کد خبر: ۲۹۱۴۷۸
تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۵

لاله و لادن؛ یک زندگی و دو مرگ

مرگ لاله و لادن در سال 82 بازتابی بین‌المللی داشت. نه‌تنها روزنامه‌های ایران بلکه روزنامه‌های جهان در صفحات اولشان این خبر ناراحت‌کننده را پوشش دادند. روزنامه‌نگاران با کنار هم گذاشتن کلمات جدایی، مرگ و دوری تیترهایی شاعرانه زدند.
آفتاب‌‌نیوز :
این روزنامه صبح 18 تیر 82 در صفحه اولش نوشت: «مرگ؛ پایان جدایی لاله و لادن». خبرگزاری مهر نیز با اشاره به مرگ لاله پس از لادن نوشت: «لاله تاب دوری لادن را نیاورد». این دوقلوهای ایرانی آنقدر مشهور بودند که روزنامه‌های سراسر دنیا نیز از عمل جراحی ناموفقشان متاثر شدند. در آلمان روزنامه «تاگس اشپیگل» در گزارشی با عنوان «یک زندگی، دو مرگ» به این حادثه پرداخت. «دوقلوهای ایرانی نتوانستند روی همدیگر را ببینند» و «مرگ هم نتوانست دوقلوهای ایرانی را از هم جدا کند» از جمله عنوان‌های صفحه نخست مطبوعات ترکیه است. در هند روزنامه «تایمز آو ایندیا» با فونت درشت نوشت: «دوقلوها جدا شدند اما مرگ، آنها را باز به هم پیوند داد.»

لاله و لادن؛ از فیروزآباد تا سنگاپور

لاله و لادن در ۱۰ دی ۱۳۵۲ در فیروزآباد فارس به دنیا آمدند. پدر و مادر کشاورزشان وقتی دیدند دخترهای دوقلویشان از سر به هم چسبیده‌اند، آنها را رها کردند تا در نهایت، بهزیستی سرپرستی‌شان را به عهده بگیرد. مدتی بعد، لاله و لادن به بیمارستان شهدای تجریش تهران منتقل شدند و دکتر علیرضا صفاییان آنها را که سه ساله بودند به فرزندی پذیرفت و برایشان شناسنامه جدا گرفت. با وجودی که پزشکان آلمانی اعلام کرده بودند امکان جداسازی لاله و لادن بدون مرگ یکی یا هر دو وجود ندارد اما در خرداد 82 جراحان سنگاپوری اعلام کردند که می‌توانند این کار را انجام دهند. برخلاف پیش‌بینی پزشکان، لادن پس از جدایی، توانایی گردش خون را از دست داد و از دنیا رفت. بعد از آن، لاله به کما رفت و پزشکان یک ساعت و نیم برای برگرداندن او تلاش کردند. اما در نهایت لاله هم به لادن پیوست.

دیدار با حضرت امام خمینی (ره) و دستور آیت‌الله هاشمی رفسنجانی

لاله و لادن در زمان حیاتشان با بسیاری از شخصیت‌های مذهبی و سیاسی دیدار کردند. آنها تبدیل به شخصیت‌هایی ملی شده بودند و هرجا گرهی در کارشان پیش می‌آمد اطرافیان دست به دامان مسئولان می‌شدند. در فضای اینترنت عکسی از این دو نفر منتشر شده که در کنار حضرت امام خمینی (ره) نشسته‌اند و دکتر صفاییان خدمت امام توضیحاتی را ارائه می‌کند. او خودش ماجرای این دیدار را این‌گونه تشریح می‌کند: «من ۳۳ سال داشتم و کارم زیاد بود. با این حال، چون در ایران و خارج از کشور امکانات زیادی داشتم، تصمیم گرفتم سرپرستی آنها را قبول کنم و روند درمانی‌شان را با پزشکان آلمانی دنبال کنم. بردمشان قم پیش امام، امام بچه‌ها را بغل گرفتند، آنها شعری خواندند، امام خندیدند و گفتند: بروید پیش آقای بهشتی تا کارتان را راه بیندازند. رفتیم دادگاه و دو روزه شناسنامه لاله و لادن را به نام من و همسرم صادر کردند.»

قبولی لاله و لادن در دانشگاه هم ماجرای جالبی دارد. یکی مدیریت یزد و یکی حسابداری کرج قبول شد. در این شرایط یک نفر باید به نفع دیگری قید درس و دانشگاه را می‌زد. صفاییان درباره روش حل این مشکل می‌گوید: «سال ۷۰ بود. از دفتر رئیس‌جمهور (آقای رفسنجانی) وقت گرفتم و بچه‌ها را بردم. ایشان هم به وزیر علوم دستور داد دوقلوها را با سهمیه ریاست‌جمهوری سر کلاس حقوق دانشگاه تهران بنشانند. البته لادن خلبانی دوست داشت اما لاله به فکر خبرنگار شدن بود.»

یک بار مدیر مدرسه‌شان در کرج می‌خواست جلوی تحصیل آنها را بگیرد که مساله با وساطت شهید باهنر وزیر وقت آموزش و پرورش حل شد. زنده‌یاد باهنر به رئیس آموزش و پرورش کرج زنگ زد و گفت: «لاله و لادن سرقفلی آموزش و پرورش کرج هستند. باید در مدرسه‌شان درس بخوانند و گزارش تحصیلشان به من داده شود.»

زمانی که آخرین برگ از زندگی دوقلوها ورق خورد، رئیس مجلس و رئیس‌جمهور وقت پیامی صادر کردند و این ضایعه را به مردم تسلیت گفتند.

روایت زندگی دوقلوهای به هم چسبیده در «چارچنگولی»

چند سال پس از مرگ لاله و لادن، سعید سهیلی فیلمی به نام «چارچنگولی» ساخت که قصه‌اش بر مبنای زندگی این دو نفر ساخته شده بود. او نگاهی طنزآمیز به ماجرا داشت و زندگی دو مرد جوان را تصویر کرد که هر کدام اعتقادات و گرایش‌های خاص خودشان را داشتند. آن زمان بسیاری اعتراض کردند که فیلم چارچنگولی دارد زندگی دوقلوها را مورد تمسخر قرار می‌دهد اما سهیلی از فیلمش دفاع کرد و گفت فقط ایده اولیه داستان از زندگی لاله و لادن گرفته شده و داستان فیلم کاملا خیالی و فانتزی است. اسامی لاله و لادن حتی به فرهنگ سیاسی ایران هم وارد شد. مجتبی ذوالنور، جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران در آذر 93 گفت: احمدی‌نژاد و مشایی، لاله و لادن هستند و جدایی آنها غیرممکن است.

اشک و حسرت خبرنگاران خارجی

محمدکاظم روحانی‌نژاد، خبرنگار صدا و سیما در خارج از کشور روایت جالبی از دیدارش با «لاله و لادن» در سنگاپور نقل می‌کند: «وقتی این دو را در راهروی بیمارستان دیدم ناگهان لادن فریاد زد خدای من، ببین روحانی‌نژاد خبرنگار صداوسیما اینجاست و لادن گفت ببین لاله هی می‌گی دوست دارم خبرنگار بشم بیا هر چه می‌خواهی از روحانی‌نژاد بپرس. او خبرنگار بالابالاهاست و می‌تونه خیلی به ما کمک کنه.»

به گزارش «جام جم»، او در توصیف فضای بیمارستان می‌گوید: «به بیمارستان مراجعه کردم. دیدم ده‌ها خبرنگار در طبقه همکف بیمارستان تجمع و رسانه‌های معروفی ازجمله سی‌ان‌ان و بی‌بی‌سی و زددی‌اف آلمان هم بساط ماهواره و ارسال گزارش‌های زنده و فوری را آماده کرده‌اند. ناگهان همهمه‌ای در سالن بلند شد. دیدم چند بانوی ایرانی مقیم سنگاپور با صدای بلند گریه می‌کنند و خبرنگاران و تصویربرداران هم مشغول تهیه گزارش هستند و با برخی از آنان گفت‌وگو می‌کردند و من هم خبر درگذشت لاله را مخابره کردم و همه چیز با غم و اندوه تمام شد. عصر آن روز به مسجد مسلمانان سنگاپور رفتیم، جمعیت زیادی جمع شده بودند. با قرائت دسته‌جمعی سوره مبارکه «یاسین» برای این دو خواهر به هم‌چسبیده طلب مغفرت می‌کردند. یک روحانی به زبان انگلیسی روضه امام حسین (ع) خواند و جمعیت حتی خبرنگاران سنگاپوری و اروپایی هم گریه می‌کردند. سپس اجساد به تهران منتقل شد و ما که لاله و لادن را با هم می‌دیدیم این بار با دو تابوت جدا خداحافظی کردیم.»
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین