کد خبر: ۳۰۳۷
تاریخ انتشار : ۱۵ فروردين ۱۳۸۴ - ۱۰:۳۹

من يكجانبه گرا نيستم

آفتاب‌‌نیوز : براي اينكه به اروپايي ها ثابت كنيد كه رييس خوبي براي بانك جهاني هستيد چه داريد كه به انها بگوييد؟ 

به اروپايي ها مي گويم كه چرا فكر مي كنم نامزد خوبي براي اين پست هستم و مي گويم كه به انها و به حرف هايشان هم گوش مي دهم. به نظراتشان توجه مي كنم و انتظاراتشان درباره بانك را مورد توجه قرار مي دهم. 

پاسختان به اين سوال چيست كه " شما كجا و بانك كجا؟" 

من واقعا و قلبا به ماموريت در بانك جهاني اعتقاد دارم. به اعتقاد من كاهش فقر و تشويق به توسعه اقتصادي يكي از مهمترين نيازهاي ما براي ايجاد دنيايي بهتر براي فرزندان و نوه هايمان است. 

بسياري فكر مي كنند شما هميشه بايد در واشنگتن بمانيد و در كابينه باشيد تا اينكه به بانك جهاني برويد.
به نظر من اين شغل بسيار مهميست. اين پست از نظر اهداف رييس جمهور و هدف كلي گسترش ازادي در دنيا بسيار مهم است ، هم از نظر سياسي و هم اقتصادي . اين دو جنبه با هم مرتبط نيستند بلكه يكديگر را تقويت مي كنند. مخالفان شما مي گويند شما از بانك و جايگاهتان در بانك براي پيشبرد فلسفه بوش درگسترش دمكراسي درجهان استفاده خواهيد كرد. 

خير اينطور نيست اما وقتي بانك ماموريت خود را انجام دهد كه همان كاهش دمكراسي و تشويق توسعه اقتصاديست ، مردم سراسر دنيا مي توانند به اهداف خود يعني دمكراسي و ازادي دست پيدا كنند. 

ايا فكر مي كنيد بانك جهاني در دوران رياست شما با دوره رياست جيمز وولفن سون متفاوت باشد؟ و اگر متفاوت است چگونه؟ 

به نظر من تفاوت ها كمتر از شباهت ها اهميت دارد. رييس بانك جهاني در مقابل 184 كشور مسوول است و من بايد بدانم برنامه هاي انها چيست. 

اصلي ترين مخالف شما در اروپا كيست ؟ فرانسه؟ 

خوب به طور كلي واكنش اروپايي ها سازنده بوده . انها مي خواهند اطمينان حاصل كنند كه در صورت تاييد من ، از نگراني ها ي انها درك درستي داشته باشم .يكي از اين اولويت ها براي انها افريقاست. من مي دانم بانك جهاني چقدر براي افريقا اهميت دارد. 

پس نگراني اين است كه بانك به سازماني يكجانبه گرا و امريكايي تبديل شود؟ 

فكر مي كنم اگر با من حرف بزنند نگرانيشان كم مي شود و در مي يابند كه علي رغم شهرتم به اين موضوع من يكجانبه گرا نيستم. 

در بعضي گزارش ها امده كه شما روابط تيره اي با رامسفلد داريد. 

اين حرف ها بي معني است. 

يعني دليل خروج شما از پنتاگون اين نبوده؟ 

خير. ببينيد به نظر من او در اين پست كارهاي ترس اوري انجام داده و من به اينكه با او نزديك هستم و به او كمك كرده ام افتخار مي كنم. 

فكر مي كنيد انچه در لبنان و عراق اتفاق افتاده حاصل سياست هاي شما در عراق بوده؟ 

مي دانم بسياري اين حرف را زده اند اما من نمي گويم. به نظر من ما هنوز كارهاي زيادي براي انجام دادن داريم و اگر بخواهيد درباره حاصل سياست ها حرف بزنيد بايد كمي صبر كنيد. 

ايا مسوليت اشتباهات صورت گرفته در عراق را مي پذيريد و اصلا اين اشتباهات را چه مي دانيد؟ مثلا انحلال ارتش؟ 

در حال حاضر انگشت اتهام زياد به اين طرف و ان طرف نشانه مي رود. بررسي همه دشواري ها و اشتباهات زمان طولاني مي خواهد. اما اين كه مي گويند برنامه ريزي وجود نداشت كاملا اشتباه است. 

يعني مي گوييد براي بعد از جنگ برنامه وجود داشت؟ 

همه مي گويند براي بعد از جنگ هيچ برنامه اي وجود نداشت اما مشكل حقيقي اين بود كه جنگ پايان نيافته و دشمن هنوز به طور فعال براي جلوگيري از ظهور يك عراق جديد تلاش مي كند.اما در 30 ژانويه و روز انتخابات مردم عراق شكست سختي را به انها تحميل كردند. نبايد متعجب شد از اينكه رژيمي كه 35 سال مردم را مي كشت و شكنجه مي داد به سادگي و در 9 اوريل 2003 بيرون نرود. 

اما فكر نمي كنيد اشتباهاتي هم بوده ؟ ما گفتيم به عراق مي رويم تا سلاح هاي كشتار جمعي را جمع كنيم اما سلاح كشتار جمعي نبود ، پس اشتباهاتي بوده درست است؟ 

اما موفقيت هايي هم بوده است. بايد ارزيابي صورت گيرد و نكات مثبت و منفي متعادل شود. و اگر قرار است درسي از اين ماجرا گرفته شود بايد بررسي شود كه چرا انها كه 35 سال در اين كشور از قدرت سو استفاده كردند انقدر مقاومت مي كنند و تا اينجا دوام اورده اند. مشكل اينجاست.


بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین