آفتابنیوز : آفتاب: "جیم راجرز" سرمایهدار مشهور امریکا که نویسنده کتابی از خاطرات و تجربیات خود نیز میباشد در یادداشت اخیرش در نشریه "استریت اسمالز" به علت علاقهاش به سرمایهگذرای در پیونگ یانگ اشاره کرده است. در حالی که اکثر رسانهها از ناامن بودن کرهشمالی به عنوان کشوری برای سرمایهگذاری یاد میکنند این سرمایهدار امریکایی علت عشقش به کسب و کار در آن کشور را بیان کرده است.
به گزارش آفتاب به نقل از خرداد، او با اشاره به نخستین دیدارش از پیونگ یانگ می نویسد:"در سال 2007، به همراه همسرم "پیگ" مجوز لازم برای سفر به کره شمالی را دریافت کردیم. من می خواستم به پیونگ یانگ سفر کنم چرا که احساس میکردم تغییراتی در آن کشور در حال روی دادن است. اکنون دیگر به عنوان فرد در یک تور مسافرتی به کره شمالی نمی روم. در حال حاضرم شخصا به پیونگ یانگ می روم و خود تصمیم می گیرم که کجا بروم و چه غذایی را بخورم. طبیعتا در کشوری چون کره شمالی که ماموران دولتی هر دقیقه ما را نظارت می کنند این کار راحتی نبوده است. تا سال 2007 میلادی اگر اشتباه نکنم من یکی از 300 شهروند امریکایی بودم که از زمان پیش از جنگ جهانی دوم به کره شمالی سفر کرده بودم. در واقع، کمتر شهروند امریکایی از دهه 50 میلادی به این سو اجازه سفر به کره شمالی را پیدا کرده است. بر من واضح بود که شهروندان کره شمالی درک می کنند که کشورشان نیازمند تغییر است. درک چرایی این موضوع دشوار نیست. تمام ژنرال های نظامی کره شمالی و همچنین افسران جوان سی ساله به پکن، مسکو و شانگهای اعزام شده اند. امروز آنان به کشورشان بازگشتهاند و در حال مشاهده تغییرات در نقاط دیگر بودهاند. آنان از خود می پرسند نگاه کن آنان کجا هستند و ما کجا زندگی می کنیم و پس از آن است که متوجه می شوند وضعیت مصیبتبار بوده است."
این سرمایه دار امریکایی معتقد است که رهبر جدید کره شمالی نیز خواستار اعمال اصلاحات و تغییرات در آن کشور خواهد بود و در این باره می نویسد: "کیم جونگ اون" رهبر کره شمالی در مدرسهای خصوصی در سوئیس تحصیل کرده است. بسیار نامحتمل است فردی که سال ها در اروپا زندگی کرده پس از بازگشت به کشورش با خود نگوید: "پسر، من واقعا مثل اینها هستم. اینجا که هیچ تفریح و سرگرمیای وجود ندارد. اینجا نه خودرویی و نه هیچ چیز دیگری نیست." در نتیجه این مردان در مواجهه به دنیای بیرونی با خود فکر می کنند. به نظر این علت اصلی باز شدن تدریجی فضا در کره شمالی است. اکنون ساخت وسازهایی در کره شمالی در حال انجام است. چینی ها پل تازه ای را احداث کرده اند که دو کشور را به یکدیگر متصل می کند. همچنین یک منطقه تجاری تازه نیز در آنجا تاسیس شده است. در نتیجه تغییرات در حال روی دادن هستند."
این سرمایهدار امریکایی اشاره می کند که دولت کره شمالی مایل به اتحاد با کره جنوبی است و در نتیجه، سیر تحول در آن کشور امکانپذیر است. او در این باره مینویسد:"همه جا در پیونگ یانگ با پوسترهای تبلیغاتی مواجه هستید که همگان را به یک کشور با دو سیستم فرامیخوانند این تبلیغات یادآور شعارهایی است که در اواخر دهه 90 میلادی زمان بازگشت هنگ کنگ به سوی چین داده می شد. در نتیجه، علیرغم آن چه در امریکا تصور می شود اکنون اراده لازم برای اتحاد دو کره وجود دارد. یک کره واحد تبدیل به یک قدرت اقتصادی مهم خواهد شد. در آن صورت تنها امریکا و ژاپن مخالفی تحقق چنین امری خواهند بود. در صورتی که کره شمایل و جنوبی با یکدیگر متحد شوند ژاپن با یک رقیب بزرگ منطقهای مواجه خواهد شد. کره کشوری در مرز با چین و با هشتاد میلیون جمعیت و دارای منابع زیرزمینی و کارشناسان فراوان است که امکام مدیریت قابلیت ها و منابع را به آن کشور می دهد. در مقابل اما هزینه تجارت در ژاپن بالاست و برخلاف کره آن کشور از نیروی کار بالایی برخوردار نیست. دلیل ژاپن برای مخالفت با اتحاد دو کره آشکار است. البته من درباره عات مخالفت امریکا با این موضوع آگاه نیستم. البته عدهای بوروکراتهای امریکایی سالهاست که این اعتقاد را دارند که یک کره جدا شده یک راه زندگی است. بیش از هزاران سرباز امریکایی در پایگاه های نظامی در کره جنوبی مستقر هستند و سرمایه دارانی نیز دربخش صنعت آن کشور فعال هستند."
این سرمایهدار امریکایی در بخش پایانی یادداشت خود به این پرسش پاسخ می دهد که فرصت های سرمایهگذاری در کره شمالی کجا هستند و در این باره می نویسد: "من در بازارها سرمایه گذاری می کنم اما در کره شمالی بازاری وجود ندارد در نتیجه من به دنبال شرکت ها گشتم شرکت های چینی و یا شرکت هایی از کشورهای آسیایی که در حال بهره بردن از باز شدن فضا در کره شمالی هستند. من این شرکت ها را به خوبی نمی شناختم اما کره شمالی محلی مناسب برای تاسیس کارخانه ها، هتلها، رستوران ها و هر چیز دیگری است. کره شمالی هیچ چیزی ندارد نه تلفن همراه و نه اینترنت. مثل میانمار، آن کشور نیز فاقد اقلام اساسی مصرفی و خدمات در حوزه فناوری های ارتباطات است. بله، میانمار اینترنت دارد اما با سرعت بسیار پایین. بلکه آن کشورها صابون هم دارند اما نه به میزان کافی. آن ها برق کافی هم ندارند. صنعت حهانگردی. من باور دارم که این حوزه بهترین بخش برای سرمایهگذاری در کره شمالی است. کره شمالی تنها دارای بیست و پنج میلیون شهروند است. همچنین در آن کشور شرکتهای مرتبط با ازدواج نیز در حال رونق گرفتن هستند چرا که کره جنوبی تعداد دختران کمی دارد و مردان آن کشور برای یافتن همسر به جای آن که به لسآنجلس بروند ترجیح می دهند دخترانی از کره شمالی را به همسری اختیار کنند. در نتیجه، کره شمالی از مشکلات مرتبط با ترکیب جمعیتی در کره جنوبی رنج نمی برد و این نیز یک فرصت دیگر برای آن کشور است. من عاشق یافتن راهی برای سرمایه گذاری در میانمار و کره شمالی هستم. تغییرات عمده در دو کشور من را بیش از هر چیزی هیجانزده می کند. این تحولات مرا را وا می دارد که به آینده بنگرم."