آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه شرق نوشت: در طول تاريخ اما از کبوتر بهعنوان نامهرسان ياد ميشده؛ نامهرسان براي «يار در خانه» يا براي «ياران در جبهههاي جنگ». در هر صورت اين پرنده در گذشته پرندهاي استراتژيک بوده و شايد هنوز هم باشد. استفاده از اين پرنده در طول جنگجهاني نيز ادامه داشته است. يکي از وظايف اين پرنده زيبا، در طول جنگجهاني اول بردن و آوردن نامههاي فوق سري بين قسمتهاي مختلف ارتشها بوده است. اما در سال 1908 دکتر «ژوليوس نيوبرونر» يک قابليت جديد در اين پرنده يافت؛ عکاسي. اين پزشک آلماني دوربين عکاسي مينياتورياي طراحي کرد که سبک وزن بود و به بدن کبوتر وصل ميشد. اين دوربين با يک زمانسنج به طور خودکار عکس ميگرفت و آن را به کبوترهاي آموزشديدهاي ميبستند که پس از عکاسي به مبدأ برگردند.
اين اختراع وسيلهاي بود که از آن براي جاسوسي ميشد استفاده کرد اما بيشتر به يک وسيله براي عکاسي جذاب هنري تبديل شد تا يک ابزار جاسوسي. اما همين ايده کافي بود تا بنابر برخي گزارشها، «سيا» (سازمان اطلاعات مرکزي آمريکا) تا سال 1957 از کبوترهاي جاسوس استفاده کند. البته براساس اين گزارشها، اطلاعات دقيق آن همچنان در طبقه اطلاعات «سري» است. شايد بتوان گفت کبوترهاي جاسوس الگويي براي انسان شدند تا موجود دو پا را به سمت توليد صنعتي هواپيماهاي بدون سرنشين سوق دهند. اگر بحث کبوترهاي جاسوس را کنار بگذاريم، نخستين توليدکننده و استفادهکننده از هواپيماهاي بدون سرنشين امروزي، آمريکا بود که در سال 1964 در جريان جنگ ويتنام در نبرد خليج «تونکين» از آن استفاده کرد. گفته ميشود آمريکا ساخت اين هواپيماها را در سال 1959 آغاز کرده بود. آمريکاييها پس از موفقيت در توليد هواپيماي بدون سرنشين، نام «Drone» را برگزيدند. «Drone» در لغت به معناي «زنبور نر» است.
اگر اين وظايف با شرح وظيفه هواپيماهاي بدون سرنشين يا همان «Drone» مقايسه شود، به اشتراکات زيادي ميرسيم. وظيفه زنبور نر در کندو تنها بارورکردن ملکه است. به نوعي ميتوان گفت هواپيماهاي بدون سرنشين نيز چنين وظيفهاي دارند. آنها بر فراز سرزمين محل ماموريت پرواز ميکنند و به جمعآوري اطلاعات و عکس مشغول ميشوند. حالا يا به صورت آنلاين به مرکز مخابره ميکنند، يا ذخيره ميکنند و پس از بازگشت به آشيانه تخليه ميشوند. در هر صورت آنها ملکه را که سيستم اطلاعاتي و نظامي کشورشان باشد با اطلاعات و عکسهاي خود بارور ميکنند. مشخصه ديگر «Drone» (زنبور عسل نر) اين است که آنها تا ميتوانند عسل ميخورند و داراي نيش نيستند. عملکرد «Drone»هاي ساخت انسان که هواپيماهاي بدون سرنشين هستند نيز مشابه زنبور نر است. مسلما براي يکمامور امنيتي اطلاعات جديد از مواضع دشمن، از عسل نيز شيرينتر است و هواپيماهاي بدون سرنشين نيز تا جاييکه بتواند اطلاعات دسته اول را از سرزمينهاي محل ماموريت خود جمع کرده و بدون «نيشزدن» که همان تهاجم نظامي باشد، محل ماموريت را ترک ميکنند. اما هواپيماهاي بدون سرنشين تنها به جاسوسي نميپردازند. مهاجمان بدون سرنشين - نسل بعدي جاسوسهاي پرنده- نيز وارد عرصه نظامي دنيا شد که آمريکا از اين نوع در جنگ عليه «القاعده» و «طالبان» در افغانستان و پاکستان از آنها بهره گرفته است. هرچند خطا در هدفگيري اين هواپيماها باعث کشته شدن غيرنظاميان نيز شده است. پس از حوادث 11 سپتامبر در سال 2000، آمريکا به طور قابلتوجهي سرمايهگذاري روي توليد هواپيماهاي بدون سرنشين را افزايش داد.
زنبورهاي نر در ايران
پس از پررنگشدن مساله هستهاي بين ايران و غرب و چالش بر سر آن، غرب بهخصوص آمريکا و اسراييل در پي يافتن اطلاعاتي هستند که وجود ندارد. با اين حال آنها براي رصد فعاليتهاي هستهاي ايران که بارها آژانس، آن را تاييد کرده، به استفاده از «زنبورهاي نر» يا همان پهپاد روي آوردهاند. در ادبيات نظامي ايران، براي جايگزيني «هواپيماي بدونسرنشين» واژه «پهپاد» که مخفف «پرنده هدايتپذير از راه دور» است، استفاده ميشود. در سالهاي اخير، «زنبورهاي عسل» زيادي به طمع کسب «عسل» يا همان «اطلاعات» به آسمان ايران وارد و شکار شدند.
انواع الهههاي جاسوسي
آخرين نمونه ورود اين پهپادها، به چند روز قبل برميگردد که طي آن، يک فروند پرنده جاسوس اسراييلي از مدل «هرمس» با تجاوز به فضاي ايران، قصد ورود به منطقه هستهاي «نطنز» را داشته که توسط پدافند مستقر در منطقه حفاظتشده، ساقط شد. سردار حاجيزاده، فرمانده هوافضاي سپاه پاسداران، درخصوص اين جاسوس پرنده گفته که طول آن نزديک به پنجمترونيم بوده که پس از ورود به آسمان ايران رهگيري شده و پس از مطمئنشدن از مقصد پرنده، هدف قرار داده شد. «هرمس» يا همان «الهه جاسوس» انواع مختلفي دارد. طبق اطلاعاتي که روي سايت شرکت سازنده اين پهپادها آمده، مرکز کنترل انواع «هرمس» مشترک بوده که اتاق فرمان آن، هم ميتواند سيار باشد و هم ثابت. شرکت سازنده «هرمس» که «البيت سيستمز» نام دارد و در «حيفا» مستقر است، اطلاعاتي از انواع هرمس روي سايت خود قرار داده است؛ اطلاعاتي که مسلما به دليل نظامي-اطلاعاتيبودن «هرمس»ها، نميتواند کامل باشد.
جانور قندهار؛ رامشده در ايران
به غير از مورد اسراييلي اخير، پهپادهاي آمريکايي نيز چندينبار وارد آسمان ايران شدند که با واکنش سريع پدافندهاي هوايي ايران مواجه شدند. مهمترين آنها ماجراي RQ-170 است. آذر ماه 1390 سپاه پاسداران در بيانيهاي اعلام کرد يک فروند پهپاد جاسوسي آمريکا را در شرق ايران با کمترين آسيب به زمين نشانده و آن را در اختيار گرفته است. اين هواپيما پس از ورود به فضاي ايران از مرزهاي شرقي، پس از کنترل از سوي واحدهاي جنگ الکترونيکي و پدافند هوايي سپاه پاسداران و ارتش، تبديل به غنيمت ايران از آمريکا شد. پس از چندروز کتمان، نهايتا مقامات آمريکايي از ايران خواستند RQ-170 را به واشنگتن عودت دهد. اما ايران اين خواسته را رد کرد و اين هواپيما را غنيمتگرفته شده از سوي ايران توصيف کرد. بههرصورت اين پهپاد در ايران ماندگار و به شيوه «مهندسي معکوس» از اين هواپيما رمزگشايي شد. پس از اتمام رمز گشايي اطلاعات اين پهپاد، در آذرماه 1391 يعني يکسال پس از بهزمينرساندن RQ-170 توسط ايران، سردار حاجيزاده، فرمانده هوافضاي سپاه پاسداران گفت: «ما اطلاعات اين پهپاد را رمزگشايي کرديم حتي کشورهايي که قدمبهقدم اين هواپيما طي کرده بود ديديم، اما هيچ نشانهاي از شناسايي مراکز هستهاي ايران در آن مشاهده نکرديم.» آشيانه اين پهپاد در افغانستان، در «قندهار» قرار دارد. نخستينبار از اين هواپيماي جاسوسي از سوي آمريکا براي استفاده در عملياتي در افغانستان استفاده شد که به همين خاطر به اين هواپيما، لقب جانور قندهار داده شده است.
شکار عقاب
آذرماه 1391 «زنبورهاي نر» آهنين، بار ديگر به صدر اخبار آمدند. ماجرا از آنجا شروع شد که روابطعمومي کل سپاه از شکار يکفروند پهپاد متجاوز آمريکايي توسط نيروي دريايي سپاه خبر داد. پس از آن سردار «علي فدوي» فرمانده نيروي دريايي سپاه پاسداران اين پهپاد را از نوع «اسکنايگل» معرفي کرد. چندروز پس از اين خبر، سخنگوي پنتاگون اعلام کرد که به نظر ميرسد پهپادي که ايران شکار کرده يکپهپاد «اسکنايگل» ساخت آمريکا باشد. او در عين حال گفت: «نميتوان تشخيص داد که اين اسکنايگل يکاسکنايگل آمريکايي بوده يا برای کشور ديگري بوده است.» اين پهپادها ساخت شرکت هواپيماسازي «بويينگ» آمريکاست که بهغير از آمريکا چندکشور ديگر نيز از مشتريان آن هستند. اما «فدوي» دوهفته بعد، خبري مهمتر داد. او گفت که «اين اولين پهپاد از اين نوع نبود که شکار کرديم بلکه سومين آن بود که تصميم گرفتيم خبري کنيم.» به گفته او اين هواپيما رکوردهاي بالايي در ساعت پرواز دارد به طوري که ميتواند 30ساعت به صورت مداوم پرواز کند و پهپاد شکارشده، 5/1ميليون ساعت پرواز را تجربه کرده است. او همچنين از وجود خط توليد اين پهپادها در ايران خبر داد. مهرماه سال 1392، در جريان ديدار سردار «اميرعلي حاجيزاده» فرمانده نيروي هوافضای سپاه با سرلشکر خلبان «ويکتورنيکولايويچ بندرف» فرمانده نيروي هوايي ارتش روسيه، اعلام شد که ايران يکفروند پهپاد «اسکنايگل» را به روسيه هديه داده است.