کد خبر: ۲۹۰۱۰۳
تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۵:۰۶

سفرکردگان ۹۳ در یک نگاه/ یادی از ستارگان سپهر اجتهاد و سیاست

سال ۹۳ رجال و شخصیت‌های بزرگ سیاسی و اخلاقی به دیار باقی شتافتند؛شخصیت‌هایی از آیت‌الله سیدمحمدمهدی دستغیب تا آیت‌الله مهدوی‌کنی و سیدصادق طباطبایی که هرکدام تاثیراتی در پیروزی وتداوم انقلاب داشتند.
آفتاب‌‌نیوز :
سال ۹۳ با تمام شادی‌ها و غم‌ها و تلخی‌ها و شیرینی‌‌ها سپری شد. در این سال کم نبودند رجال و شخصیت‌های بزرگ سیاسی و اخلاقی که رخت بستند و به دیار باقی شتافتند؛ شخصیت‌هایی که بسیاری از آنها، از سال‌ها پیش از انقلاب اسلامی مبارزات خود را علیه رژیم شاهنشاهی آغاز کردند و زندگی هر کدام از انها، صفحه‌ای از شناسنامه انقلاب اسلامی شد.

در روزهای آغازین بهار ۹۴ و در طلیعه سالی که قرار است، همدلی و همزبانی تمرین شود، مروری کوتاه بر نام و یاد و زندگی شخصیت‌هایی که در سال ۹۳ چهره در نقاب خاک کشیدند، خالی از لطف نیست.

پنجم فروردین/ آیت الله سیدمحمدمهدی دستغیب

آیت الله سید محمدمهدی دستغیب برادر کوچکتر شهید آیت الله سید عبدالحسین دستغیب  (از شهدای محراب) بود. او علوم دینی را در نجف نزد آیت‌الله خویی و سید عبدالهادی شیرازی و سپس در قم نزد آیت‌الله بروجردی و اراکی فراگرفت و در علوم معنوی از آیت‌الحق سید علی قاضی، انصاری همدانی و حسنعلی نجابت بهره برد.

آیت الله دستغیب، تولیت آستان احمدی (معروف به شاهچراغ) و محمدی را از سال ۱۳۶۰ با حکم امام خمینی تا ۱۴ اسفند ۱۳۹۲ بر عهده داشت. او که به تعبیر آیت‌الله نجابت «هیچ چیز را از آنچه لازمهٔ سلوک است، فرو نگذاشته بود»، در ۵ فروردین ۹۳ در نجف اشرف دار فانی را وداع گفت.

چهارم اردیبهشت/ آیت الله مسلم ملکوتی

در میانه خرداد سال ۱۳۰۳ در خانواده‌ای معتقد به معنویت در سراب به دنیا آمد. پدرش مشهدی یوسف، کشاورز بود و با علمای منطقه ارتباط داشت. وی که به آموزش علم و خواندن و نوشتن علاقه‌مند بود، به مکتبخانه می‌رفت و فرزندش مسلم را نیز با خود به آن‌جا می‌برد.

آیت الله مسلم ملکوتی در سال ۱۳۳۴ برای تکمیل درس، عازم نجف شد. پس از ورود به مدت دوازده سال در درس‌های خارج فقه و اصول آیت‌الله سید محسن حکیم، آیت‌الله سید عبدالهادی شیرازی، آیت‌الله سید محمود شاهرودی، آیت‌الله سید ابوالقاسم خویی و آیت‌الله شیخ حسین حلی حاضر شد.

با این که آیت‌الله ملکوتی از دهه ۱۳۳۰ به نجف هجرت کرد، ولی به دلیل اینکه از شاگردان خاص امام خمینی(ره) به شمار می‌آمد، مسائل انقلاب را در نجف دنبال می‌کرد. هنگامی که امام به نجف تبعید شد، وی جزو اوّلین کسانی بود که در منطقه خان نُصف (مکانی در میان کربلا و نجف) به استقبال امام رفت و وقتی اکثر علمای مقیم نجف جهت دیدار او به صف ایستاده بودند، چون امام خمینی (ره) با وی مواجه شد از شاگردش احوال پرسی کرد و بعد برای بازدید، به منزلش آمد.

مرحوم آیت‌الله ملکوتی در اکثر اعلامیه‌هایی که جامعه مدرسین صادر می‌کرد، اوّلین یا دومین امضاکننده بود. در بیانیه معروف و موصوف به «خلع شاه از سلطنت» امضای آیت‌الله ملکوتی از نخستین امضاهای پایه بیانیه بود. امام جمعه تبریز که به علت عارضه ریوی در بیمارستان مسیح دانشوری تهران بستری بود، صبح پنج‌شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۳ در سن ۹۰ سالگی دار فانی را وداع گفت.

۷ اردیبهشت/ ماموستا مجتهدی

حسام الدین مجتهدی در سال ۱۳۰۳ در کردستان متولد شد. وی در سال ۸۳ به عنوان امام جمعه اهل سنت شهر سنندج منصوب شد. ماموستا مجتهدی از سال ۱۳۹۰ نیز به عنوان منتخب مردم کردستان در دور چهارم مجلس خبرگان رهبری حضور داشت.

حضور ماموستا مجتهدی در مجلس خبرگان رهبری موجب تقویت و حمایت از نظام اسلامی شد. حضور فعال وی در صحنه‌های انقلاب اسلامی باعث شد، نقشه دشمنان اسلام برای ایجاد تفرقه در بین اهل سنت و تشیع راهی از پیش نبرد. ماموستا حسام‌الدین مجتهدی رهبر معظم انقلاب را «سید اولاد پیغمبر» می‌خواند و می‌گفت: «این سید بر ما ولایت دارد».

او از اواسط فروردین ماه ۱۳۹۳، به دلیل شرایط نامساعد جسمی در بیمارستان بعثت سنندج بستری شد و پس از وخامت حالش، به بیمارستان طالقانی تهران منتقل شد. امام جمعه اهل سنت سنندج سرانجام در ۶ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۳ و در سن ۹۳ سالگی درگذشت. وی در ۷ اردیبهشت ‌ماه ۱۳۹۳ تشیع و در تپه شیخ محمدباقر سنندج و در کنار سایر بزرگان علم و فضل و عرفان کردستان به خاک سپرده شد.

۲۳ اردیبهشت/ آیت الله حاج سیّد محمّد باقر شیرازی

آیت الله العظمی حاج سید محمد باقر موسوی شیرازی، در چهارم آذرماه ۱۳۱۰ دیده به جهان گشود. پدر وی، سید عبدالله شیرازی از مراجع تقلید وقت بود.

نیای وی، آیت‌الله سید محمدعلی از فعالان مشروطیت در تهران و از حامیان شیخ فضل الله نوری بود که پس از قتل شیخ فضل الله به شیراز آمد. جدش آیت‌الله سید محمدطاهر  نیز در مبارزات علیه نفوذ انگلیس در ایران (بخصوص جنوب) نقش داشت، پدرش نیز سید عبدالله شیرازی بود که به دلیل مبارزات خود علیه انگلیس، توسط این دولت ۶ ماه به سیوند تبعید شد.

آیت الله شیرازی که از اواخر سال ۹۳ به دلیل عارضه شکستگی کتف و عوارض داخلی ناشی از شکنجه‌های زندان رژیم بعث عراق در بیمارستان امام رضا (ع) تهران بستری شده بود، سرانجام در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۳ در سن ۸۵ سالگی درگذشت.

۲۷ اردیبهشت/ حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا دِهِشت

حجت‌الاسلام و المسلمین غلامرضا دهشت در سال ۱۳۱۶ در مشهد مقدس به دنیا آمد. وی از مبلغان باسابقه و روحانیان به نام بود. به دلیل علاقه به مباحث دینی در سن ۱۰ سالگی وارد حوزه علمیه مشهد شد و در درس آیات عظام حائری، قزوینی، مدرس یزدی، آقا تهرانی و سید هادی میلانی حاضر شد.

در سال ۱۳۴۱ به نجف هجرت کرد و در آنجا از کلاس درس اساتیدی همچون سید ابوالفضل خویی استفاده کرد؛ یک سال بعد به مشهد برگشت و فعالیت‌های علمی خود را آغاز کرد. وی از هم‌درسان مقام معظم رهبری به شمار می‌رفت و سوابق فراوانی در زمینه مبارزات علیه رژیم ستم شاهی را در کارنامه خود دارد و در دوران دفاع مقدس نیز حضور مستمری در جبهه‌ها داشت. وی پس از پیروزی انقلاب در مسیر نهضت امام خمینی(ره) به تعلیم و تبلیغ پرداخت و بیش از ۲۰ موسسه خیریه را نیز در مشهد ایجاد کرد.

او که به علت بیماری کبدی در بستر بیماری بود، ظهر روز ۲۷ اردیبهشت ماه به ملکوت اعلی پیوست.

ششم خرداد/ آیت الله محمدحسین زرندی

آیت الله محمدحسین معصومی زرندی در سال ۱۳۱۱ در ساوه به دنیا آمد. وی دروس مقدمات و سطح را نزد اساتید چون حضرات آیات فکور، سلطانی و اشعری فرا گرفت و دروس خارج فقه و اصول را در محضر امام خمینی به مدت ۸ سال و نزد آیت‌الله بروجردی به مدت ۳ سال و خارج مکاسب را نزد آیت‌الله اراکی و دروس فلسفه (منظومه) را در مکتب آیت‌الله حاج آقا رضا صدر و بخشی از اسفار و شفاء را نزد مرحوم علامه محمدحسین طباطبایی گذراند.

او از افرادی بود که همواره از سوی سازمان منافقین مورد هجوم قرار می‌گرفت؛ به طوری که بر اساس روایت‌های اهالی کرمانشاه در سال ۱۳۶۷ و در زمان عملیات مرصاد؛ گروه رجوی تهدید کرده بود که در صورت پیروزی در این حمله نخستین کسی را که اعدام خواهند کرد، زرندی است. آیت الله زرندی به مدت ۲۳ سال نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه کرمانشاه بود. او در ششم خرداد ماه دار فانی را وداع گفت.

۲۱ خرداد/ آیت الله رحمت الله آقاجانی فشارکی

آیت الله رحمت الله آقاجاني فشاركي در سال ۱۳۰۴ در  روستای فشارک به دنیا آمد. پدرش ملا حیدرعلی فرزند ملا رحیم فرزند آقاجان (مختار) بود. وی مدتی مدرس حوزه علمیه مشهد (مدرسه نواب) بود و سپس ساکن قم شد و از مدرسان بنام حوزه علمیه قم در دروس ادبیات و خارج حوزه بود. بسیاری از علمای بزرگ کنونی از جمله مقام معظم رهبری مدتی را از محضر وی کسب علم کردند. در زندگینامه این عالم بزرگوار آمده است که به طور مرتب در جبهه های جنگ حضور داشته و حتی در مواقعی کلاس‌های درس خود را برای بازدید از جبههای حق علیه باطل تعطیل می‌کرد.

از دیگر خدمات مهم وی، هدایت و کمک به بازسازی حسینیه فشارک و ساخت مسجد فشارکیها در اصفهان (مسجد شهدا) و ساخت مسجد ریحان آباد ورامین و بسیاری کارهای عمرانی دیگر است. وی که از مدرسین برجسته و سنتی ادبیات حوزه علمیه قم به شمار می‌رفت، پس از تحمل رنج بیماری و کسالت روز چهارشنبه ۲۱ خردادماه در سن ۸۷ سالگی دار فانی را وداع گفت.

۱۷ تیرماه/ آیت الله محمد محمّدی گیلانی

آیت الله محمدی گیلانی در سال ۱۳۲۳ همزمان با تأسیس حوزه علمیه رودسر توسط سید محمدهادی روحانی به حوزه علمیه رودسر رفت و جامع‌المقدمات را فرا گرفت. در سال ۱۳۲۵ به حوزه علمیه قم رفت و به تکمیل ادبیات و فراگیری دروس دوره سطح پرداخت. با پایان یافتن دوره سطح، به درس خارج آیت الله بروجردی راه یافت و در مدت دوازده سال کتاب صلوة را اتمام رساند. به موازات آن در درس اصول امام خمینی نیز حضور پیدا کرد.

مرحوم محمدی گیلانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی امام خمینی جانشین آیت‌الله شیخ صادق خلخالی در دادگاه های انقلاب شد و شماری از احکام مشهور از جمله حکم حبس ابد عباس امیر انتظام  را او صادر کرد. برخی از افرادی که با حکم شیخ صادق خلخالی به اعدام محکوم شده بودند با حکم گیلانی تخفیف گرفتند و نجات یافتند. شهرت اصلی آیت‌الله محمدی گیلانی اما به خاطر محاکمات و احکام مربوط به وقایع سال ۱۳۶۰ و نیز برنامه های تلویزیونی است که با لحن و ادبیات متفاوت پاره ای احکام فقهی را توضیح می داد.

وی هر چند که به سخت‌گیری در احکام صادره شهرت داشت، اما در مقام «رئیس هیات عفو» نیز عمل کرده بود.

 مناصب او در جمهوری اسلامی را می توان این گونه برشمرد: حاکم شرع و رئیس دادگاه های انقلاب اسلامی، عضو فقها و دبیر شورای نگهبان، رییس هیات عفو قوه قضاییه، عضو شورای بازنگری قانون اساسی در دوران حیات امام خمینی (ره)، نماینده تهران در چهار دوره مجلس خبرگان رهبری و رییس دیوان عالی کشور.

آیت الله محمدی گیلانی از ۳۰ اردیبهشت ماه ۹۳ به دلیل عفونت ریه، در یکی از بیمارستان های تهران بستری شد. او سرانجام در ۱۷ تیرماه به دیدار حق شتافت.

چهارم مرداد/ آیت الله حسین شب زنده‌دار جهرمی

آیت‌الله حسین شب زنده‌دار جهرمی در سال ۱۳۰۸ شمسی (۸ شوال ۱۳۴۷) در خانه کربلایی احمد واقع در محله قدیمی سنان جهرم، دیده به جهان گشود. وی از استادان حوزه علمیه قم به شمار می‌رفت که سابقه تدریسش به ۴۰ سال می‌رسید.

او سال ها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی مدرس سطوح عالی بود؛ اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی به درخواست برخی طلاب حاضر به تدریس شرح لمعه شد. وی در تدریس بیانی شیرین و شیوا داشت و برای تفهیم و انتقال درست مطالب به مخاطبان، از الفاظ و قالب‌های ساده استفاده می‌کرد. از شاگردان وی می‌توان به حجج اسلام و حضرات آیات هاشمی رفسنجانی، موحدی کرمانی، دری نجف آبادی را نام برد.

آیت‌الله شب زنده‌دار جهرمی که چندین روز ابتدا در بیمارستان شهید بهشتی قم و سپس در بیمارستان مسیح دانشوری تهران بستری بود، صبح شنبه ۴ مرداد ۱۳۹۳ درگذشت. پیکر آن مرحوم عصر یکشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۳ در قم تشییع و در حرم فاطمه معصومه به خاک سپرده شد.

نهم شهریور/ آیت الله سید صابر جباری

آیت الله سید صابر جباری در ۹ فروردین ۱۳۱۷ در شهر بهشهر به دنیا آمد. سطح مقدماتی علوم اسلامی را نزد پدرش آغاز کرد و سپس راهی حوزه علمیه کوهستان شد و نزد علمایی چون آیت الله العظمی کوهستانی، حجج اسلام سمچولی و سید زکریا حسینی به تحصیل علوم حوزوی پرداخت.

وی تحصیلات خود را در حوزه علمیه مشهد و سپس قم ادامه داد و درس خارج فقه خود را نزد آیت الله بروجردی مرجع جهان تشییع به پایان برد و سپس نزد آیات عظام فاضل لنکرانی، نوری همدانی، مشکینی، سلطانی، شاهرودی، حضرت امام خمینی(ره)، مرعشی نجفی، گلپایگانی، میرزاهاشم آملی، علامه طباطبایی و بهجت به کسب معارف اسلامی پرداخت.

آیت الله جباری که در سن ۲۴ سالگی به درجه اجتهاد رسید، در کنار تدریس در حوزه علمیه قم، در زمان طاغوت در کنار دیگر روحانیون به مبارزه با رژیم طاغوت پرداخت. وی در سال ۱۳۵۹ از سوی حضرت امام خمینی (ره) به عنوان امام جمعه شهرستان بهشهر منصوب شد و در دوران جنگ تحمیلی بارها در مناطق جنگی غرب و جنوب کشور حضور یافت.

آیت الله جباری در سال ۱۳۷۵ به عنوان نماینده مردم مازندران به مجلس خبرگان رهبری راه یافت و تا زمان حیات در این سمت مشغول خدمت به مردم بود. وی که از مدت ها قبل از بیماری قلبی، خونی و کلیوی رنج می برد و مدت ها تحت نظر پزشکان تحت درمان و معالجه قرار داشت، سرانجام یکشنبه نهم شهریور ۱۳۹۳ در سن ۷۶ سالگی بر اثر عارضه قلبی درگذشت.

۱۱ شهریور/ دکتر امیرناصر کاتوزیان

امیرناصر کاتوزیان در سال ۱۳۱۰ در تهران متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان اقبال به اتمام رساند و دوران دبیرستان را در دبیرستان علمیه طی کرد. سپس وارد دانشگاه تهران شد و به تحصیل در رشته حقوق پرداخت. در ادامه تحصیلات خود رشته حقوق قضا را انتخاب کرد و در سال ۱۳۳۹ با دفاع از رساله دکتری خود با عنوان «وصیت» به اخذ مدرک دکترای حقوق نایل شد.

کاتوزیان در تدوین اولین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شرکت داشت. وی پس از انقلاب فرهنگی ۱۱ سال از استادی دانشگاه تهران کنار رفت تا آنکه مجدداً از وی دعوت به عمل آمد. وی را «پدر علم حقوق ایران» نیز می‌خوانند. او ۴۵ جلد کتاب تألیف کرده‌ است که اکثر آن‌ها در زمره کتب آموزشی و دانشگاهی مرجع هستند.

کاتوزیان یکی از نویسندگان اصلی پیش‌نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی بود. وی در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی در سال ۱۳۵۸ شرکت کرده و در فهرست کاندیداهای مورد حمایت جبهه ملی ایران، نهضت آزادی و سازمان مجاهدین خلق قرار داشت که موفق به راهیابی به مجلس نشد. کاتوزیان صبح سه شنبه یازدهم شهریور ۱۳۹۳ در سن ۸۷ سالگی درگذشت.

۲۹ شهریور/ حجت الاسلام محسن دعاگو

حجت‌الاسلام و المسلمین محسن دعاگو در سال ۱۳۳۱ در تربت‌ حیدریه متولد شد. او بخشی از دروس مقدماتی را در این شهر گذراند و سپس جهت ادامه تحصیل به مشهد مقدس سفر کرد و در حوزه این شهر از کلاس‌های درس اساتید بزرگواری چون سید حجت هاشمی، واعظ طبسی و مقام معظم رهبری استفاده کرد.

وی در تهران با بسیاری از روحانیون مبارز و سرشناس آشنا شد و سخنرانی‌های انقلابی و انتقادات اساسی و سیاسی‌اش از رژیم فاسد پهلوی موجبات خشم دستگاه امنیتی رژیم شاهنشاهی ساواک را فراهم ساخت.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی تاکنون مسئولیتهایی مانند امام جمعه شمیرانات، نماینده قوه مجریه در صداوسیما، رئیس کمیته انقلاب اسلامی شهرستان شمیرانات، رئیس شورای سیاستگذاری صداوسیما، معاونت بررسی دفتر مقام معظم رهبری، نماینده مقام معظم رهبری در امور دانشجویان آسیا و اقیانوسیه، عضویت شورای سیاستگذاری ائمه جمعه سراسر کشور، هیئت منصفه مطبوعات، دادگاه ویژه روحانیت و جامعه روحانیت مبارز به وی سپرده شده است.

حجت‌الاسلام دعاگو که به دلیل مشکلات قلبی و کلیوی در بیمارستان خاتم الانبیاء بستری بود در ۲۹ شهریور ماه و در سن ۶۲ سالگی دار فانی را وداع گفت.

۲۰ مهرماه/ آیت الله سیدمحمدعلی لواسانی

آیت الله سیدمحمدعلی لواسانی از یاران شهید نواب صفوی و از اعضای هیات مؤسس جمعیت فدائیان اسلام بود. وی در مبارزات اسلامی به همراه شهید نواب صفوی و بعد از آن در همراهی با حضرت امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی، نقش تأثیرگذاری داشت.

در سوابق وی نمایندگی حضرت امام خمینی (ره) و حضرت آیت‌الله خوئی در امور شرعیات و سفیر جمهوری اسلامی ایران در تانزانیا به مدت بیش از ۸ سال و همچنین مدیرمسئولی نشریه «منشور برادری» وابسته به جمعیت فدائیان اسلام دیده می‌شود. آیت الله لواسانی در بیستم مهر ماه دار فانی را وداع گفت.

۲۱ مهرماه/ آیت الله سیدحسین سعادت مصطفوی

آیت الله سیدحسین مصطفوی استاد فقه و اصول و مفسر قرآن و نهج‌البلاغه و استاد برجسته دانشگاه امام صادق علیه‌السلام بود. وی که مدیر گروه فقه و اصول دانشکده حقوق دانشگاه امام صادق علیه‌السلام بود، در طول عمر با برکت خود شاگردان بسیاری را به جامعه علمی حقوقی کشور تحویل داده است. وی مدتی نیز سمت معاونت آموزشی دانشگاه امام صادق را بر عهده داشته است.

آیت‌الله سید حسین سعادت فرزند مرحوم آیت الله سید محمد سعادت مصطفوی بودند که در ۲۱ مهرماه دار فانی را وداع گفتند.

۲۵ مهرماه/ آیت الله سیدمحمد ابطحی کاشانی

آيت ‌الله‌ ابطحي‌ كاشاني‌ در سال‌ ۱۳۰۹ در كاشان‌ به‌ دنيا آمد. او با به‌ پايان‌ رساندن‌ دوره دبستان، در ۱۴ سالگي‌ وارد حوزه‌ علميه‌ كاشان‌ شد و بخشي‌ از دروس‌ دورة‌ مقدمات‌ را در كاشان‌ فرا گرفت‌ و سپس‌ به‌ حوزه‌ علميه‌ قم‌ عزيمت‌ كرده‌ و ادامه‌ مقدمات‌ را نزد اساتيد اين‌ حوزه‌ به‌ پايان‌ رسانيد. او «معالم» ‌ را نزد امام‌ موسي‌ صدر فرا گرفت، ‌ بعد از چندي‌ به‌ علت‌ نداشتن‌ شهريه‌ به‌ كاشان‌ مراجعت‌ کرد و از جلسات‌ درس‌ علماي‌ كاشان‌ بهره‌مند شد.

او با به‌ پايان‌ بردن‌ دوره‌ سطح، به‌ درس‌ خارج‌ حضرات‌ آيات‌ عظام‌ بروجردي‌(ره)، محقق‌ داماد(ره) و امام‌ خميني‌(ره) راه‌ يافت. آيت الله‌ ابطحي‌ در سالهاي‌ تحصيل‌ خود با بسياري‌ از فضلاي‌ روزگار خود رابطه‌ دوستي‌ داشت‌ كه‌ از جمله‌ آنها، آيت ‌الله‌ شهيد سيد مصطفي‌ خميني‌ را مي‌توان‌ نام‌ برد.

وی پس از سالها تحمل درد و رنج بیماری در ۲۵ مهرماه  در سن ۸۴ سالگی و بر اثر ایست قلبی در شهر مقدس قم دارفانی را وداع گفت.

۲۹ مهرماه/ آیت الله محمدرضا مهدوی کنی

اگر در سال ۹۲، در گذشت بزرگانی چون آیت الله العظمی آقا مجتبی طهرانی و آیت الله خوشوقت، ضایعه‌ای دردناک برای حوزه‌ و مردم تهران بود، سال ۹۳ دامنه مصیبت از دست دادن فضلا و عرفا بسیار وسیع تر شد. در ۲۹ مهرماه انقلاب اسلامی ایران عالمی مجاهد و پارسا همچون آیت‌الله محمدرضا مهدوی کنی را که به حق سیاستمداری صادق و انقلابی صریح بود، از دست داد.

مرحوم آیت الله محمدرضا مهدوی کنی، در ۱۴ خرداد سال جاری پس از مراجعت از مراسم سالگرد ارتحال امام راحل (ره) دچار عارضه مغزی شد و به کما رفت. ایشان مدتی در بیمارستان بهمن تهران و سپس بیمارستان دولتی رجایی بستری بود. هر چند که در مدت بستری ایشان در چند مقطع پزشکان از بهبود نسبی وضعیت ایشان گفتند، اما این علائم رفته رفته کاهش پیدا کرد و در نهایت در ۲۹ مهرماه پایان یافت و ایران خادمی فراموش ناشدنی را از دست داد.

آیت الله مهدوی کنی در چهاردهم مرداد ۱۳۱۰ در قریه کن به دنیا آمد. پدرش کشاورز بود و گاهی هم به تجارت اشتغال داشت. پدر آن مرحوم مردی مذهبی، مقید به مسائل دینی و و مرتبط با علما و روحانیون بود.

*معیشت و طلبگی

زندگی ساده طلبگی و حجره ساده ای داشت. طلبگی را در سال ۱۳۲۴ و از ۱۴ سالگی شروع کرد. آنطور که در نقل‌های مربوط به زندگی آن عالم مبارز آمده است، مرحم برهان (از اساتید حوزه) به پدرش گفته بود که «اگر پسرت را برای خدا وقف کرده ای او را اینجا بگذار و برو و اگر برای دنیا آورده ای برادر و برو. پدرش اشک در چشمانش جمع شد و گفت: نه! من او را وقف کردم و تا زنده هستم در حد امکان او را کمک می‌کنم تا زندگی‌اش در حد طلبگی اداره شود» .

*دستگیری و تبعید

با آغاز قیام حضرت امام (ره)، ساواک چند بار او را احضار می‌کند؛ یک یا دو بار او را به کلانتری محل بردند و چند بار نیز در مسجد به او اخطار دادند. یک بار هم آیت الله مهدوی کنی را به ساواک بردند و تذکر دادند. بعد از فوت آیت الله بروجردی، جز امام مرجعی را معرفی نکرد. حتی اگر می‌خواست شکیات را بگوید، سعی می‌کرد از امام بگوید. ساواک او را خواست که چرا اسم امام را می‌آوری؟ زیاد که فشار آوردند، به جای امام میگفت "آقا فرمودند" ساواک گفت چرا می‌گویی آقا؟ چندی بعد گفت که حضرت استاد چنین فرمودند. برای آخرین بار ساواک او را خواست که «اگر به این کار ادامه بدهی، می بریمت آنجا که عرب نی بیندازد»، ولی او باز مساله می گفت تا اینکه شب ۲۳ ماه مبارک رمضان او را به بوکان تبعید کردند.

*تشکیل جامعه روحانیت مبارز

یکی از بزرگترین اقدامات آیت الله مهدوی کنی، نقش آفرینی در تشکیل جامعه روحانیت مبارز بود. جلسات جامعه روحانیت مبارز پس از آغاز نهضت امام خمینی در سال ۴۲ تشکیل می‌شد. در ابتدا علمای تهران دور هم جمع می‌شدند که در یک مقطع اعلامیه جامعه روحانیت به ۱۸۰ امضا رسید. به دنبال سخنرانی امام درباره کاپیتولاسیون و تبعیدشان، شاگردان امام و علاقمندانشان دور هم جمع شدند و حوادث روزمره را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می‌دادند. در جلسات مسائل سیاسی و بعضی حرفهایی که قرار بود روی منبرها گفته شود، از قبل هماهنگ می‌شد. گاهی اوقات هم اطلاعیه‌ها و تلگرافها و نامه ها را برای نشر و پخش تنظیم می‌شد. همین شاگردان حضرت امام و دوستدارانشان در سالهای ۴۷-۴۸ هسته اصلی جامعه روحانیت مبارز را تشکیل دادند.

اوایل جلسات جامعه روحانیت هفته ای بود ولی به دلیل حوادثی که پیش آمد، جلسات سیار شد و در مناطق مختلف تهران تشکیل شد. وقتی که مهدوی کنی و شاگردان امام از زندان آزاد شدند، کم کم اسم جامعه روحانیت مطرح شد. این وضعیت ادامه داشت تا اینکه در سال ۵۶ حاج آقا مصطفی به شهادت رسیدند و نهضت به تدریج اوج گرفت و جلسات نیز بیشتر شد و به تدریج اطلاعیه‌ها به نام جامعه روحانیت مبارز منتشر شد.

*شورای انقلاب

بعد از ۱۷ شهریور ۵۷، شایع شد که می‌خواهند امام را از عراق خارج کنند و به کویت ببرند تا اینکه در ۱۳ مهرماه امام به فرانسه تبعید شدند. در آن زمان آقای مطهری با امام ارتباط زیادی داشت. آیت‌الله مهدوی کنی می گوید که ما مقر خاصی نداشتیم و همین باعث می‌شد که دستگاه نتواند با ما مبارزه کند. در همین ایام بحث شورای انقلاب مطرح می‌شود. در آن بین دو موضع تشکیل حزب و شورای انقلاب مطرح می‌شود. شورای انقلاب سه ماه قبل از پیروزی انقلاب به دستور امام تشکیل می‌شود. اولین اعضای شورای انقلاب که با تائید امام انتخاب شدند آیت الله مهدوی کنی، آیت الله اردبیلی، آیت الله باهنر، آیت الله بهشتی، آیت الله مطهری، آیت الله هاشمی رفسنجانی و آیت الله خامنه‌ای بودند.

*کمیته انقلاب اسلامی

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تامین امنیت مردم و شهرها یکی از ضروریات ابتدایی بود. در آن زمان به دلیل اینکه نیروی نظامی رسمی‌ای وجود نداشت، مردم خود وارد صحنه شدند و کمیته‌ها را تشکیل دادند. در این شرایط تنها در تهران بیش از ۱۵۰۰ کمیته تشکیل شده بود. پس از تشکیل کمیته، بحث این بود که چه کسی مسئول کمیته‌ها شود. آنهایی که سابقه تشکیلاتی داشتند دنبال افرادی بودند که بتوانند با او معامله کنند. بر همین اساس مجاهدین و نهضتی‌ها مرحوم آقای لاهوتی که فردی انقلابی و علاقمند به امام بود ولی روحیه‌ای داشت که بیشتر می‌توانست با آقایان نهضتی‌ها و مجاهدین و حتی بنی‌صدر بسازد؛ چون سوابقی داشت و یکی از فرزندانش هم جزو مجاهدین خلق بود آنها با واسطه‌هایی پیشنهاد داده بودند که آقای لاهوتی مسئول کمیته‌ها شود. البته سپاه هم داشت کم‌کم تشکیل می‌شد، منتها آن نیرویی بود که در حقیقت از کمیته‌ها منشعب شد. آیت الله مهدوی کنی در این باره گفته است: «امام در آن وقت در مدرسه علوی تشریف داشتند. ما با دوستان در روز دهم یا یازدهم اسفند نشسته بودیم. این قدر یادم هست که مرحوم شهید بهشتی، شهید باهنر، آقای هاشمی، آیت‌آلله خامنه‌ای، آیت‌الله مفتح، آیت الله محلاتی، آیت الله شاه‌آبادی و آقای ناطق نوری در آن جلسه حضور داشتند. در اتاقی نشسته بودیم و از جریانات و اوضاع مملکت صحبت می‌کردیم. ساعت حدود یازده و نیمه شب بود که ناگهان مرحوم شهید مطهری سراسیمه از اتاق دیگر وارد شدند و گفتند چه نشسته‌اید که امکان دارد فاجعه‌ای رخ دهد. گفتیم چه شده؟ گفتند الان نهضتی‌ها و بعضی از این وزرای نهضت (اسم نیاوردند ولی یکی از آنها صباغیان بود) با آقای لاهوتی در محضر امام هستند و امام، حکم فرماندهی نیروهای انقلاب را برای آقای لاهوتی نوشته‌اند و بناست ساعت ۱۲ از رادیو پخش شود و این فاجعه است.» آقایانی که آنجا بودند گفتند چه کنیم؟ امام برای ایشان حکم می نویسد. ایشان فرمودند یکی از شماها مسئولیت کمیته ها را بپذیرید. پس از مشورت و عدم پذیرش مسئولیت، کمیته ها به آیت الله مهدوی کنی سپرده شد.

*دانشگاه امام صادق (ع)

آیت الله مهدوی کنی قبل از انقلاب به همراه شهید مطهری، شهید باهنر و شهید بهشتی به فکر تاسیس یک دانشگاه اسلامی می‌افتند. اساسنامه چنین دانشگاهی را نیز تدوین می کنند، اما رژیم شاه اجازه چنین کاری را نمی داد تا اینکه سه سال پس از انقلاب، این ایده به سمت عملیاتی شدن گام برداشت. هیئت امنا این دانشگاه متشکل از آقایان منتظری، خامنه ای، مهدوی کنی و مشکینی بوده است. طبق قانون تولیت این دانشگاه یا بر عهده ولی فقیه بوده یا به اذن وی بر عهده  نماینده اوست. در زمان حیات امام خمینی این امر به آیت الله منتظری که عضو هیئت امنا و هیئت موسس دانشگاه نیز بودند تفویض شد و سپس با اجماع نظر هیئت امنا و همچنین آقای منتظری به عنوان یکی از اعضای حقیقی هیئت امنا و همچنین عضو حقوقی آن هیئت، تحت عنوان نماینده ولی فقیه و تولیت دانشگاه و موقوفات وابسته، بر انتخاب آیت الله مهدوی کنی به ریاست دانشگاه این مسئولیت بر عهده ی وی قرار گرفت.

یکی از بزرگترین ویژگی های آیت الله مهدوی کنی، پرهیز وی از قدرت بوده است. ایشان در تمام سالهای حیاتشان تنها در مواقعی که فردی صالح برای تصدی پستی حیاتی یافت نمی‌شد، به اصرار دلسوزان انقلاب پا به میدان می‌گذاشتند. یکی از این عرصه‌ها انتخابات هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری بوده است. اعضای خبرگان با توجه به نقش آفرینی‌های آیت الله هاشمی در فتنه ۸۸، اقبالی به ریاست مجدد او بر مجلس خبرگان رهبری نبودند و بر همین اساس نیز از آیت الله مهدوی کنی خواستند که پا به میدان بگذارد. همین اتفاق هم افتاد و هاشمی رفسنجانی از حضور در رقابت انصراف داد و آیت الله مهدوی کنی با ۶۳ رای، رئیس بلامنازع مجلس خبرگان رهبری شد.

عضویت به عنوان فقیه در شورای نگهبان قانون اساسی(دو مرتبه)، نمایندگی حضرت امام خمینی (ره) در هیات حل اختلاف مسؤولان نظام و چندین ماموریت مشابه در حوادث مهم دوران انقلاب، وزارت کشور در کابینه شهید رجایی و شهید باهنر، نخست‌وزیری پس از شهادت شهیدان رجایی و باهنر، عضویت در ستاد انقلاب فرهنگی به حکم حضرت امام خمینی (ره)، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، مؤسس و دبیر کل جامعه روحانیت مبارز و عضو و رییس مجلس خبرگان رهبری بخش دیگری از مسئولیت‌های این مرد بزرگ بود.

۳۰ آبان/ حجت الاسلام سیدحسن شجاعی کیاسری

سید حسن شجاعی کیاسری در سال ۱۳۲۰ در شهر کیاسر در استان مازندران در خانواده‌ای روحانی از تبار موسی کاظم، زاده شد. شجاعی، در اوایل دههٔ ۴۰ سطوح عالیهٔ تحصیلات حوزوی را در محضر کسانی همچون مکارم شیرازی، جعفر سبحانی، نوری همدانی، حسن‌زاده آملی و جوادی آملی به پایان رساند و جهت فراگیری درس خارج فقه و اصول، از محضر هاشم آملی، سید محمدرضا گلپایگانی، کاظم تبریزی و مرعشی نجفی بهره برد تا به درجهٔ اجتهاد دست یافت.

 طبق اسناد ساواک، شجاعی در دوران پهلوی بارها سخنرانی‌هایی علیه حکومت انجام داد و نقش مهمی در تظاهرات ۱۹ دی ۱۳۵۶ داشت که باعث شد وی مدتها تحت تعقیب ساواک باشد. همچنین نقش موثری در برگزاری مراسم چهلمین روز شهدای قیام ۱۹ در در کازرون داشت و در خطابه های ایشان برای نخستین بار نام خمینی با عظمت برده شد. وی از اواخر دههٔ ۴۰ تا اواسط دههٔ ۶۰ تحت نظارت و هدایت آیت الله مکارم شیرازی، حدود ۱۸ سال، با همکاری جمعی از علما، تفسیر نمونه قرآن مجید را در ۲۷ جلد تالیف کردند.

شجاعی در دوره‌های دوم، سوم، چهارم و هفتم نماینده مردم ساری و میاندرود در مجلس بود. وی در سن ۷۳ سالگی و پس از طی یک دوره سخت بیماری، ظهر جمعه ۳۰ آبان ۱۳۹۳ درگذشت.

۲۹آذر/ آیت الله سیدعلی غیوری

آیت‌الله سید علی‌ غیوری‌ نجف‌آبادی، در سال‌ ۱۳۰۹ شمسی، در نجف‌آباد اصفهان‌ متولد شد. وی‌ تحصیلات‌ خود را تا پایان‌ دوره‌ی‌ ابتدایی‌ در زادگاه‌ خود گذراند و سپس‌ به‌ علت‌ علاقه‌ به‌ علوم‌ دینی‌ به‌ تحصیلات‌ حوزوی‌ روی‌ آورد. در سال‌ ۱۳۲۵ رهسپار اصفهان‌ شده‌ و در مدرسه‌ی‌ علمیه‌ی‌ «نیماورد» اصفهان‌ به‌ تحصیل‌ پرداخت‌ و سپس‌ برای‌ تکمیل‌ دانش‌ خویش‌ رهسپار قم، مرکز علوم‌ دینی‌ شد.

مدرسه‌ی‌ حجتیه‌ مأوای‌ بعدی‌ او بود که‌ پس‌ از مدرسه‌ی‌ ملاصادق انتخاب‌ کرد و در آنجا بود که‌ توسط‌ آیت‌الله ابراهیم‌ امینی، معمم‌ شد.

آیت‌الله غیوری‌ در یکی‌ از سفرهای‌ تبلغی‌اش‌ به‌ شهر ری‌ در عید غدیر ۱۳۴۰، به‌ دعوت‌ هیئت‌ ملایری‌ها مقدمات‌ بنای‌ مسجدی‌ را فراهم‌ کرد. شبستان‌ مسجد را در مدتی کوتاه‌ ساخت‌ و با اجازه‌ی‌ امام‌ (ره) در آنجا ساکن‌ شد.

آیت الله غیوری‌ پس‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ شهر ری‌ را ترک‌ نکرده‌ و به‌ رتق‌ و فتق‌ امور مردم‌ آنجا پرداخت. این‌ سوابق‌ موجب‌ شد که‌ به‌ امامت‌ جمعه‌ی‌ آن‌ شهر برگزیده‌ شود. در دوره‌ی‌ چهارم‌ انتخابات‌ مجلس‌ نیز در انتخابات‌ میان‌ دوره‌ای‌ به‌ عنوان‌ نماینده‌ی‌ مردم‌ تهران‌ به‌ مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌ راه‌ یافت‌.

همچنین‌ چاپ‌ تفسیر ۱۳ جزء قرآن‌ مجید به‌ زبان‌ ساده‌ توسط‌ وی‌ از دل‌ مشغولی‌های‌ علمی‌ او بود؛ اما از آن‌ جهت‌ که‌ «تفسیر نمونه» ‌ هم‌ به‌ همین‌ شیوه‌ تدوین‌ شده بود، او از چاپ‌ کتاب‌ تفسیر خود منصرف‌ شد.

آیت الله سید علی غیوری که در دوران دفاع مقدس یک فرزند خود را در راه اسلام تقدیم کرده بود، ۲۷ آذر ۱۳۹۳ شمسی، به علت ایست قلبی در تهران درگذشت. روز ۲۹ آذر ۱۳۹۳، پیکر وی پس از تشییع از مقابل مسجد امام حسن عسکری(ع) شهرری و اقامه نماز توسط آیت‌الله امامی کاشانی، در آستانه حضرت عبدالعظيم(ع) به خاک سپرده شد.

۱۳ دی/ آیت الله یحیی انصاری شیرازی

آیت‌الله‌ یحیی‌ انصاری‌ شیرازی‌ در سال‌ ۱۳۰۶ هجری‌ شمسی‌ در نودایجان‌ داراب، از توابع‌ شیراز دیده‌ به‌ جهان‌ گشود. بر اساس‌ اسناد موجود نسب‌ خاندان‌ ایشان‌ به‌ جابربن‌ عبدالله انصاری‌ می‌رسد. آیت‌‌الله‌ انصاری‌ شیرازی‌ دوران‌ کودکی‌ خود را میان‌ این‌ خانواده‌ گذراند.

ایشان در سال‌ ۱۳۳۱ به‌ قم‌ مهاجرت‌ کرد. در قم‌ نیز به‌ تکمیل‌ دروس‌ سطح‌ پرداخت‌ و سپس‌ در درس‌ خارج‌ فقه‌ و اصول‌ علمای‌ بزرگ‌ آن‌ روزگار شرکت‌ کرد. در این‌ میان‌ به‌ تحصیل‌ فلسفه‌ و علوم‌ عقلی‌ نیز پرداخت‌ و از استادانی‌ همچون‌ علامه‌ سید محمدحسین‌ طباطبایی‌(ره) و برادر ایشان‌ مرحوم‌ استاد سید محمدحسن‌ طباطبایی‌ بهره‌ برد.

او همگام‌ با تحصیل، به‌ تدریس‌ آنچه‌ آموخته‌ بود نیز پرداخت. همچنین‌ وی‌ در طول‌ سالهای‌ تحصیل‌ خود همواره‌ در درسهای‌ اخلاق‌ شرکت‌ می‌جست‌ و به‌ تهذیب‌ نفس‌ به‌‌عنوان‌ مهم‌ترین‌ دغدغه‌ درسی‌ خود اهمیت‌ بسیار می‌داد.

آیت‌‌الله‌ انصاری‌ شیرازی‌ در طول‌ سالیان‌ مبارزه‌ با رژیم‌ پهلوی، همواره‌ در خط‌ مقدم‌ حضور داشت. او که‌ علاقه‌ شدیدی‌ به‌ امام‌ خمینی‌(ره) داشت، از وی‌ به‌‌عنوان‌ کسی‌ که‌ بر شیعه‌ و اسلام‌ عزت‌ داده‌ و آن‌ را زنده‌ کرد، یاد می‌کرد و یکی‌ از مروجان‌ جدی‌ اندیشه‌ مرجعیت‌ امام‌ خمینی‌(ره) در آن‌ روزگار بود.

او پس‌ از حادثه‌ مدرسه‌ فیضیه، به‌ سخنرانی‌ پرداخت‌ و ضمن‌ افشای‌ ماهیت‌ پلید رژیم‌ شاه‌ بر عزم‌ امام‌(ره) و ملت‌ برای‌ مبارزه‌ تا پیروزی‌ نهایی‌ تأکید کرد و به‌ دشمنان‌ مردم‌ هشدار داد که‌ دست‌ از اعمال‌ خود بردارند و به‌ محاصره‌ و زندان‌ امام‌(ره) ادامه‌ ندهند وگرنه‌ خشم‌ ملت‌ را نمی‌توانند خاموش‌ سازند.

سخنان‌ روشنگر او در شهرهای‌ گوناگون‌ سبب شد که‌ رژیم‌ به‌ تعقیب‌ و تهدید او دست‌ بزند و او را به‌ شهرهای‌ نائین‌ و کوهدشت‌ تبعید کند. اما این‌ مجاهد نستوه‌ در آنجا نیز دست‌ از مبارزه‌ برنداشت. صراحت‌ و راستگویی‌ او حتی‌ در بازجویی‌ها نیز به‌ چشم‌ می‌خورد؛ به‌‌گونه‌ای‌ که‌ در پاسخ‌ به‌ پرسش‌های‌ ساواک‌ باصراحت‌ اعلام‌ می‌کرد که‌ بر ضد رژیم‌ سخن‌ گفته‌ و مردم‌ را شورانده‌ است. این‌ مسئله‌ بازجویان‌ را به‌ اعجاب‌ و شگفت‌ واداشته‌ بود.

دوم اسفند/ سید صادق طباطبایی

صادق طباطبایی متولد پنجم فروردین ماه ۱۳۲۲ در شهر قم است. او فرزند سید محمدباقر سلطانی طباطبایی و برادر همسر مرحوم سیّد احمد خمینی یادگار امام راحل (ره) و خواهر زاده امام موسی صدر بود.

او به موازات تحصیل سردبیر نشریه «دانشجوی مسلمان» بود که به مدت پنج سال (تا انقلاب ایران) در آلمان منتشر و در سراسر جهان توزیع می‌شد. این نشریه به نقد فلسفی رژیم شاه و اهمیت استراتژیک دموکراسی اسلامی و اسلام میانه‌رو در ایران و خاورمیانه می‌پرداخت. طباطبایی علاوه بر عضویت در سازمان کنفدراسیون دانشجویان و محصلین ایرانی، بنیان‌گذار و عضو اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان در اروپا، آمریکا و کانادا و چند دوره دبیر روابط بین‌الملل آن سازمان نیز بود. فصلنامه «اسلام مکتب مبارز» ارگان انتشاراتی این اتحادیه نیز با سردبیری او منتشر می‌شد.

وی در دوازدهم بهمن ۱۳۵۷ همراه امام خمینی به ایران آمد و ابتدا در وزارت کشور، معاونت سیاسی و اجتماعی آن وزارتخانه و نیز برگزاری همه‌پرسی نظام جمهوری اسلامی در ایران را عهده دار شد.

به گزارش مهر، صادق طباطبائی سپس در دولت مهدی بازرگان معاونت سیاسی نخست وزیر و سخنگویی دولت را بر عهده گرفت و به عنوان وزیر مشاور این دولت، انجام وظیفه کرد. بعد از استعفای بازرگان و تا شروع نخست وزیری رجایی، وی با حکم امام خمینی، سمت سرپرستی نخست وزیری و نهادهای وابسته را عهده دار شد.

وی در اولین انتخابات ریاست جمهوری ایران در بهمن ۱۳۵۸ نامزد ریاست جمهوری شد که با اختصاص کمتر از یک درصد آرا در این زمینه توفیقی به دست نیاورد.

سید صادق طباطبایی که سال ۱۳۹۲ مبتلا به سرطان ریه شده بود، پس از یک سال در ۲ اسفند ۱۳۹۳ در دوسلدورف آلمان درگذشت. او در حرم مطهر امام راحل به خاک سپرده شد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین