کد خبر: ۲۷۷۴۵
تاریخ انتشار : ۰۵ آذر ۱۳۸۴ - ۱۶:۳۳

از قطعنامه سپتامبر تا بیانیه نوامبر

آفتاب‌‌نیوز : 1- پرونده هسته ای ایران به دلیل فشارهایی که عمدتا سیاسی بود مجددا در دستور کار شورای حکام قرار گرفت. 

2- ایران زیر بار بازرسی های فراپروتکلی رفت. از آنجایی که ترس از ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت به شدت احساس می شد، توهم این فکر که با اجازه بازرسی های فراپروتکلی بتوان مانع از ارجاع پرونده هسته ای کشور به شورای امنیت شد، در کشور قوت گرفت، مسئله ای که قبلا در پرونده هسته ای ایران هرگز به این شکل مطرح نبود. قبلاً اگر بازرسان برای بازرسی از سایتهای ایران می آمد این کار با تدابیر شدید حفاظتی انجام می شد و ضمنا هیچ گاه اجازه بازجویی دانشمندان اتمی کشورمان به آنها داده نمی شد. 

3- قطعنامه با بکار بردن « نقض توافقات» که مترادف با « عدم پایبندی» است، مکانیسم ماشه را در قبال ایران عملی ساخت؛ چیزی که در هیچ یک از مصوبات قبلی سابقه نداشت. 

4- در قطعنامه کلیه اقدامات قبلی ایران در خصوص داوطلبانه بودن، غیرحقوقی بودن و موقتی بودن، الزامی تلقی شد و راه اندازی ucf اصفهان به معنای خروج ایران از ماده xll-c اساسنامه و مقررات آژانس خوانده شد. در واقع این اقدام، خود به خود مترادف با ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت گردید که آشکارا حکایت از عقب گرد داشت. 

6- قبلاً ابهامات فقط در خصوص دو موضوع آلودگی ها و سانتریفوژهای P2 بود، در حالی که قطعنامه سپتامبر اعلام کرد که ابهامات ایران به قدری وسیع و عمیق است که احتیاج به بررسی شورای امنیت و اختیارات فراتر از پادمان و پروتکل دارد!
 
7- مسئله تصویب پروتکل الحاقی و تعلیق راکتور تحقیقاتی آب سنگین اراک نیز با قطعنامه سپتامبر در دستور کار قرار گرفت. در حالی که در قطعنامه ای گذشته به دلیل رایزنی های ایران، این مسئله هرگز به این شدت و پر رنگی مطرح نمی شد و دیپلماسی هسته ای گذشته توانسته بود این دو مسئله را در خارج از بندهای قطعنامه نگه دارد؛ بنابراین چنان نبود که ماهیت صلح آمیز بودن فعالیت های ایران به یک باره زیر سوال برود. 

ایران در حالی به سراغ قطعنامه نوامبر رفت که پیامدهای تحمیلی قطعنامه سپتامبر، بر دوش دیپلماسی هسته ای احمدی نژاد سنگینی می کرد. البته اینها تنها فشارهای وارده بر ایران نبود، بلکه چرخش دوباره به طرف غرب، بر اساس شکست دیپلماسی «نگاه یک سو به شرق» نیز کارنامه دیپلماسی احمدی نژاد را پیشاپیش خط خطی و ضعیف ساخته بود. در واقع دیپلماسی هسته ای تازه ایران مجبور شد از موضعی ضعیف مجددا به سمت مذاکره با اروپا چرخش نماید و در فرصت محدود موجود، مسئولان دیپلماسی کشور را ناگزیر به توافقاتی غیر علنی با طرف اروپایی بنماید. این که برخی از تحلیل گران خارجی، موضوع توافقات غیر علنی ایران-اروپا را مطرح ساخته اند به ویژه از آن جهت بود که شریک هسته ای ایران -یعنی روسیه- با پیوستن به یک جبهه واحد علیه ایران، با امریکا به توافق رسیده بود که با تحت فشار قرار دادن ایران، ما را به پذیرش طرح روسیه متمایل سازد. 

بنابراین به نظر می رسد که غربیها در ایجاد نزدیکی بین کشورهای بزرگ غیرغربی بر علیه ایران در آستانه نشست نوامبر، با مشکل چندانی مواجه نبوده اند و بنابراین اینکه غربیها سراغ ارجاع پرونده ایران نرفتند، می توانسته علاوه بر احتمال توافقات غیرعلنی، دلایل دیگری هم می تواند داشته باشد.

در واقع اروپاییها در جریان نشست نوامبر و بیانیه صادره، به نحوی شیطنت آمیز، یک گام دیگر ایران را به عقب راندند. اروپاییها اکنون کتمان نمی کنند که از تن دادن ایران به بازرسیهای فراپروتکلی. بسیار خوشحالند (مخصوصاً از آنجا که در جریان بازرسیهای یکی دو ماه اخیر چیزهای زیادی را به دست آورده اند) و مایل نیستند که جریان اطلاعات و باز شدن درب سایتهای نظامی و حساس ایران، متوقف گردد؛ و این خود یک انگیزه مهم در عدم پافشاری آنان بر ارسال پرونده به شورای امنیت نیز بود. بنابراین اروپاییها کافی دانستد تا در اجلاس نوامبر، تنها ایران را به ادامه بازرسیهای فراپروتکلی موجود تشویق نمایند.

تحلیل اروپا و امریکا این است که اتفاقات دو سه ماهه اخیر  -و مخصوصاً قطعنامه سپتامبر‌- عملاً ایران را در حالت انزوا قرار داده و ضررهای اقتصادی و سیاسی کافی را به ایران تحمیل نموده است. بنابراین باید از شرایط کنونی در جهت کسب اطلاعات بیشتر، بهره جست. ظاهراً از دید اروپاییها یک تفنگ آماده به شلیک خیلی بیش از یک تفنگ شلیک کرده، می تواند ترسناک باشد! 

از دیدگاه محافل علمی، شاید عاقلانه ترین رویکرد در شرایط کنونی آن باشد که مسئولان دیپلماسی هسته ای -در راستای شعارهای عزت طلبانه رئیس جمهور- برخوردی فعال را پیشه سازند، درب سایتهای حساس نظامی را ببندند و به اروپاییها اعلام کنند که تن دادن به بازرسیهای فراپروتکلی (که در طول تاریخ آژانس، تنها در مورد عراق صدام حسین اعمال شد)، به هیچ وجه زیبنده ایران و ایرانی نیست. دولت باید اعلام دارد که همچون گذشته، فقط پروتکل و پادمان را می پذیرد و تفتیشهای فراتر از آن را پذیرا نیست. اگر دستگاه دیپلماسی احمدی نژاد این را اعلام نکند( و عملا نیز به آن پایبند نباشد)، در آن صورت بیانیه نوامبر به اندازه قطعنامه سپتامبر، شکست ما را به یک اندازه تداعی خواهد کرد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین