عده قدرتمند شدند. امروزه بعد از انتخابات سال 92 منافع این عده ناامن شده است. دیگر فصل پارتیبازی، بورسهای بدون مقرات، مدارک جعلی، عناوین قلابی، درجه علمی بدون حضور در دانشگاه، گذشته است. اینها امروز فکر میکنند که چکار باید بکنند.
جلائیپور درباره علت این واکنشها میگوید: این واکنشها ریشه در از دستدادن پایگاه مادی و حمایت مردمی دارد. اینها نمیتوانند به صراحت بگویند که از رای مردم حمایت نمیکنند. برای همین مانعتراشی میکنند. البته این طیف به صندوق رای و چند و چون آن شناخت دارند. این نوع رفتارهای تندروانه و هیجانی روکش و پوشش ظاهری کار است. من فکر میکنم خیلی هم مهم نیست. البته از کسانی که حرفهای خود را در فضای هیجانی بیان میکنند تشکر هم میکنم. همین صحبتهای علیه خود اینها استفاده میشود. افراطیون با رفتارهای خود بهتر از هر کسی نشان میدهند که چگونه میاندیشند. دغدغه آنها نه دغدغه مردم که دغدغه منفعت گروهی خودشان است.
لازم به ذكر است دکتر جلاییپور، استادیار گروه جامعه شناسی دانشگاه تهران، روزنامهنگار، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و از اعضای اصلی انجمن جامعهشناسی ایران است. کتابهای «جامعهشناسی جنبشهای اجتماعی»، «جامعهشناسی جنبشهای اجتماعی»، «جامعه شناسی ایران، جامعه کژ مدرن و ...از جمله آثار اوست.