آفتابنیوز : آنچه بیش از همه فضای مذاکرات را غبارآلود کرده، واکنش های منفی طرف مقابل به اظهارات اخیر رئیس جمهور ایران در مورد اسرائیل می باشد.
با نگاهی به روزنامه های مهم اروپا و اخبار و تحلیل های آنها از وضعیت ایران متوجه می شویم که نقطه مشترک آنها تصمیم های مختلف کشورهای اروپایی به منزوی کردن جمهوری اسلامی ایران است.
واشنگتن پست به اخراج نماینده ایران از سازمان ملل اشاره کرده است. لوموند در گزارشی خبر داده که وزارت خارجه آلمان مشغول بررسی ایجاد محدودیت هایی برای سفر مقامات ایرانی به آن کشور است. روزنامه کریسشن ساینس مانیتور در تحلیلی سخنان جنجالی احمدی نژاد را جنگ قدرتی در تهران توصیف کرده و نوشته، مقامات اروپایی باید با خودداری از دادن ویزا به مقامات ایرانی، با نقشه رئیس جمهور ایران مقابله کنند.
در همین راستا، سناتور هیلاری کلینتون از رایس وزیر امور خارجه آمریکا به علت نشان ندادن واکنش جدی در برابر اظهارات ضدیهودی رئیس جمهور ایران انتقاده کرده است.
وی در نامه ای خطاب به رایس نوشت: اظهارات احمدی نژاد «خارج از چارچوب گفتمان بین المللی است و نام آمریکا باید در میان جامعه بین الملل که به شکل یکپارچه اظهارات احمدی نژاد را محکوم کرده است، در اولویت قرار گیرد.»
شورای همکاری خلیج فارس نیز که به نوشته گاردین همیشه موضعی محافظه کارانه در مقابله همسایگانشان اتخاذ می کرده، این بار نگرانی های خود را نسبت به فعالیت های هسته ای ایران ابراز داشته و دبیرکل این اتحادیه گفته است: کشورهای خلیج فارس نگرانند که در میان زرادخانه هسته ای ایران و اسرائیل گرفتار شوند.
او همچنین گفته است فاصله تاسیسات هسته ای ایران تا کشورهای حوزه خلیج فارس کمتر از فاصله آنها تا تهران است. به نظر می رسد این کشور های کوچک نیز سعی دارند ایران را تحت فشار قرار دهند. با توجه به فضای غالب قبل از مذاکرات به نظر می رسد که در توفان به پا شده هدایت کشتی مذاکرات با اروپا کاری بس دشوار است. چرا که اکنون اروپا نیز با موضعی کج دار و مریز، مذاکرات دسامبر را تنها به عنوان تصمیم گیری برای ادامه مذاکرات در ماه ژانویه میلادی اعلام کرده است و همه چیز را منوط به واکنش های احتمالی ایران کرده است. اروپایی که به اعتقاد تحلیلگران و ناظران سیاسی پس از قطع مذاکرات با ایران با حمایت از طرح روسیه نشان داد که عملا نقشش در حل بحران هسته ای ایران در حال افول بوده است. دلایل افول نقش اروپا در حل روند بحران هسته ای از یک طرف، نداشتن شرکای قابل اتکا مثل روسیه و چین از طرف دیگر، این پرسش را در ذهن به وجود می آورد که آیا اجتناب از بحران در شرایط کنونی ضروری است و با روش های معقول باید در صدد مدیریت بحران برآییم و یا اینکه در شرایطی که شریک قابل اتکای هم نداریم و جو غالب نیز به ضرر ماست با موضع گیری های غیرکارشناسانه به فکر بعد از مذاکرات که احتمالا قطع روند مذاکرات و تبعات آن ارجاع پرونده به شورای امنیت هست باشیم تا بار دیگر از رهگذر و حوادث مبادرت به حفظ و احقاق حقوقمان در شرایطی برآییم که اجماع بین المللی هم علیه کشور ما صورت گرفته است.