آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه اطلاعات در یادداشتی آورده است: فارغ از این که تخلف در هر صورت و میزانی در چارچوب معیارهای انسانی و بهطور عام و جامعه مسلمان بهطور خاص، محکوم است، لزوماً آنهایی که داعیهدار حفظ اصول و ارزشهای معنوی و دینی هستند باید به اینگونه پلشتیها و زشتکاریها حساسیت بیشتری نشان دهند و جانب حق را بگیرند نه اینکه با حساب و کتاب منافع گروه و دسته و جناح با سبک شماری تخلفات انجام شده عمل محاسب را به سخره گیرند و او را محکوم کنند.
اگر در نظر اینان تخلف یک نفر با سه هزار نفر به یک اندازه نیست، پس بگویند برای این نص صریح قرآن کریم که گناهان را ولو کوچک باشد، سبک نشمارید و حدیث و روایات فراوانی از پیامبر گرامی اسلام(ص) و اهل بیت بزرگوار، چه پاسخی دارند؟ اینان که خود را معلم اخلاق و دین و شریعت میدانند و جز خود همه را دارای انحراف از شعائر اسلامی و اصول اعتقادی در درجات مختلف میپندارند، چهطور به خود اجازه میدهند چنین تخلف بزرگی را کماهمیت جلوه دهند و آنگاه عمل به ظاهر تخلف فلان روزنامهنگار و دانشجو و دانشآموز و فعال مدنی را عین محاربه با اسلام و قرآن و آیین نبوی بشمارند و فغان برآورند که چرا دستگاه قضا خاموش است؟
این افراد میدانند که انحراف مسئول و عالم و صاحب منصب عواقب زیانبارتری برای حکومت اسلامی و اعتقادات دینی و ارزشی مردم آن مملکت دارد تا تخلف نانوا و خیاط و بقال. علت آن را باز هم بهتر از دیگران میدانند که اثر منفیای که انحراف مسئول و عالم بر عامه مردم دارد، به مراتب بیشتر از تخلف افراد عادی جامعه است که پیامبر اسلام فرموده است: اذا فسد العالم، فسد العالَم.
اما مدعیان ارزشمداری تخلفات پرشمار و بزرگ دولت مورد وثوق خود را یا نمیبینند یا آن را سبک میشمارند. از نظر اینان بورسیههای غیرقانونی و برداشت از خزانه ملی برای دانشگاه شخصی و انجام سفرهای خارجی چند 10 نفره خانوادگی با پول بیتالمال و تخلفات در سازمان تأمین اجتماعی و استخدامهای بیضابطه و… و نمونههای فراوان از این دست چندان هم مهم نیست!
آنها که پرونده فاجعهبار بذل و بخشش بورسهای تحصیلی را به سخره میگیرند و ناچیز میشمارند خوب است پاسخ دهند، زنجانیها در کدام دولت رشد کردند و به اموال مردم دستبرد زدند و از هر سو حمایت شدند؟ پرونده سه هزار میلیارد تومان اختلاس مربوط به کدام دوره است؟ با تأسف باید گفت، مربوط به همان زمانی که یک نیازمند برای گرفتن یک عدد مرغ منجمد زیر دست و پای جماعت محتاج میماند؛ همان زمان که بیماران نسخه به دست در این داروخانه و آن داروخانه التماس میکردند و دست آخر شاهد پرپر شدن عزیز خود به دلیل نبود دارو یا گرانی سرسامآور آن میشدند؛ همان زمان که بیمارانی به خاطر نداشتن پول درمان با آمبولانس بیمارستانها در حاشیه شهرها رها میشدند و فریادرسی نبود؛ همان زمان که داروهای بیهوشی تقلبی جان بیماری را در بیمارستان میگرفت و راه نجاتی نبود؛ همان زمان که روغنهای غیرمجاز و سرطانزا وارد چرخه غذایی مردم میشد تا نمایش پر بودن ویترین مغازهها از کالا علیرغم صدور کاغذ پارههایی! به نام قطعنامه، تکمیل شود؛ همان زمان که سوخت سرطانزا در باک خودروها ریخته میشد.
اینان که اینگونه آشفتهاند، سالها از دولتی حمایت کردند که به آنچه خود تصویب هم میکرد اعتقاد نداشت، چه رسد به اینکه وقعی به قانون اساسی و میثاقنامهها و پیماننامهها و موافقتنامهها بنهد. از دولتی حمایت کردند که مقابل حکم رهبری ایستاد و وزرایی که نخواستند با او همداستان شوند از دولت خارج کرد و حاضر شد کابینه را از اکثریت بیندازد، اما به اصول و ارزشهای جاری که خود را بیش از دیگران مدعی رعایت آن میدانست، پایبندی نشان ندهد و به حالت قهر عنان دولت را رها سازد.
شکی نیست که پرونده بورسیه یک نقطه سیاه دیگر در عملکرد دولت گذشته محسوب میشود و تخلف رخ داده با این وسعت با هیاهو و جنجال عدهای، قابل اغماض نیست. قاعدتاً پیگیری این پرونده که با استقبال گسترده مردم مواجه شده است باید از سوی همگان مورد حمایت قرار گیرد تا در آینده از بروز چنین فسادهای سازمان یافتهای جلوگیری به عمل آید. مضافاً اینکه افتخار کشف این رانتخواری سازمان یافته به نام دولت یازدهم نوشته شده است و باید از آقای روحانی بابت عمل به شعارش مبنی بر مقابله با فساد تقدیر کرد و رویکرد وی را برای ادامه کار مورد حمایت قرار داد. کاری که وزارت علوم انجام داد در چارچوب منویات رهبری و نظام است و رضایت مردم را هم در پی دارد. وانگهی، اگر چنین تخلفاتی، در مقیاس چند هزار، حائز اهمیت نیست و مدعیان اساساً آن را جرم و فساد نمیدانند، از چهرو آن نامزد انتخابات ریاست جمهوری در مناظره سال 88، یک نمونه اثبات نشده آن را در برابر دوربین تلویزیون گرفت و ارشمیدسوار فریاد یافتم یافتم سر داد و حامیان او نیز از این نبوغ کشف فساد او فریاد شوق سردادند و رقیب را به تیغ طعن و اتهام تخلف محکوم و منکوب کردند؟