کد خبر: ۳۱۰۰۴۰
تاریخ انتشار : ۰۴ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۸:۳۹

مرد شیشه‌ای، زنی را در برابر چشمان دخترش کشت

ساعت 6 عصر 21 تیرماه سال جاری وقتی ماجرای یک دعوای خونین به کلانتری 150 تهرانسر مخابره شد، مأموران خود را در برابر سرنوشت تلخ زن 39 ساله‌ای دیدند که در خیابان پارک، فاز یک بشدت هدف ضربات چاقو قرار گرفته بود.وقتی این زن روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شد، ماجرای جنایت فامیلی به بازپرس احمدبیگی از شعبه 7 دادسرای امور جنایی تهران اطلاع داده شد و مأموران اداره 10 پلیس آگاهی نیز پای در قتلگاه گذاشتند.
آفتاب‌‌نیوز :
 ایران نوشت: کارآگاهان در نخستین اقدام به تحقیق از شاهدان صحنه جنایت که دختر 10 ساله و پسربچه 6 ساله و همسایه طبقه بالایی این زن بودند، پرداختند.

پسر خانواده به افسر تحقیق گفت: «در حال بازی کردن در کوچه بودم که عمو سیاوش به سمت خانه ما رفت و وارد ساختمان شد.» دختر خانواده که صحنه مرگ مادرش را باور ندارد نیز گفت: «در زمان درگیری در داخل خانه بودم و دیدم مادرم چاقو خورد.» وی افزود: «با مادرم در داخل خانه بودیم که عمو سیاوش پشت در آمد و می‌خواست داخل بیاید اما مادرم جلوی او را گرفت. ناگهان عمو سیاوش با چاقو چند ضربه به مادرم زد و سپس از خانه فرار کرد.»

پسر همسایه نیز به کارآگاهان گفت: «در داخل خانه بودم که با شنیدن صدای داد و فریاد و جیغ‌های زن همسایه به طبقه پایین آمدم که ناگهان جوانی 30 ساله در راه‌پله‌ها با هل دادن من به سمت دیوار بسرعت از ساختمان خارج شد. به سمت همسایه‌مان رفتم که دیدم زخم‌های او خونریزی شدیدی دارد و چاقو نیز در پهلوی سمت چپ وی گیر کرده است. سریع با اورژانس و پلیس تماس گرفتم و وی را به بیمارستان انتقال دادیم.»کارآگاهان برای شناسایی عمو سیاوش دست به تحقیقات فامیلی زدند و پی بردند که قاتل داماد خانواده شوهر این زن است.

این تجسس‌ها نشان داد سیاوش از سه سال پیش با خواهرشوهر این زن ازدواج کرده است.سیاوش تحت تعقیب  قرارگرفته شد و کارآگاهان به خانه وی در اندیشه رفتند و پی بردند قاتل دیگر به خانه‌اش نرفته و هیچ‌کس از سرنوشت وی اطلاعی ندارد.پاتوق‌ها و مخفیگاه‌های احتمالی سیاوش تحت نظر گرفته شدندتا اینکه قاتل فراری روز 31 تیرماه وقتی در بلوار حدادی کرج بود، در عملیات غافلگیرانه پلیس دستگیر شد.

در حالی که پلیس اطلاع داد سیاوش شیشه‌ای است، وی وقتی تحت بازجویی قرار گرفت، گفت: «من در کار نصب تجهیزات ماهواره‌ای مشغول به کار بودم اما از حدود چهار ماه پیش بیکار شدم. به همین خاطر تصمیم گرفتم تا با سرقت، هزینه‌های خودم را تأمین کنم. با اطلاع دقیقی که از وضعیت زندگی برادرزنم داشتم، تصمیم گرفتم تا به هر شکل ممکن طلا و جواهرات آنها را سرقت کنم.»

وی افزود: «روز جنایت به خانه برادرزنم و خانواده‌اش رفتم. پسر قربانی در داخل کوچه با دوستانش بازی می‌کرد و به همین خاطر در ورودی ساختمان باز بود. خودم را به واحد آپارتمانی برادرزنم رسانده و زنگ خانه‌اش را زدم. پس از باز شدن در خانه توسط قربانی، قصد ورود به خانه را داشتم که وی مانع شد اما من با قرار دادن پا در میانه در، مانع بسته شدن آن توسط قربانی شدم. در همین زمان وی شروع به داد و فریاد کرد و من نیز در حالی که خیلی ترسیده بودم با چاقویی که همراهم بود چند ضربه به سمت گردن و پهلویش پرتاب کردم که در اثر ضربه‌ای که به پهلوی وی زدم، دسته چاقو شکست. در همین زمان یک پسر جوان از طبقه بالایی به پایین آمد که من او را به عقب هل داده و بسرعت از خانه خارج شدم.»
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین