چه کسانی حمایت رهبری را به احمدی نژاد تخصیص دادند؟
هاشمی رفسنجانی: در اتفاقات ۸۸ نظام ضرر کرد
در همین انتخابات اخیر یکی از پدران شهدا در یکی از دیدارها،وقتی پس از اصرار حاضران برای نامزدی،از من شنید که نمی آیم. برخاست و به حالت بغض گفت: ما فرزندان خود را برای این انقلاب دادیم و شما از ترس سختی های پس از انتخابات می خواهید راحت طلبی کنید. گفتم:من مسائلی را می دانم که شما نمی دانید. گفت: یعنی از کشته شدن فرزندان ما هم سخت تر است!
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: آیت الله هاشمی رفسنجانی ضمن انتقاد صریح از تمام اشخاصی که حمایت رهبری از دولت گذشته را به احمدی نژاد تخصیص دادند! ، تاکید کرد: در انتخابات 84 و 92 آثار منفی اتفاقات بیش از نظام برای خود من بود، اما در اتفاقات 88 نظام ضرر کرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی، در گزیده مصاحبه ایشان با اندیشه پویا آمده است :
در هر انتخابات به دلایلی شرکت کردم و شرایط پس از انتخابات هم در سه مورد،متفاوت بود .در قبل و بعد از هر انتخابات وقتی می دیدم که بعضی ها به اسم اسلام دارند کارهایی می کنند که به ضرر انقلاب ،ایران و مردم است ،خون دل می خوردم.ما که از اول مبارزه ،پیروزی و تثبیت نظام بودیم ،می دانستیم و می دانیم که آرمان ها امام ،مبارزین و شهدا چه بود و چه است.وقتی احساس می کردیم که جریان هایی دارند مسیر انقلاب را از آرمان ها منحرف می کنند ،ناراحت می شدیم .البته به نتایج متفاوت سه انتخاباتی که حضور داشتم ،اشاره کردید و انتخابات مجلس خبرگان رهبری دوره چهارم را فراموش کردید.
آیا تا به حال بررسی شد که چرا پس از انتخابات سال 84 که به قول بعضی ها مردم از حضور من در سیاست خسته شدند ،در اولین انتخابات پس از آن ،بین آیات و حجج اسلام ،مردم رأی معناداری به من دادند؟می دانید که پس از تقاضای آیات عظام و علمای اعلام و مسئولین نظام ،شرکتم در انتخابات را به عدم دخالت نهادهای خاص مشروط کرده بودم.وقتی آتش توپخانه تخریب گران خاموش شد،مردم بر اساس شناخت قبلی رأی دادند.آن نهادها که به نفع من تبلیع نمی کردند ،فقط جلوی دخالت آنها در مراحل انتخابات گرفته شد، باید بگویم که در دو انتخابات 84 و 92 آثار منفی اتفاقات بیش از نظام برای خود من بود،اما در اتفاقات 88 نظام ضرر کرد و این همان است که بارها گفته ام :((سر خم می سلامت، شکند اگر سبویی)).
تفاوت اینجاست که این نامزدی ها را قدرت حساب می کنند و من وظیفه خود می دانم .در هر انتخاباتی بر اساس تقاضاهای مردم،نخبگان و دانشگاهیان می آمدم .در همین انتخابات اخیر یکی از پدران شهدا در یکی از دیدار ها در همین ساختمان قدس ،وقتی پس از اصرار حاضران برای نامزدی ،از من شنید که نمی آیم برخاست و به حالت بغض گفت:ما فرزندان خود را برای این انقلاب دادیم و شما از ترس سختی ها ی پس از انتخابات می خواهید راحت طلبی کنید .گفتم:من مسائلی را می دانم که شما نمی دانید .گفت:یعنی از کشته شدن فرزندان ما هم سخت تر است.باور کنید در هر انتخاباتی ،اگر اصرار مردم و نخبگان و حتی مراجع و علمای قم و نجف نبود،نمی آمدم و اگر می دیدم نامزدها می توانند اهداف انقلاب را پیش ببرند،در همین مجمع با تدوین سیاست های کلی و حل اختلافات مجلس و شورای نگهبان و حل معضلات خدمت می کردم .در انتخابات سال 92 واقعاً از شش ماه قبل از انتخابات بر من فشار بود که بیایم و من مقاومت کردم .در زمان مجلس ششم هم تندروی ها را پیش بینی می کردم و دیدید که چگونه شد.
مردم نمی خواهند به رسانه های بیگانه توجه کنند.البته خسارت آن رویکرد در دراز مدت متوجه نظام شد و مصداقش افزایش استفاده از ماهواره در کشور است .چون وقتی می دیدند تبلیغات آن ها بر خلاف واقعیت ها شد، با خود می گویند حتی خبرهای رسانه ملی هم غیر واقعی است.البته در انتخابات بعدی مردم متوجه شدند و دقیقاً به نامزدهایی رأی دادند که صدا و سیما مقابل آن ها بود.صدا و سیما به قول معروف به خاطر دستمالی قیصریه را به آتش می کشید. شما می دانید که در دو انتخاباتی که آقای احمدی نژاد حضور داشت،حتی در حوزه هم عده ای نه تنها مخالفت نکردند بلکه حمایت می کردند.برخی ها آنقدر نسنجیده در سیاست دخالت کردند که اعتراض طلبه ها و شخصیت های فرهیخته بلند شد.البته دلیل دیگر عدم مخالفت حوزه با ایشان ،حمایت های رهبری از کلیت دولت بود که این ها به شخص احمدی نژاد تعمیم که نه تخصیص می دادند! نمی خواستند حوزه و مرجعیت بر خلاف رهبری نظام نظر دهد.سرانجام مراجع وقتی شرایط را دیدند ،با او قطع رابطه کردند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی، در گزیده مصاحبه ایشان با اندیشه پویا آمده است :
در هر انتخابات به دلایلی شرکت کردم و شرایط پس از انتخابات هم در سه مورد،متفاوت بود .در قبل و بعد از هر انتخابات وقتی می دیدم که بعضی ها به اسم اسلام دارند کارهایی می کنند که به ضرر انقلاب ،ایران و مردم است ،خون دل می خوردم.ما که از اول مبارزه ،پیروزی و تثبیت نظام بودیم ،می دانستیم و می دانیم که آرمان ها امام ،مبارزین و شهدا چه بود و چه است.وقتی احساس می کردیم که جریان هایی دارند مسیر انقلاب را از آرمان ها منحرف می کنند ،ناراحت می شدیم .البته به نتایج متفاوت سه انتخاباتی که حضور داشتم ،اشاره کردید و انتخابات مجلس خبرگان رهبری دوره چهارم را فراموش کردید.
آیا تا به حال بررسی شد که چرا پس از انتخابات سال 84 که به قول بعضی ها مردم از حضور من در سیاست خسته شدند ،در اولین انتخابات پس از آن ،بین آیات و حجج اسلام ،مردم رأی معناداری به من دادند؟می دانید که پس از تقاضای آیات عظام و علمای اعلام و مسئولین نظام ،شرکتم در انتخابات را به عدم دخالت نهادهای خاص مشروط کرده بودم.وقتی آتش توپخانه تخریب گران خاموش شد،مردم بر اساس شناخت قبلی رأی دادند.آن نهادها که به نفع من تبلیع نمی کردند ،فقط جلوی دخالت آنها در مراحل انتخابات گرفته شد، باید بگویم که در دو انتخابات 84 و 92 آثار منفی اتفاقات بیش از نظام برای خود من بود،اما در اتفاقات 88 نظام ضرر کرد و این همان است که بارها گفته ام :((سر خم می سلامت، شکند اگر سبویی)).
تفاوت اینجاست که این نامزدی ها را قدرت حساب می کنند و من وظیفه خود می دانم .در هر انتخاباتی بر اساس تقاضاهای مردم،نخبگان و دانشگاهیان می آمدم .در همین انتخابات اخیر یکی از پدران شهدا در یکی از دیدار ها در همین ساختمان قدس ،وقتی پس از اصرار حاضران برای نامزدی ،از من شنید که نمی آیم برخاست و به حالت بغض گفت:ما فرزندان خود را برای این انقلاب دادیم و شما از ترس سختی ها ی پس از انتخابات می خواهید راحت طلبی کنید .گفتم:من مسائلی را می دانم که شما نمی دانید .گفت:یعنی از کشته شدن فرزندان ما هم سخت تر است.باور کنید در هر انتخاباتی ،اگر اصرار مردم و نخبگان و حتی مراجع و علمای قم و نجف نبود،نمی آمدم و اگر می دیدم نامزدها می توانند اهداف انقلاب را پیش ببرند،در همین مجمع با تدوین سیاست های کلی و حل اختلافات مجلس و شورای نگهبان و حل معضلات خدمت می کردم .در انتخابات سال 92 واقعاً از شش ماه قبل از انتخابات بر من فشار بود که بیایم و من مقاومت کردم .در زمان مجلس ششم هم تندروی ها را پیش بینی می کردم و دیدید که چگونه شد.
مردم نمی خواهند به رسانه های بیگانه توجه کنند.البته خسارت آن رویکرد در دراز مدت متوجه نظام شد و مصداقش افزایش استفاده از ماهواره در کشور است .چون وقتی می دیدند تبلیغات آن ها بر خلاف واقعیت ها شد، با خود می گویند حتی خبرهای رسانه ملی هم غیر واقعی است.البته در انتخابات بعدی مردم متوجه شدند و دقیقاً به نامزدهایی رأی دادند که صدا و سیما مقابل آن ها بود.صدا و سیما به قول معروف به خاطر دستمالی قیصریه را به آتش می کشید. شما می دانید که در دو انتخاباتی که آقای احمدی نژاد حضور داشت،حتی در حوزه هم عده ای نه تنها مخالفت نکردند بلکه حمایت می کردند.برخی ها آنقدر نسنجیده در سیاست دخالت کردند که اعتراض طلبه ها و شخصیت های فرهیخته بلند شد.البته دلیل دیگر عدم مخالفت حوزه با ایشان ،حمایت های رهبری از کلیت دولت بود که این ها به شخص احمدی نژاد تعمیم که نه تخصیص می دادند! نمی خواستند حوزه و مرجعیت بر خلاف رهبری نظام نظر دهد.سرانجام مراجع وقتی شرایط را دیدند ،با او قطع رابطه کردند.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید