آفتابنیوز : معصومه ابتكار درست در روزهايي كه نوك پيكان هجمهها به سوي اوست با مناسبتي روبهرو شده است كه تا اندازه زيادي گذشته و آينده سياسياش با آن گره خورده است. تسخير سفارت امريكا همان چيزي است كه خيليها معصومه ابتكاري كه اين روزها با رياست سازمان حفاظت محيط زيست او را ميشناسند، متفاوت كرده است.
به گزارش آفتاب، درست در روزهايي كه فعالان در عرصه تسخير سفارت امريكا در سال ٥٨، قرائتهاي متفاوتي از آن ماجرا دارند معصومه ابتكار هم از همان روزها گفته است. از ١٣ آبان ٥٨ گفته و روزهايي كه آنها تصميم به اين كار گرفتند. تاكيد دارد كه او و همفكرانش نميتوانستند خوشبينانه بنشينند و منتظر بمانند اما ترس وقوع يك كودتاي ديگر را داشته باشند. با اين همه تاكيد اصلياش به نظارهكنندگان بيروني اين است كه تحليل روزهاي آبان ٥٨ بدون تجربه آن كمي متفاوت است اما ميگويد كه گروگانگيري طولانيمدت كارمندان سفارت امريكا جاي بحث دارد.
او در روزهايي كه سه سالي از بازگشت به خانه سبز دولت ميگذرد به سوالات ديگري هم پاسخ ميدهد. از اينكه چرا در آن روزها تنها به تسخير سفارت امريكا بسنده شد و خبري از حمله به سفارت انگليس نبوده است. اما حملهكنندگان به سفارت انگليس در سال ٩٠ را داراي تفكري شبيه به خودش نميداند و حمله به سفارت انگليس را نوعي شبيهسازي دور از واقعيت و بچهگانه از تسخير سفارت امريكا ميداند.
معصومه ابتكار در ديدار جمعي از مديران رسانهاي و دانشجويان علوم سياسي با رييس سازمان محيط زيست به مناسبت سالروز ١٣ آبان، صحبتهايش را از ناگفتههايش درباره١٣ آبان سال ٥٨ آغاز كرد و در ادامه، هنگام بيان وضعيت فعلي محيط زيست كشور و چالشهاي پيش روي آن، بغضش در بيان سرطانزا بودن بنزين پتروشيمي شكست. به گزارش اعتماد، ابتكار در مورد شرايط كاري دولت گفت: در سالهاي پاياني دولت هشتم فضاي بيتفاوتي جامعه را فراگرفت؛ چرا كه برخي جريانات به خصوص با ايجاد جو نااميدي باعث بيتفاوتي مردم شدند. متاسفانه در آن سالها فضاي سياسي خاكستري شد و برخي جريانات همهچيز را مبهم جلوه دادند تا در اعتماد مردم خدشه وارد شود و نسبت به تعيين سرنوشت خود بياعتنا شوند. به عنوان نمونه دومين انتخابات شوراي شهر تهران در فضاي نااميدي كه برخي جريانات رسانهاي و سياسي از جمله صداوسيما ايجاد كرد، برگزار شد و در نهايت كمترين ميزان مشاركت مردم را به همراه داشت.
ناگفتههاي ابتكار از ١٣ آبان ٥٨
در ادامه عضو دانشجويان پيرو خط امام (ره) در پاسخ به سوالي در خصوص وقايع ١٣ آبان سال ٥٨ و تسخير سفارت امريكا گفت: پيشبيني دانشجويان خط امام (ره) درمورد رخ دادن كودتا پيشبيني درستي بود. ما كه در تاريخ ايران يك بار كودتا را تجربه كرده بوديم، نميتوانستيم خوشبينانه تكرار آن را به نظاره بنشينيم. اينها مسائلي است كه لمسش اين روزها براي مردم بسيار سخت است. بنابراين براي تحليل در مورد شرايط ١٣ آبان ٥٨ لازم است در كوران انقلاب قرار بگيريم و واقعيتهاي آن روزگار را درك كنيم. عضو دانشجويان تسخيركننده سفارت امريكا در ادامه در پاسخ به سوالي در خصوص غيرقانوني بودن تصرف سفارت امريكا به لحاظ حقوق بينالملل گفت: تحليل وقايع ١٣ آبان ٥٨ بدون تجربه يا درك واقعيت آن روزها دشوار است و بهطورقطع براي تحليل درست از وقايع ١٣ آبان ٥٨ نيازمند درك شرايط ايران و معادلات سياسي آن دوران هستيم. در جلسات متعدد به اين نتيجه رسيديم كه براي جلوگيري از يك كودتاي قريبالوقوع نميتوانيم تنها به تظاهرات خياباني و شعار مرگ بر امريكا بسنده كنيم.
ابتكار در خصوص دلايل طولاني شدن گروگانگيري در سفارت امريكا يادآور شد: ما پيشبيني طولاني شدن گروگانگيري را نداشتيم. در تحليلها ممكن است برخي به اين نتيجه برسند كه طولاني شدن گروگانگيري اشتباه بوده است. اين موضوع به نظر من جاي بحث دارد، اما حمله به سفارت امريكا و تلاش براي كنترل يك كودتاي قريبالوقوع حداقل در كوتاهمدت تنها كاري بود كه ميتوانستيم انجام دهيم. ابتكار در خصوص حمله به سفارت انگلستان در دوره احمدينژاد از سوي دانشجويان بسيجي گفت: شرايط ما در آغاز انقلاب و كوران آن دوران با امروز متفاوت است. در سالهاي پس از انقلاب حاكميت ملي ما تثبيت شد و هيچ قدرتي حق دخالت در امور ايران را نداشت. اما در سال ٥٨ امريكا عملا در ايران مشغول توطئه بود. به نظرم وقتي ما داراي حاكميت ملي قدرت هستيم، حمله به يك سفارت كار درستي نيست. آنچه در رابطه با سفارت انگلستان صورت گرفت به نوعي ناديده انگاشتن حاكميت ملي ما بود.
وي ادامه داد: ادعاي اينكه نظام جمهوري اسلامي ايران پس از ٣٠ سال ممكن است تحت سلطه انگلستان قرار گيرد خندهدار و دور از واقعيت است. معتقدم در حمله به سفارت انگلستان شبيهسازي دور از واقعيت و بچگانهاي صورت گرفت. اين مساله با وقايع سفارت امريكا قابل مقايسه نيست. خيليها معتقدند كه گروگانگيري بايد در ٢٤ تا ٤٨ ساعت تمام ميشد. وي در ادامه يادآور شد: هر چند امريكا تا همين مذاكرات هستهاي اخير، رژيم ايران را به رسميت نميشناخت و به دنبال تغيير رژيم بود. در همين مذاكرات اخير بود كه امريكا دست از ادعاي خود مبني بر تغيير رژيم حاكم ايران برداشت؛ مشكل ما آن زمان با امريكا بيشتر بود. دولت امريكا رسما مقابل انقلاب قرار داشت و علنا براي تغيير رژيم تلاش ميكرد ولي امروز شرايط ما نسبت به اول انقلاب به كلي تغيير كرده است. حالا ميتوانيم با قدرت مقابل امريكا دور ميز مذاكره بنشينيم.
جريان احمدینژاد تهدید کرد شما را لو میدهیم
معصومه ابتکار گفت: «به عقیده بسیاری از فعالان سیاسی، انقلاب اسلامي بزرگترین اتفاق سیاسی قرن گذشته بود؛ چون تمام معادلات سیاسی، نظامی، امنیتی و اجتماعی خاورمیانه را به هم ریخت. فقط هشت ماه از پیروزی آن انقلاب بزرگ گذشته بود؛ ما نه قانون اساسی داشتیم و نه مجلس شورای اسلامی. آنچه کشور را به صورت قانونی کنترل میکرد، شورای انقلاب و دولت موقت بود. آگاهان میدانند تمام سیستمهای امنیتی کشور کاملا دگرگون شده بود و به معنای درستتر، اصلا وجود نداشت. در کنار این مسائل ما فاقد یک ارتش منظم و نیروهای دفاعی و انتظامی بودیم».
او در پاسخ به این سؤال که چرا درباره تصرف سفارت انگلستان یا شوروی با توجه به سوابق گذشته هر دو کشور در استعمار و دخالت در امور ایران از سوی دانشجویان اقدامی نشد، گفت: «تأثیرگذاری و نفوذی که آمریکا در ایران، سال ٥٨ داشت با نفوذ انگلستان و شوروی قابل مقایسه نبود. تحلیل امام(ره) هم این بود و بر این نکته تأکید میورزید. بههرحال اکثر دانشجویان و تحلیلگران بر این باور بودند که آمریکا به زودی در ایران دست به اقدام خواهد زد. ما معتقد بودیم آمریکا در ایران سلولهای خفتهای دارد که در زمان مناسب از این نیروها و افراد برای تغییر جهت انقلاب و صدمهزدن به آن بهره میگیرد. این تعبیر سلولهای خفته را آمریکا بعدها علیه طالبان به کار برد. فقط جریان احمدینژاد و دوستانش که در آن طیف قرار داشتند، معتقد به تصرف سفارت شوروی بودند. آنها مخالف حمله به سفارت آمریکا بودند و حتی در مقطعی تهدید کردند شما را لو میدهیم. آن طیف اصلا در جریان گروگانگیری نبود؛ اما دانشجویان تصمیم خود را گرفته بودند و تهدید آنها فایدهای نداشت. از نظر ما ورود شاه به آمریکا مفهوم داشت. جریان راکفلر که به دنبال تغییر در ایران بود، عملا ورود شاه به آمریکا را مدیریت میکرد. اصلا انگلیس در شرایط آن روز مطرح نبود».
منتقدان در دولت سابق كجا بودند؟
وي اما به هجمههايي كه به او در سازمان حفاظت محيط زيست هم ميشود واكنش نشان داده و گفته است: كساني كه امروز از محيط زيست و اقداماتش انتقاد ميكنند در دولت گذشته كجا بودند و چرا اقدامي و انتقادي انجام ندادند؟ حالا صدا و سيما بعد از ١٠ سال روي بحث پسماند مانور ميدهد. مديران و برنامهسازان صدا و سيما آن روز كجا بودند؟ وقتي صندوق محيط زيست كشور مصادره شد و سازمان محيط زيست را از آن صندوق كنار گذاشتند آيا دغدغه برنامهسازي نداشتند؟! آيا از خودشان نپرسيدند آن صندوق و آن پولها كجا رفت؟! و سازمان محيط زيست چه شد كه به اين روز افتاد؟! الان شش ماه است كه اين صندوق را دوباره راه انداختهايم. متاسفانه اين اقدامات را نميبينند و تنها به دنبال حاشيهسازي سياسي هستند. به گزارش شرق، رييس سازمان حفاظت محيط زيست ادامه داد: پيشرفتهترين دكلهاي بيسيم را سال ٨١ براي سازمان محيط زيست خريداري كرديم، آيا كسي پرسيد اين دكلها چرا ناپديد شده است؟! تاسيسات موزه تنوع زيستي ايران را نميتوانستند راه بيندازند و با ذغال و چوب محوطهاش را گرم ميكردند. زمينهاي منطقه ورجين را زمينخوارها غارت كردند. رييس سازمان محيط زيست درمورد حاشيههاي ايجاد در سازمان تحت مسووليتش طي روزهاي گذشته گفت: متاسفانه رسانه ملي ما بسياري از برنامهها و گزارش اقدامات سازمان را منعكس نميكند. وي ادامه داد: كار به جايي رسيده كه دلواپسان ايراد ميگيرند ماشينهاي سفرا به سازمان حفاظت محيط زيست رفت و آمد ميكنند و بدتر از آن ادعاي خود را به كاركنان خدوم محيط زيست نسبت ميدهند. از نظر آنها گسترش ارتباطات بينالمللي اشتباه است. اگرچه اين رويكرد كم و بيش در مورد دولت يازدهم در صداوسيما وجود دارد، اما در مورد شخص من بسيار بارز است.