آفتابنیوز : در اواخر جنگ جهانی دوم بود که جورج اورول نویسنده نابغه
انگلیسی با نوشتن کتابی تحت عنوان «1984» آینده جهان را پیش بینی کرد.
او در 1984 پایان شوم حکومتهای غربی را اینگونه
توضیح میدهد: بلوک غرب عالم به صورت حکومتهایی مستبدی در خواهند آمد که
اجازه داشتن هیچ گونه حریم خصوصی را به افراد نمیدهند و هر بُعدی از زندگی
افراد حتی روابط جنسی آنها را کنترل و جاسوسی میکنند که این وضعیت چندان
با وضعیت جهانی که با شعار آزادی و لیبرال دموکراسی پیش میرفت همخوانی
ندارد.
ظاهر امر این است که جهان غرب از افزایش دسترسی
اطلاعاتی مردم و ابزارهای تکنولوژیکی مثل اینترنت و شبکههای تلویزیونی
برای افزایش سطح دسترسی سالم مردم به اطلاعات و در نتیجه آزادی اندیشه و
سپس آزادی انتخاب آنان بهره میگیرد! اما اندک اندک امواج اعتراضی در برابر
دستکاری شده و کنترل شده بودن اطلاعاتی که توسط هزاران شبکه ماهوارهای و
اینترنتی بوسیله امپراطوریهای رسانهای غربی به مردم عرضه میشود در خود
غرب نیز شکل گرفت.
این تصور ایجاد شد که علیرغم حجم بالای اطلاعاتی که
در این شبکهها و اینترنت در درسترس مردم قرار دارد؛ بخش اعظم و غالب این
محتوای عظیم، کنترل شده است. به گونهای که مخاطب در عین آزادی، محتوای
هدایت شده را انتخاب میکند! زیرا انتخاب دیگری در دسترس ندارد!
با این وجود همچنان بخش اعظم پیشگویی شوم اورول در
مورد آینده جهان محقق نشده و آن «کنترل رسمی و علنی ابعاد خصوصی زندگی مردم
توسط دولتهای بزرگ حاکم بر جهان» است. دولتهایی که فعلا هنوز شعار آزادی و
دفاع از حریم خصوصی میدهند.
اما در این بین سلسله عواملی در حال شکلگیری است که
جهان را به سمت کامل شدن مدل اورول یعنی استبداد کامل اطلاعاتی و کنترل
کامل بخش خصوصی پیش میبرد. مهمترین این عوامل که برخی شکل گرفته و برخی
در حال شکلگیری است، در زیر مورد اشاره قرار میگیرند:
نخست: تلفنهای همراه
این ابزار دوست داشتنی که خیلی از ما به آن و
اپلیکیشنهای درونش اعتیاد پیدا کردهایم؛ یکی از سریعترین وسایل در
انتقال اطلاعات ما به سازمانهای بین المللی جاسوسی است. بخصوص که ما این
وسیله را همواره با خود حمل میکنیم و تصاویر خصوصی و اطلاعات فردی خود را
در آن وارد میکنیم.
گوشی در خلوت ما در کنارمان قرار دارد، حال تصور کنید
که یک بد افزار بتواند در هنگام خلوت و در حریم خصوصی ما میکروفون گوشی و
یا دوربین آن را روشن کند...!
این را اضافه کنیم که گوشیهای ما غالبا علاوه بر
اتصال به شبکه سیگنال مخابراتی که خود میتواند ناامن باشد به شبکه جهانی
اینترنت هم متصل میشوند و همین امنیت اطلاعات موجود در آن را دو چندان
کاهش میدهد.
شاید بارها به هنگام نصب یک اپلیکیشن جدید بر روی
گوشی خود با این سوال مواجه شده باشید که امکان استفاده از سرویس مکان یاب
یا اتصال به کاربری جیمیل (گوگل) خود را به آن اپلیکیشن میدهید یا خیر و
البته در برخی موارد در صورت عدم موافقت اپ مورد نظر نصب نمیگردد!
دوم: غول اطلاعاتی بزرگی به نام گوگل و...
این شرکت به دلیل دارا بودن بیشترین کاربر در سطح
جهان و برخورداری از امکان استفاده از اطلاعات موجود در ایمیلهای اشخاص و
همچنین اطلاع از کلید واژههایی که هر فرد معمولا در موتور سرچ گوگل جستجو
میکند توانایی آنالیز فکری و رفتاری کاربران ناشناس را نیز به راحتی بدست
آورده و تنها با چند جستجو میتواند جنسیت و سن و ... کاربر مورد نظر را به
درستی حدس بزند و البته اینها جداست از اطلاعاتی که گوگل از کاربران
دارای شناسه کاربری در اختیار دارد، که شامل اطلاعات شخصی، اطلاعات مکانی،
اطلاعات دفترچه تلفن گوشی همراه و اطلاعات افراد نزدیک به شما مانند دوستان
و خانواده و ...
چندی پیش یکی از مدیران شرکت گوگل اظهار امیدواری
کرده بود که ما به نقطهای دست خواهیم یافت که وقتی فردی در حال حرکت به
سمت منزل خود است با پیامکی از سوی گوگل مطلع گردد: «برای خرید لیستی که
همسرتان یک ساعت قبل به شما پیامک کرده بود اکنون از کنار آخرین فروشگاه در
مسیر رسیدن به منزل عبور میکنید و فرصت را از دست ندهید!»
این دقیقا اعتراف علنی یک مقام رسمی گوگل به اوج دخالت این شرکت در اطلاعات خصوصی افراد و تلاشش برای گسترش آن است!
حتما بایک جستجوی ساده به اخبار بسیار زیادی مبنی بر
اعتراض مردم کشورهای مختلف نسبت به خدمات نقشه گوگل یا قرارداشتن
دوربینهای شرکت گوگل در معابر عمومی دست خواهید یافت؛ حتی با جستجو در مود
موتور جستجوی گوگل!!
بیدلیل نبود که رژیم اشغالگر قدس با اصرار فراوان
نقشه نقاطی از اراضی تحت حکامیت خود را روی گوگل ارث (google erth) به
شطرنجی کرد!
در کنار گوگل و در ابعاد کوچکتر شرکتهایی چون
فیسبوک، مایکروسافت و یاهو چنین دسترسیهایی را دارا هستند و البته از
قرار دادن آن در اختیار سازمانهای جاسوسی بین المللی بالاخص سازمان سیا
در ازای پول خودداری نمیکنند.
سوم: پدیده خطرناک و در حال ظهور اینترنت اشیا
اینترنت اشیا در حقیقت نسل بعدی زندگی دیجیتال بشر را
رقم میزند که از هم اکنون به صورت آزمایشی در حال اجراست و ابعاد
تکنولوژیک و امنیتی آن توسط کشورهای بزرگ صنعتی همچون آمریکا تخمین زده
میشود.
با شکلگیری این تکنولوژی همه اشیای برقی موجود در
منازل به اینترنت متتصل میشوند و شما میتوانید از خارج از منزل به اشیای
داخل منزل متصل شده و به آنها فرمان بدهید؛ مثلا تلویزیون را خاموش کنید
یا ماشین لباسشویی را روشن نمایید و یا برق خانه را روشن کرده و میزان نور
آن را تنظیم نمایید! اینترنت اشیا هرچند مزایایی در افزایس سهولت مدیریت
زندگی و وسایلتان به شما می دهد اما همه اینها بدون شک وقتی به اینترنت
متصل باشند، تنها در اختیار صاحب اصلی خود نخواهند بود و علاوه بر ارسال
اطلاعاتِ نحوه استفاده شما از وسایل منزلتان، به سازمانهای اطلاعاتی در
صورت لزوم؛ حتی ممکن است با گنجانده شدن سنسورهای خاص توسط شرکتهای سازنده،
اطلاعاتی دیگر نظیر صدا و یا تصاویر منزل یا خودرو یا دفتر کار شما را نیز
در آینده ارسال نمایند!
اینترنت اشیا همچنین خطر هک شدن وسایل متصل به
اینترنت از تلویزیون منزل شما تا یخچالهای بزگ صنعتی ذخیرسازی غذای یک
کشور را توسط هکرها نیز فراهم میکند.
این بخش از پیشرفت تکنولوژی دقیقا یاداور پیش بینی
جورج اورول است او که سالها پیش حتی تصور وجود چیزی به نام اینترنت را
نمیکرد؛ از اختراع دستگاهی به نام تله اسکرین در آینده نام میبرد که در
همه اتاقهای همه منازل حتی انباریها و... قرار دارد و علاوه بر انجام دادن
وظایف تلویزیون تصاویر و صوت اتاق را نیز به سازمان مرکزی اطلاعات انتقال
میدهد!
گویی با شکل گیری اینترنت اشیا جهان فاقد حریم خصوصی
طبق پیش گویی اورول محقق میشود و همه ابزارهای الکترونیکی در نوع خود یک
تله اسکرین اورول محسوب خواهند شد.
چهارم: اراده امپریالیسم بینالملل
برای تسلط علنی بر اطلاعات امپریالیسم بینالملل سالهاست که با شعار آزادی و
دموکراسی بر چهره سرمایه سالار خود نقاب زده و خود را حامی عموم طبقات
اجتماعی و آزادیهای آنان معرفی میکند. حال آنکه کل نظام اقتصادی و سیاسی
کشورهای کاپیتالیست جز یک بستر بزرگ برای خدمتگذاری به سرمایه داران نیست.
مسلما چنین تناقضی توان ادامه ندارد و دیر یا زود باید دم خروس از گوشهای
بیرون بزند و شاید در همین راستاست که به تازگی دولت ایالات متحده آمریکا
در لایحهای رسمی جاسوسی از حریم خصوصی افراد را قانونی کرده و به وظیفه
دولت تعبیر میکند.
این در حالی است که قبلا حتی در مورد اختیار داشتن
یا نداشتن دولت برای بررسی اطلاعات خصوصی مردم در آمریکا اجماعی وجود نداشت
و بسیاری از مردم و سیاسیون چنین چیزی را خارج از اختیارات دولت
میدانستند، اما امروز این مساله یعنی سرقت اطلاعات خصوصی مردم نه تنها
اختیار وبلکه به وظیفه دولت آمریکا تبدیل شده است.
عمق فاجعه به حدی است که برخی سناتورهای آمریکایی به
انتقاد جدی از این لایحه پرداخته و آن را تجاوز آشکار به حریم خصوصی افراد
دانستهاند.
باید گفت گرچه هم اکنون نیز ایالات متحده آمریکا به
عنوان بزرگترین سارق اطلاعات کاربران جهان با بهره گیری از وجود
کمپانیهایی چون گوگل و فیس بوک و... و همچنین وجود زیر ساخت اصلی اینترنت
کره زمین در کشور خود مطرح است؛ اما برای رسیدن به جهان جورج اورول باید
استبداد اطلاعاتی و کنترل حریم خصوصی افراد به صورت قانونی و رسمی و علنی
در آید که با توجه به تصویب قانون مذکور در آمریکا و احتمالا قوانین مشابه
در آینده و همچنین شکل گیری سیطره تکنولوژیک غیر قابل اجتنابی همچون
اینترنت اشیا چیزی تا رسیدن به سرانجام تاریخی شوم پیش بینی شده توسط اورول
نمانده است!