آفتابنیوز : آفتاب: شرق نوشت: ماموران پلیس تیرماه سهسال قبل در پی تماس تلفنی مسوولان بیمارستانی در تهران باخبر شدند زنی جوان بهنام یاسمن کشته شده است. وقتی ماموران به بیمارستان رفتند پرستاران گزارش کردند مردی بهنام یاسر او را به بیمارستان رسانده اما زن جوان از همان ابتدا تنفس نداشته و اگرچه به اتاق احیا برده شده، اما تلاش پزشکان فایدهای نداشته است. پس از انتقال جسد به پزشکیقانونی و آغاز تحقیقات مشخص شد یاسمین و یاسر بهصورت صیغهای با هم ازدواج کرده بودند و یاسمین بعضی از شبها همراه همسرش بود.
او شب حادثه نیز نزد یاسر بود و آنها با هم مشاجره کردند. ضمن اینکه آثار کبودی روی بدن این زن بود که نشان میداد وی چندروز قبل از مرگ مورد ضربوجرح قرار گرفته است. با وجود اینکه یاسر ادعا کرده بود همسرش پیش از مرگ تعداد زیادی قرص خورده، پزشکیقانونی عنوان کرد سم یا اثر قرص در خون مقتول وجود ندارد و علت اصلی مرگ شکستگی استخوان گلو و در پی آن خفگی است.
یاسر بعد از تکمیل تحقیقات مقدماتی بازداشت شد. او بعد از چندروز مقاومت بالاخره درباره قتل گفت: «من باشگاه ورزشی دارم. چندی قبل با یاسمین بهصورت صیغهای ازدواج کردم. او در خانهاش وضعیت خوبی نداشت و به همین دلیل بیشتر پیش من میآمد. شب حادثه او با من تماس گرفت و گفت میخواهد امشب همدیگر را ببینیم، گفتم نمیشود گفت حتما باید تو را ببینم کاری نکن که جلو باشگاه بیایم و آبروریزی راه بیندازم چون قبلا هم این کار را کرده بود از ترس آبرویم قبول کردم و بعد از اینکه باشگاه تعطیل شد او را داخل آوردم. حالت عجیبی داشت مثل همیشه نبود فکر میکنم چیزی مصرف کرده بود. من و یاسمین تصمیم گرفتیم با هم رابطه داشته باشیم و در همین حین متوجه شدم آثار کبودی روی بدنش وجود دارد خیلی ناراحت شدم. پرسیدم کبودیها به چه دلیل است؟ به او شک کرده بودم و فکر میکردم با مردی دیگر رابطه دارد. این موضوع باعث ناراحتی او شد و به من فحاشی کرد آنقدر ناراحت شدم که دستم را روی گردنش گذاشتم و فشار دادم و از او خواستم واقعیت را بگوید در همین حین متوجه شدم او دیگر نفس نمیکشد. صبح که شد دوستانم را خبر کردم تا او را به بیمارستان ببریم و در بیمارستان گفتند فوت شده است.»
کیفرخواست علیه متهم با توجه به شکایت اولیایدم و اعتراف یاسر صادر و پرونده به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. نماینده دادستان بعد از تشکیل جلسه محاکمه در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران کیفرخواست را خواند و خواستار مجازات متهم شد سپس بهدلیل اینکه اولیایدم حضور نداشتند متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهامش را رد کرد و گفت: «یاسمین همسر صیغهای من بود. میدانستم قرصهای مخدر مصرف میکند. او در خانه هم وضعیت خوبی نداشت آن شب وقتی از من خواست همدیگر را ببینیم مقاومت کردم اما بعد بهخاطر اینکه آبروریزی نشود قبول کردم با ماشین دنبالش بروم و بعد از اینکه باشگاه تعطیل شد با هم برگشتیم اصلا وضعیت خوبی نداشت و بازهم دارو خورده بود. وقتی متوجه آثار کبودی روی بدنش شدم گفتم چرا؟ باز در خانه کتک خوردی؟ جواب داد به تو ربطی ندارد و با هم جروبحث کردیم من دستم را جلو دهانش گذاشتم تا داد نزند و آبروریزی راه نیندازد بعد هم خوابیدیم صبح که بیدار شدم متوجه شدم او بهسختی نفس میکشد. خودم عملیات احیا را شروع کردم تعداد بسیار زیادی قرص از دهان او بهصورت خمیرشده بیرون آمد فهمیدم او خودکشی کرده است بعد هم به دوستانم خبر دادم برای کمک بیایند.»
در این هنگام یکی از قضات گفت: «پزشکیقانونی اعلام کرده علت مرگ شکستگی استخوان گلو است ضمن اینکه جراحتهایی روی صورت و دستان او وجود دارد که نشاندهنده درگیری است. در اینباره چه میگویی؟»
متهم گفت: «من نمیدانم پزشکیقانونی چرا این نظریه را داده است. جراحتها بهدلیل این بود که وقتی میخواستم او را به ماشین منتقل کنم صورتش روی موکت کف باشگاه افتاد و خراش خورد. من هیچ تعصبی نسبت به یاسمین نداشتم ضمن اینکه دختر دیگری را دوست داشتم و میخواستم با او ازدواج کنم. من واقعا نمیدانم چرا پزشکیقانونی سم را در بدن مقتول تشخیص نداده است.» متهم در آخرین دفاع گفت: «با اینکه قتل را قبول ندارم اما حاضر هستم رضایت اولیایدم را جلب کنم.» هیات قضات بعد از پایان جلسه دادگاه برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.