آفتابنیوز : فرارو نوشت: ناصر ایمانی کارشناس مسائل سیاسی اصولگرا بزرگنمایی جریان احمدینژاد را ناشی از اهداف سیاسی گروهی خاص دانست و گفت: به نظر من برخی جریانهای سیاسی در کشور عمداً و با اهداف سیاسی مشخص مسئله حضور احمدینژاد در انتخابات و صحنه سیاست کشور را بزرگنمایی میکنند و این اشتباه بزرگی است زیرا آثار سوء این اقدام متوجه خود آنها خواهد شد.
وی افزود: میخواهند جریان احمدینژاد را بهواسطه اطرافیانش که اتفاقاً خوشنام هم نیستند و عملکرد بد او در هشت سال دولتهای نهم و دهم بزرگتر ازآنچه واقعاً هستند، نشان دهند و آنها را بهکل جریان اصولگرا سرایت دهند. به همین خاطر است که اینقدر به احمدینژاد پرداخته و در سایتها و روزنامهها در خصوص او مطلب نوشته و تیتر میزنند.
این تحلیلگر مسائل سیاسی با تأکید بر اینکه بزرگنمایی هدفمند این جریان، کاری ناصحیح است، گفت: به اعتقاد من جریان احمدینژاد یک جریان بسیار ضعیف است که از در رأس اخبار بودن استقبال میکند، پرداختن به او در رسانهها نیز آنها را به هدفشان میرساند.
وی ادامه داد: اصلاً قصد ندارم که وجود این جریان را رد کنم یا بگویم که در انتخابات شرکت نخواهد کرد. به اعتقاد من احمدینژادیها به هر شکلی که باشد در این انتخابات حاضر میشوند زیرا خود را یک جریان سیاسی میدانند که طرفداران پروپاقرصی دارد.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا این جریان پایگاه اجتماعی قوی و پتانسیلی که به آن اشاره میکند را دارد یا خیر؟ گفت: حتماً طرفداران جدی دارد اما اینکه این طرفداران ازلحاظ تعداد چقدر هستند و چقدر رأی برایشان میآورند مسئله مهمتری است. به نظر من با حداقل بینش سیاسی هم میتوان برآورد کرد که اینها پایگاه اجتماعی چندانی ندارند و حتی اصولگرایان نیز آنها را نمیپذیرند.
وی در واکنش به اینکه شاید پرداختن رسانهها به جریان احمدینژاد ناشی از نگرانی جامعه نسبت به تکرار تجربه دولتهای نهم و دهم باشد، گفت: اگر این نگرانی باشد یعنی که پایگاه اجتماعی این جریان پذیرفته است و نیاز به ایجاد مانع در مسیر آنها احساس میشود درحالیکه چنین پایگاهی ندارند. به نظر من هدف از این بزرگنماییها کاملاً سیاسی است و برخی سعی دارند بگویند که این جریان و کسانی که درگذشته هوادار آنها بودند در حال قدرت گرفتن هستند و با ایجاد این نگرانی موقعیت بهتری برای خود ایجاد کنند درحالیکه اینها یک جریان از بین رفته هستند و نباید آنها را زنده کرد.
ایمانی در پاسخ به اینکه چطور میتوان باوجود طیف پایداری که زمانی هوادار احمدینژاد بوده است و ظهور یکتا در آستانه انتخابات و همچنین حرکتهای با اهداف انتخاباتی خود احمدینژاد، این جریان را از بین رفته دانست؟ گفت: پایداریها که اساساً با احمدینژاد زاویهدارند. در مورد یکتا هم باید آنها از احمدینژاد جدا دانست زیرا از اول همین را گفتهاند و فلسفه وجودیشان این است که از احمدینژاد فاصله گرفتهاند.
وی همچنین در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه چطور باید پذیرفت کسانی که هشت سال در تیم احمدینژاد بودند بعد از اتمام دوره قدرتشان تغییر موضع دهند و دوباره به صحنه برگردند؟ گفت: اگر بحث در موردپذیرش ادعای یکتاییها باشد، با شما همنظر هستم و این صحیح نیست که بعد از هشت سال کار با یک مجموعه با ادعای اینکه از آن فاصله گرفتهاند، برگردند. البته باید حرفهایشان را هم شنید زیرا شاید معذوریتهایی برای ماندن در مسئولیت داشتهاند. بههرحال اکنون بحث در مورد این است که آنها احمدینژادی هستند یا خیر لذا اعتقاددارم که آنها از جریان احمدینژاد جدا هستند.