کارگردان هزاردستان طراح لباس آثار خودش هم بود!
گفتگویی منتشر نشده با علی حاتمی
علی حاتمی گفت : من لباس های زیادی را در دوره های مختلف تاریخی برای فیلم ها وسریال هایم تدارک دیده ام. گفتم : یعنی خودتان طراح لباس های فیلم هایتان بوده اید. با شادمانی گفت : بله!..یادم آمد که او کارگردانی است که به هر جزئیاتی در فیلم هایش توجه می کند.
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: مینو بدیعی، روزنامه‌نگار باسابقه خاطره جالب و منتشر نشده ای با مضمون توانایی علی حاتمی کارگردان فقید ایرانی در طراحی لباس آنار هنری اش منتشر کرده است.
به گزارش پیام نو مینو بدیعی می نویسد: منم که روبه روی علی حاتمی نشسته ام ، کارگردانی که برایم لحظاتی زیبا در فیلم ها وسریال هایش خلق کرد ،طوری با من حرف می زند که انگار سالهای سال است مرا می شناسد و من طوری با او احساس صمیمیت می کنم انگار که بنا بر خواست امیر هوشنگ دانایی نزد او نیامده ام . اما دانایی وقتی که با خوشحالی گفت : می خواهد دستیار علی حاتمی در ساختن فیلمی درباره جهان پهلوان تختی شود من فکر کردم که چه فیلمی جاودانه وتاریخی خواهد شد که قبلا هم گفتم اجل به علی حاتمی مهلت نداد .
+++
علی حاتمی گفت : من لباس های زیادی را در دوره های مختلف تاریخی برای فیلم ها وسریال هایم تدارک دیده ام
گفتم : یعنی خودتان طراح لباس های فیلم هایتان بوده اید
با شادمانی گفت : بله
بعد از جایش بلند شد و به سوی یک کمد سراسری را که در پشتش قرار داشت ، رفت و در کمد را باز کرد و لباس های مختلف را با شیفتگی بیرون آورد و به من نشان داد . در دلم گفتم : چه زیبا
علی حاتمی گفت : برای طراحی و دوخت این لباسها وقت زیادی صرف شده است و من یاد لباسهای سلطان صاحبقران و پس از هزار دستان افتادم و …
یادم آمد که او کارگردانی است که به هر جزئیاتی در فیلم هایش توجه می کند.
اما شاهکار او برای من چه در آن زمان و چه در این زمان دیالوگ های زیبای فیلم هایش بوده و هست ووقتی که برای نوشتن این دیالوگ های بسیار زیبا صرف می کرد .
گفتم :آقای حاتمی ، واقعا دیالوگ هایتان در فیلم هایتان بسیار زیباست و در خاطرها می ماند . لبخند زد .
بار دیگر پرسیدم : نمی خواهید این دیالوگ ها را تدوین و تنظیم کرده وانتشار دهید .
گفت : چرا همین کار را دارم انجام می دهم اما وقتم محدود است و باید یک منشی این کار را بکند که فعلا به فکر آن نیافتاده ام
گفتم : اگر بپذیرید من حاضرم این کار را برایتان انجام دهم ، یعنی دیالوگ های فیلم هایتان را بنویسم .
اینبار لبخندی زد و چیزی نگفت . شاید می دانست که چنین کاری هرگز انجام نخواهد شد و من تعارف بیهوده می کنم .
از جایم برخاستم و او هم از جایش برخاست . گفتم : شرمنده می کنید آقای حاتمی …
در بیرون از اتاق بازهم هیاهویی از کسانی بود که حتی به خاطر به دست آوردن یک نقش هرچند ناچیز در سینمای ایران برای انجام تست بازیگری آماده بودند .
اینک سالها گذشته است ، علی حاتمی رفته است شاید یادگارهایش ، لباس هایی که او طراحی کرده درفیلم ها مورد استفاده قرار می گیرد هیچکس در این مورد که علی حاتمی طراح لباس های فیلم است چیزی نمی داند و یا کمتر می دانند اما در مورد سینمای مولف او همه اطلاعات کافی دارند و اینک او برای همیشه و تا ابد در سینمای ایران و کشور بزرگ و تاریخی ما جاودانه است . در انتظار تصویر تو / تاچند / تاچند / این دفتر خالی ورق خواهد خورد …
به گزارش پیام نو مینو بدیعی می نویسد: منم که روبه روی علی حاتمی نشسته ام ، کارگردانی که برایم لحظاتی زیبا در فیلم ها وسریال هایش خلق کرد ،طوری با من حرف می زند که انگار سالهای سال است مرا می شناسد و من طوری با او احساس صمیمیت می کنم انگار که بنا بر خواست امیر هوشنگ دانایی نزد او نیامده ام . اما دانایی وقتی که با خوشحالی گفت : می خواهد دستیار علی حاتمی در ساختن فیلمی درباره جهان پهلوان تختی شود من فکر کردم که چه فیلمی جاودانه وتاریخی خواهد شد که قبلا هم گفتم اجل به علی حاتمی مهلت نداد .
+++
علی حاتمی گفت : من لباس های زیادی را در دوره های مختلف تاریخی برای فیلم ها وسریال هایم تدارک دیده ام
گفتم : یعنی خودتان طراح لباس های فیلم هایتان بوده اید
با شادمانی گفت : بله
بعد از جایش بلند شد و به سوی یک کمد سراسری را که در پشتش قرار داشت ، رفت و در کمد را باز کرد و لباس های مختلف را با شیفتگی بیرون آورد و به من نشان داد . در دلم گفتم : چه زیبا
علی حاتمی گفت : برای طراحی و دوخت این لباسها وقت زیادی صرف شده است و من یاد لباسهای سلطان صاحبقران و پس از هزار دستان افتادم و …
یادم آمد که او کارگردانی است که به هر جزئیاتی در فیلم هایش توجه می کند.
اما شاهکار او برای من چه در آن زمان و چه در این زمان دیالوگ های زیبای فیلم هایش بوده و هست ووقتی که برای نوشتن این دیالوگ های بسیار زیبا صرف می کرد .
گفتم :آقای حاتمی ، واقعا دیالوگ هایتان در فیلم هایتان بسیار زیباست و در خاطرها می ماند . لبخند زد .
بار دیگر پرسیدم : نمی خواهید این دیالوگ ها را تدوین و تنظیم کرده وانتشار دهید .
گفت : چرا همین کار را دارم انجام می دهم اما وقتم محدود است و باید یک منشی این کار را بکند که فعلا به فکر آن نیافتاده ام
گفتم : اگر بپذیرید من حاضرم این کار را برایتان انجام دهم ، یعنی دیالوگ های فیلم هایتان را بنویسم .
اینبار لبخندی زد و چیزی نگفت . شاید می دانست که چنین کاری هرگز انجام نخواهد شد و من تعارف بیهوده می کنم .
از جایم برخاستم و او هم از جایش برخاست . گفتم : شرمنده می کنید آقای حاتمی …
در بیرون از اتاق بازهم هیاهویی از کسانی بود که حتی به خاطر به دست آوردن یک نقش هرچند ناچیز در سینمای ایران برای انجام تست بازیگری آماده بودند .
اینک سالها گذشته است ، علی حاتمی رفته است شاید یادگارهایش ، لباس هایی که او طراحی کرده درفیلم ها مورد استفاده قرار می گیرد هیچکس در این مورد که علی حاتمی طراح لباس های فیلم است چیزی نمی داند و یا کمتر می دانند اما در مورد سینمای مولف او همه اطلاعات کافی دارند و اینک او برای همیشه و تا ابد در سینمای ایران و کشور بزرگ و تاریخی ما جاودانه است . در انتظار تصویر تو / تاچند / تاچند / این دفتر خالی ورق خواهد خورد …
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید