پخش زيرميزی‌گرفتن عموحسام از «ماهواره موسيو ست»
عموحسام گفت: يعني بنده ديروز كمي پول چاي گرفتم و مقداري زيرميزي دادم ماهواره‌ها فيلمم را گرفته‌اند؟ حالا كدام شبكه نشانم مي‌دهد؟ مجاز است يا غير مجاز؟
آفتاب‌‌نیوز :
آفتاب: شهرام شهیدی در اعتماد نوشت: موسيو شيطان نشسته بود كنار پنجره و به افق‌هاي دور خيره شده بود. خانم باجي گفت: موسيو كشتي هايت غرق شده؟ عمو حسام گفت: خانم باجي‌جان از صبح همين‌طور چمباتمه زده روي صندلي و به دود تهران خيره شده. خمار خمار است بنده خدا. خانم‌باجي گفت: ناخوش احوالي؟ نامه عاشقانه‌ات را جواب نداده‌اند؟ چك داشتي برگشت خورده؟ د ِ يالا چيزي بگو دلمان پوسيد. موسيو شيطان گفت: نه فقط مانده‌ام چطور و با چه زباني از ضرغامي عذرخواهي كنم.
عموحسام گفت: حالش بد است خانم‌جان. هنوز فكر مي‌كند ضرغامي رييس صداوسيما است. خانم باجي گفت: جناب موسيو براي چي بايد از ضرغامي عذرخواهي كني؟ موسيو لب ورچيد و گفت چون فكر مي‌كردم فقط به من و امثال من اجازه حرف زدن در صداوسيما نمي‌دهد. اما اي دل غافل... هي هي هي... چه زود فهميدم سرابي بيش نبوده و نمي‌توانم ديگر پز بدهم كه صداوسيما حرف‌هاي مرا پخش نمي‌كند.
خانم‌باجي پرسيد: مگه حالا ديگه حرف كي را پخش نكرده كه اينقدر همذات پنداري‌ات گل كرده؟ ناگهان در تاريكخانه باز شد و مصطفي پورمحمدي آمد تو. بادي در غبغب انداخت و گفت: نخود تو دهانت خيس نخورد موسيو؟ منظورش منم. در پنج سال رياستم در سازمان بازرسي كل كشور بارها مشكلات نظام بانكي را تذكر دادم اما صدا و سيما نگذاشت من حرف بزنم و گفتند سياسي‌كاري نكن چون دشمنان سوءاستفاده مي‌كنند. خانم باجي گفت مگر ضرغامي مبصر بود كه اجازه بدهد يا نه؟ شما رييس سازمان بازرسي كل كشور بوديد كه.
پورمحمدي گفت: همين ديگه. من هم مي‌گويم قطعا با مبصر و پليس بازي كار حل نمي‌شود چرا كه امروز تمام ترافيك و تخلفات با ماهواره و رايانه و دوربين كنترل مي‌شود و در نظام اداري هم چنين است.
عموحسام گفت: يعني بنده ديروز كمي پول چاي گرفتم و مقداري زيرميزي دادم ماهواره‌ها فيلمم را گرفته‌اند؟ حالا كدام شبكه نشانم مي‌دهد؟ مجاز است يا غير مجاز؟
خانم‌باجي گفت: اينها را ول كن. شما به من بگو الان چي؟ الان عزم جدي براي مبارزه با فساد اداري هست يا نه؟ پورمحمدي گفت: دولت عزم جدي در الكترونيكي كردن تمام اقدامات خود دارد و نمي‌خواهيم مبارزه با فساد را سياسي كنيم. موسيو شيطان تلفن را برداشت زنگ زد به يك آژانس هواپيمايي و درخواست بليت براي اولين پرواز خروجي كرد.
خانم باجي پرسيد: شما كجا؟ موسيو شيطان گفت: وقتي قرار شده مبارزه با فساد، سياسي نشود يعني كاسه كوزه‌اش سر من شكسته مي‌شود. ما كه رفتيم آسيا...دم رفتنش هم كل‌كل بي‌مورد فوتبالي مي‌كند با ما. برويم ببينيم مي‌شود منصرفش كرد يا نه.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید