موسیقی در زمان مرادخانی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. قبل از آن، بودجهای که برای موسیقی در نظر گرفته میشد، بسیار محدود بود، اما در دورهی مدیریت مرادخانی، بودجهی موسیقی کشور رشد قابل توجهی داشت. در اواخر دههی 70 او فهرستی را شامل حدود 70 هنرمند منتشر کرد. این فهرست شامل نام هنرمندان بنامی بود که برای انتشار آثار خود و اجرای صحنهای به دریافت مجوز از دفتر موسیقی نیاز نداشتند.
توسعهی جشنوارهی موسیقی فجر و توجه به بعد بینالمللی آن، اجرای جشنواره موسیقی نواحی ایران، طراحی و اجرای اولین جشنوارهی موسیقی پاپ، اجرای جشنوارهی موسیقی بانوان (گل یاس)، همکاری با فرهاد فخرالدینی برای بنیانگذاری ارکستر ملی ایران و ایجاد خانهی موسیقی، از مهمترین اقدامات علی مرادخانی در دوران مدیریتش بود.
مرادخانی سال 1383 دفتر موسیقی را ترک کرد و پس از آن، مرکز موسیقی به دفتر موسیقی تغییر نام یافت. با این حال فعالیتهای موسیقایی او به اینجا ختم نشد و مرادخانی در سال 1387 موزهی موسیقی را تأسیس کرد. او امروز علاوه بر اینکه معاون امور هنری وزیر ارشاد است، همچنان مدیریت موزهی موسیقی را نیز برعهده دارد.
در اواسط سال 1383 وقتی محمدحسین ایمانی خوشخو بهعنوان معاون امور هنری وزارت ارشاد منصوب شد، محمدحسین همافر برای مدیرکلی دفتر موسیقی حکم گرفت. همافر، مدیرکلی شاعر بود و با طبع لطیف خود بر موسیقی کشور اعمال مدیریت کرد. او پیش از دریافت این سمت نیز مدیرکل ارشاد اسلامی استان فارس بود و خیلی با دنیای هنر بیگانه نبود.
دوران مدیریت همافر چندان دوام نداشت؛ او در سال 1385 بهدلیل عارضهی قلبی در بیمارستان بستری شد و در همان بیمارستان، استعفایش را به ایمانی خوشخو داد.
پس از استعفای همافر، ایمان خوشخو حکم مدیریت دفتر موسیقی را در سال 1385 به محمدحسین احمدی داد. او مدیر سابق مرکز آموزش گسترش فعالیتهای هنری بود و در مراسم معارفهاش اظهار کرد که میخواهد با تجربهی 25 سالهاش، دفتر موسیقی را هدایت کند.
اگر این روزها دربارهی محمدحسین احمدی پرسوجو کنید، میگویند که او مردی با ایمان و بسیار معتقد بوده است. احمدی در دوران مدیریت دو سالهی خود، بخش پاپ را به جشنوارهی موسیقی فجر اضافه کرد و محمدرضا لطفی پس از سالها در زمان مدیریت او دوباره روی صحنه رفت.
احمدی نیز در سال 1387 دفتر موسیقی را ترک کرد و در همین سال، محمدعلی خبری حکم مدیریت خود را از حمید شاهآبادی - معاون وقت امور هنری وزارت ارشاد - گرفت. دوران مدیریت «خبری» دیری نپایید و او فقط تا سال 1388 این سمت را عهدهدار بود. مهمترین اتفاقی که در زمان مدیریت «خبری» رخ داد، تعطیلی ارکستر موسیقی ملی ایران به رهبری فرهاد فخرالدینی بود.
همچنین او یک سال، دبیری جشنوارهی موسیقی فجر را برعهده داشت و پس از آن بهشدت از سوی صاحبنظران، رسانهها و اهالی موسیقی مورد انتقاد قرار گرفت.
سال 1389 بود که علی ترابی حکم سرپرستی دفتر موسیقی را دریافت کرد. او بیش از 15 ماه این دفتر را مدیریت کرد و مثل دوران تصدیاش در انجمن موسیقی، روزهای بیحاشیهای را در دفتر موسیقی گذراند. او که همیشه معتقد بود، صندلی مدیریت دفتر موسیقی «صندلی داغ» است، کمترین لغو کنسرت و کمترین حاشیهها را در دوران سرپرستیاش داشت.
به علاوه، گفته میشد که علی ترابی تعامل خوبی با هنرمندان حوزهی موسیقی داشته است.
اما در سال 1390 اتفاق متفاوتی رخ داد و برای اولینبار یک آهنگساز و شخصی از جنس هنرمندان، سکان هدایت دفتر موسیقی را در دست گرفت. او سیدمحمد میرزمانی بود. مهمترین اتفاقی که در زمان مدیریت میرزمانی رخ داد، تعطیلی ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر موسیقی ملی ایران بود که این تعطیلی پس از او نیز ادامه داشت و سه سال به طول انجامید. البته میرزمانی نقش زیادی در تعطیلی ارکسترها نداشت.
او در سال 1391 بهدلیل بیماری، با دفتر موسیقی خداحافظی کرد و خودش پس از ترک دفتر اذعان کرد که بهجز صدور پیام تسلیت کاری برای موسیقی نکرده است. با این حال میرزمانی همیشه فردی خوشنام در میان اهالی موسیقی بود.
در سال 1391 دفتر موسیقی بار دیگر توسط سرپرست اداره شد. علیرضا پاشایی به دفتر موسیقی آمد تا امانتی را از سیدمحمد میرزمانی تحویل بگیرد و به پیروز ارجمند تحویل دهد.
پاشایی در مدت سرپرستیاش در سکوت کامل خبری فعالیت کرد. او حتی نشست خبری برگزار نکرد. روند صدور مجوزها در زمان پاشایی نسبتا به سرعت انجام میشد و سر و صدایی هم از جایی بلند نمیشد. با این حال او نتوانست در راستای احیای ارکسترهای تعطیلشده اقدامی انجام دهد.
اما در سال 1392 مردی از دیار کرمان حکم مدیرکلی دفتر موسیقی را گرفت. پیروز ارجمند در یک روز زمستانی جانشین علیرضا پاشایی شد.
مهمترین اقدام او از زمان انتصابش به مدیریت دفتر موسیقی تا امروز، احیای ارکستر سمفونیک تهران و دعوت از علی رهبری برای هدایت این ارکستر است. کیتارو (هنرمند شهیر ژاپنی) نیز در زمان مدیریت او به ایران آمد و چند شب کنسرت برگزار کرد. با این حال، او در این دوران از حاشیهها در امان نبود و حتی گاهی خودش حاشیهساز شد.
با این حال نمیتوان به این موضوع اشاره نکرد که تعداد قابل توجهی از کنسرتها در زمان مدیریت او لغو شدند و اهالی موسیقی نیز دربارهی برگزار نشدن بیشتر آنها توضیح قانعکنندهای نشنیدند.