آفتابنیوز : آفتاب: به گزارش فرهیختگان، صبح بیستوپنجم شهریور 92 به افسر کلانتری 161 ابوذر خبر رسید دختر 26 سالهای بهنام زری در خانهاش به طرز مشکوکی کشته شده است.
ماموران به خانه قدیمی در حوالی خیابان ابوذر رفتند و با جنازه دختر جوان که با پیچیده شدن طناب به دور گردنش خفه شده بود روبهرو شدند. شواهد نشان میداد چند روز از مرگ این دختر گذشته است.
برادر قربانی به پلیس گفت: «چند روز قبل به همراه مادرم برای مسافرت به یکی از شهرستانها رفتیم، اما چون خواهرم داور فوتبال بانوان بود ناچار شد در خانه تنها بماند. دیروز تلفنی با خواهرم تماس گرفتم اما جواب نداد، به همین خاطر نگران شدم و بلافاصله خودم را به تهران رساندم. به محض اینکه در را باز کردم با جنازه خواهرم روبهرو شدم. خواهرم با هیچکس خصومت شخصی نداشت و نمیدانم چه کسی او را کشته است.»
به دنبال اطلاعاتی که برادر قربانی به پلیس داد، تحقیقات آغاز شد.
پلیس در نخستین گام از تحقیقات دریافت در همسایگی این خانه، یک ملک در حال ساخت وجود دارد که یکی از کارگران افغان آن ساختمان دو روز است به طرز مشکوکی ناپدید شده است.
همین سرنخ کافی بود تا پلیس به ردیابی مرد افغان به نام محمد بپردازد. بررسیها نشان میداد محمد به مرز تایباد رفته تا به صورت غیرقانونی به افغانستان برگردد. به این ترتیب گروهی از ماموران با اخذ نیابت قضایی راهی مرز تایباد شدند. در آنجا روشن شد محمد در مرز خود را با نام جعلی جبار معرفی کرده تا با اسناد جعلی از کشور بگریزد. با افشای این ماجرا تحقیقات وارد مرحله تازهای شد و محمد در نقطه صفر مرزی بازداشت شد.
محمد سعی داشت خود را بیاطلاع از مرگ دختر جوان نشان دهد، اما به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: «دو سال پیش به صورت غیرقانونی وارد ایران شدم. در این مدت در ساختمانهای زیادی در تهران بهعنوان کارگر کار میکردم تا اینکه از طریق یکی از دوستانم به کارفرمای ساختمان ابوذر معرفی و مشغول به کار شدم. شبها هم همانجا میخوابیدم تا اینکه متوجه شدم دختر جوانی در همسایگی ساختمان نیمهکاره زندگی میکند. او معمولا عصرها به پشتبام خانه میآمد و تمرین فوتبال میکرد.»
این مرد ادامه داد: «یک شب متوجه شدم او در خانه تنهاست. من که اسیر وسوسه شده بودم نیمههای شب به خانه دختر جوان رفتم. او به محض روبهرو شدن با من فریاد کشید، اما من او را آزار دادم و بعد با پیچیدن طناب به دور گردنش او را خفه کردم.»
به دنبال اعترافهای او و بازسازی صحنه جرم، کیفرخواست صادر و به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده که به ریاست قاضی باقری و با حضور چهار مستشار تشکیل شد، مادر قربانی برای محمد حکم قصاص خواست.
سپس متهم پشت تریبون دفاع ایستاد و گفت: «هنگام کار در ساختمان یونولیتها و قطعات ریز آن داخل حیاط خانه همسایه میریخت، به همین خاطر دختر همسایه بارها سر همین موضوع با من درگیر شده بود. آن شب هم برای جمع کردن یونولیتها از حیاط خانه همسایه و تمیز کردن آنجا وارد خانهشان شدم، اما بار دیگر با هم درگیر شدیم. من با مشت به صورت دختر جوان کوبیدم و سپس او را خفه کردم.»
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد و به اتفاق آرا محمد را به قصاص، 99 ضربه شلاق و پرداخت دیه محکوم کرد. این حکم تا 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدید نظرخواهی است.