آفتابنیوز : آفتاب: پدرش می گوید: فاطمه امسال نمی تواند به مدرسه برود، چرا که در امتحانات کلاس اول ، در شرایط سخت آوارگی قبول نشد و من هم شرایط لازم را برای تامین نیازهای مدرسه اش ندارم.
فاطمه بر روی سنگ ریزه های حاشیه جاده بغداد – کربلا با پاهای برهنه با هم سن و سالهایش بازی می کرد که از او سوال کردیم الان دوست داری چه چیزی داشته باشی؟ گفت: یک دمپایی که با آن مدرسه بروم.
پدر فاطمه ، درباره روزهای سخت آوارگی و ترک خانه تا رسیدن به کربلا می گوید: یکباره بلا نازل شد و داعشی ها رسیدند. آنها قوانین و مقررات خود را به سرعت به اجرا گذاشتند و از مردم خواستند برای نشان دادن وفاداری به داعش یا پول بدهند، یا یک زن برای جهاد نکاح در اختیارشان قرار دهند و یا به داعش پیوسته و به میدان های نبرد بروند.
ضمن اینکه این گروه به راحتی به غیر خودی ها اطمینان نمی کند، بویژه اگر دختر یا زن جوان در اختیار آنان قرار داده نشود! در همین کمپ از آوارگان شنیدم که تعدادی از مسیحیان و ایزدی ها ابراز اسلام داعشی کردند، اما آنها اطمینان نکرده و سرشان را بریدند و زنانشان را بردند.
به این ترتیب مهاجرت اجباری آغاز شد و فاطمه هم در میان هزاران نفر از اهالی منطقه در کوهها و بیابان های موصل آواره و سرگردان شد.
آنها همه زندگی را جا گذاشتند و پدر فاطمه می گوید حتی نگذاشتند خودرو سواری ام را که به تازگی با قرض و وام خریده بودم، بیاورم.
'عبدالله جبار' درباره روزهای آوارگی گفت که شرایط خیلی سختی بود. ما مدتی در محاصره افتادیم؛ نه آب بود و نه غذا و دولت اقلیم کردستان عراق هم راه ورود به منطقه اقلیم را بسته بود. سرانجام با هماهنگی میان دولت مرکزی و دولت اقلیم راهی گشودند که از طریق نوار مرزی ایران به مهران منتقل شویم و از آنجا به کربلا بیاییم.
وی می گوید شاید نزدیک به 100 خانواده بخاطر آنکه پول لازم را برای کرایه ون های مسافرکش نداشتند، در تلعفر مانده و می دانیم که تعداد زیادی از آنان قتل عام شده اند.
عبدالله گفت، در راه فرار از منطقه ، برای 350 کیلومتر راه به یک راننده ون مبلغ یک میلیون دینار عراقی پرداختیم که تنها 12 نفر را در خود جا داده بود.
فاطمه زهرا و خانواده اش ، حالا بیش از سه ماه است که همراه 10 خانوار از فامیل ها و اطرافیانش در 17 کیلومتری کربلا در حسینیه احرار الحسین ساکن است. آنها از نظر سرپناه وضعیت بهتری از کمپ های چادری مرسوم در دیگر نقاط جهان دارند و با استفاده از پرده های بزرگ، داخل حسینیه را تفکیک کرده اند، اما این اصلا برای مردمی که عقاید و تعصبات بالایی دارند، شرایط خوبی نیست.
ساکنان حسینیه 'احرار الحسین' به شدت مذهبی هستند و معتقدند که زندگی دریک حسینیه که محل عبادت و عزاداری سالار شهیدان است، اصلا خوب نیست.
آنها از رسیدگی های عتبه حسینی بسیار رضایت دارند و می گویند آنها خیلی کمک می کنند، اما این کمک ها با توجه به گستردگی جمعیتی آوارگان محدود است. از طرف دیگر موسم محرم نزدیک است و در ایام اربعین این حسینیه ها محل پذیرایی و اسکان زائرانی است که پیاده به کربلا می روند.
گروه دیگری از این آوارگان در حسینیه حبیب ابن مظاهر در همان نزدیکی زندگی می کنند و می گویند از حمایت های دولتی برخوردار نیستند و از نظر غذا و پوشاک کمبودهای زیادی دارند.
این خانواده ها می گویند، دولت از همان ابتدا یک میلیون دینار عراقی معادل حدود 800 دلار به هر خانواده آواره داد و دیگر رهایشان کرده است.
یکی از مهمترین مشکلات این آوارگان که در مناطق مختلف جنوبی عراق اسکان یافته اند، نیازهای بهداشتی و درمانی آنان است و زنان که محدودیت های بیشتری در ابراز نیازهای خود دارند، در شرایط سخت تری بسر می برند.
گفته می شد ، یکی از پیرزنان ساکن در این اردوگاه نیاز به تزریق دائمی انسولین دارد. عبته حسینی تعداد انسولین به او داد اما حالا تمام شده و پرداخت مبلغ 17 هزار دینار عراقی ، حدود 14 دلار ، برای هر آمپول انسولین برایش سخت است.
داخل یکی از حسینیه ها به نام حسینیه امام رضا(ع)، پیرزنی بود که سرش را بسته بودند. او 'فاطمه خضر' 70 ساله هنگام فرار زمین خورد و سرش شکست و پاهایش آسیب دید. حالا کنارش یک جفت عصا هست که هنگام صحبت کردن یکی از آنها را می گیرد و به این سو و آن سو اشاره می کند.
فاطمه خضر در جواب اینکه الان مشکلت چیست، فقط خدا را شکر کرده و از عتبه حسینی تشکر می کند و در نهایت می گوید من که عمرم را کرده ام و آماده رفتن هستم، اما برای اینها که جوان هستند و می خواهند زندگی کنند، اصلا وضعیت خوبی نیست.
امینه فاضل عباس دختر فاطمه کنار دستش نشسته و می گویند فشار خون بالا دارد، اما تا حالا با شرایط فعلی سر کرده است.
امینه خانم هم حداقل 50- 55 سالی دارد و وقتی درباره مشکلاتش در کمپ می پرسیم، به گوشه ای از حسینیه که در آن ظرف و ظروف آشپزخانه بصورت نامنظم رها شده و در گوشه دیگری از آن لحاف و تشک و پتوهایی که روی هم چیده شده، اشاره می کند و می گوید خب این وضعیت را تجربه نکرده بودیم و این خیلی سخت است، اما الان یکی از مشکلات مهم ما پوشاک است و بعد می گوید باورم نمی شود که روزی نبود دمپایی به یک مشکل زندگی ما تبدیل شود.
یکی از دغدغه های زنهای شیعه عراق، نزدیک شدن ماه محرم است. آنها رسم دارند که بدون استثنا در این ایام مشکی بپوشند و تن بچه هایشان لباس سیاه کنند. حالا این موضوع برای زنانی که روزهای آوارگی را تجربه می کنند، خیلی آزاد دهنده است.
در همین هنگام که امینه خانم داشت درباره لباس مشکی و ماه محرم صحبت می کرد، دختر 6 ساله ای که امینه می گوید نوه اش هست، جلو پرید و گفت من هم عبا (چادر مشکی) ندارم.
یکی دیگر از خانم های این کمپ آوارگان گفت، انگار در این گوشه از دنیا زندانی شده ایم و حتی در این قسمت یک تلویزیون هم نیست.
زن ها، داغدغه هایشان نسبت به همه ابعاد زندگی بیشتر است، آنها از همین حالا به فکر مدرسه بچه ها هستند که عملا یک ماه از شروع فصل آن گذشته است. دولت عراق به دلیل آوارگی صدها هزار دانش آموز مناطق شمالی و نیز اختصاص مدارس جنوب کشور به عنوان محل اسکان آوارگان، فعلا یک ماه اول سال تحصیلی را عقب انداخته است. اما تکلیف برای فرزندان آوارگان مشخص نیست.
'جاسم محمد' کارمند اداره آموزش و پرورش تلعفر می گوید: دولت هنوز تصمیمی درباره تحصیل دانش آموزان آواره به ما اعلام نکرده است. شاید هم تصمیماتی گرفته اند و هنوز به ما ابلاغ نشده ، اما حتی اگر مدارس باز شود، خیلی از خانواده ها نمی توانند هزینه های سنگین آموزشی از جمله مداد و دفتر و کیف و لباس آنها را تامین کنند.
او گفت ، من خانواده هایی را می شناسم که 4 یا 6 فرزندشان به همین دلیل ترک تحصیل کرده اند. باور کنید خیلی سخت است ، مردم نمی دانند به کدام مشکل اولویت بدهند و به کدام فکر کنند. به فکر شکم بچه هایشان باشند یا لباس یا مدرسه؟ اصلا همینکه در آوارگی و بلاتکلیفی زندگی می کنند، خودش بدترین زجر و شکنجه است.
مشکلات آوارگان یکی دو تا نیست. برخی ها که کارمند دولت یا نظامی بوده اند، حالا دچار بلاتکلیفی هستند . یکی از آنان که از نیروهای ارتش در موصل بود، حالا در کوت مرکز استان واسط خدمت می کند و می گوید از هنگام شروع آوارگی حقوق نگرفته است.
عبدالجبار الیاس صالح، از دیگر آوارگانی است که نیروهای داعش سه چرخه ای را که با آن میوه و سبزی می فروخت، آتش زدند. می گفت راجع به من هم بنویس!
از هنگام یورش برق آسای داعش در 20 خرداد ماه امسال و سقوط استان نینوا و مرکز آن موصل، استان های جنوبی از جمله نجف و کربلا و بابل، بیشترین آوارگان را درخود اسکان داده اند. برای این استان ها نیز تامین هزینه های رسیدگی به آوارگان خیلی ساده نیست.
محسن یاسین التمیمی رییس کمیته عالی رسیدگی به امور آوارگان مجلس شورای استان نجف هفته گذشته با هیات نمایندگی یونسکو دیدار کرد و گزارش مفصلی از شرایط آوارگان در این استان ارائه کرد.
وی از میزان مساعدت های صورت گرفته به صدها هزار آواره ساکن در این استان که از محل دفاتر و بیوت مراجع و نیز عتبه امام علی(ع) و کمک های مردمی پرداخت شده ، گزارشی داد و در نهایت خواستار کمک های یونسکو به آوارگان در زمینه های مختلف و بدون توجه به وابستگی های قومی و طایفی آنان شد.
وی هشدار داد که فصل زمستان نزدیک است و استان نجف با مشکلات زیادی که دارد به تنهایی قادر به تامین نیازهای آوارگان نیست.
به گزارش ایرنا، در همین حال، استان های دیگر از جمله بابل که خود بطور مستقیم در بخش هایی از استان درگیر جنگ علیه تروریسم است، درخواست کمک های بین المللی کرده و از دولت عراق نیز خواسته است که سقف بودجه این استان را بخاطر حضور آوارگان افزایش دهد.