آفتابنیوز : در راهروي سالن پرچم ايران روي ميزي گذاشته شده بود و مهمانان با نوشته و امضاي خود هديهاي را که قرار بود به خاتمي بدهند تکميل ميکردند. داخل سالن هم روي هر يک از صندلي کاسهاي انار و فال حافظ گذاشته شده بود.
سالن 1500 نفرهي شهيدآويني فرهنگسراي بهمن تقريبا پر شده بود که خاتمي؛ " مردي با عباي شکلاتي " در ميان ابراز احساسات، دست زدنها و "خاتمي دوستت دارم" هاي حاضران وارد شد و با حضور در ابتداي سالن با خم کردن سر و تکان دادن دست از ابراز احساسات آنها قدرداني کرد.
همزمان با ورود خاتمي جمعي از اعضاي خانواده وي از جمله عماد پسرش و ليلا دخترش هم در جشن يلداي 40 چراغ حاضر شدند.
جشن شب چله 40 چراغ با شعري از سهيل محمودي در وصف امام رضا(ع) و سپس اجراي منصور ضابطيان و پگاه آهنگراني آغاز شد و امير مهدي ژوله، طنزنويس 40 چراغي در ابتداي اين مراسم لطيفههايي درباره خاتمي و اصلاحطلبان تعريف کرد که با ابراز احساسات و هيجان حضار همراه شد.
در ميانه اين برنامه چند کليپ با مضمونهاي متفاوت به نمايش درآمد که يکي از آنها مربوط به تعدادي از همکاران 40 چراغ بود که براي نوشتن گزارشي در قالب دو گدا به سطح شهر تهران رفته بودند و واکنش مردم را به تصوير ميکشيدند. کليپ ديگر انيميشيني را با صداي شهرام ناظري خلق کرده و به نمايش گذاشته بود.
يکي ديگر از کليپهايي که در اين مراسم به نمايش درآمد، روايت هشت سال رياستجمهوري خاتمي با نمايش عکسهاي حجت سپهوند از خاتمي بود که با وجود ادبيات 40 چراغي و طنز آميز آن، اشکهاي خاتمي و همراهي بسياري از حاضران در هنگام نمايش اين کليپ فضاي سنگيني را حاکم کرده بود.
در ادامهي مراسم به ياد شهداي جنگ تحميلي کليپي که از سوي برگزار کنندگان مراسم ساخته شده بود نمايش داده شد و مهديه عدالتمنش فرزند شهيد علي عدالتمنش به قرائت متني ادبي دربارهي خاتمي پرداخت و او را نمادي از يک روحاني روشنفکر و سياستمدار با اخلاق و از احياکنندگان تصوير حضرت امام(ره) براي نسل سوميهايي که امام را درک نکردهاند، معرفي کرد.
بخش ديگري از اين مراسم به اقليتهاي مذهبي اختصاص داده شد.
در اين بخش راشين جهانگيري به نمايندگي از زرتشتيان، لعا دانيالي به نمايندگي از کليميان و ژوزف اميريان به نمايندگي از مسيحيان همزمان با هم به روي سن آمدند و هرکدام با قرائت آياتي از کتاب مقدسشان سخناني را جداگانه دربارهي خاتمي ارائه دادند.
بر اساس اين گزارش 40چراغيها به شهرستانهاي مختلف ايران رفته بودند و کليپي از اظهارات و ابراز احساسات جوانان دربارهي سيد محمد خاتمي تهيه کرده بودند که در اين مراسم به نمايش درآمد.
بچههاي 40 چراغ در ادامه اين مراسم ترانهاي از لاريپور ترانهسرا با عنوان مردي با عباي شکلاتي را به اجرا درآوردند.
پس از اجراي ترانه از خاتمي دعوت شد تا براي شرکت در گفتوگويي دوستانه با مجريان برنامه به سن برود. همزمان با قرار گرفتن خاتمي روي سن حاضران با سرود يار دبستاني او را همراهي کردند و خاتمي هم با تکان دادن دست پاسخ آنها را داد.
خاتمي بعد از پايان گفتوگو با تفالي به ديوان حافظ ، اين شاعر بزرگ را آيينهتمامنماي ملت ايران خواند و از روي ديوان حافظ خواند: عشقبازي و جواني و شراب لعل فام ، هر كه اين عشرت نخواهد زندگي بر وي حرام ... خاتمي در مصرع دوم با اشاره به مجلس حاضر
از واژه «اين مجلس» به جاي «اين عشرت» استفاده كرد.
هديه 40 چراغيها به خاتمي با خاموش كردن تمام چراغها و در حالي كه از وي خواسته بودند چشمهايش را ببندد، وارد سالن شد؛ پرچم ايران كه به امضاي مهمانان و ميزبانان رسيده بود و عدهاي با خواندن سرود اي ايران آن را بالاي سر خود گرفته بودند. اين هديه تا رسيدن به دست خاتمي با همخواني سرود همراهي شد.
بچه هاي 40 چراغ همچنين وبلاگي با عنوان مردي با عباي شكلاتي به آدرس http://www.khatamionline.com
به خاتمي هديه كردند تا پس از اين خاتمي هم با مطالب خود به جمع بلاگرها بپيوندد.
سيد محمد خاتمي گفت كه جوانان را دوست دارد؛ زيرا آنان براي يافتن ميكوشند و مظهر حرکت، نشاط و زندگي هستند.
وي در ادامه اين مراسم، با تشکر از برگزارکنندگان مراسم " شب چله با مردي با عباي شکلاتي" با طرح مقدمهاي دربارهي نقش «شب» در ادبيات و فرهنگ ما گفت: شب در ادبيات ما نمود سكون، آرامش و خلوت كردن با خود و كنار زدن پردههاي فريب و دورويي كه انسانها در روز بر چهره دارند و هنگامهي نه آشنايي با خود، که نزديکي با جهان است...."معاشران گره از زلف يار باز کنيد ....شبي خوش است، بدين قصهاش دراز کنيد". شب محل انس، گرد هم آمدن و جايگاه تامل و تدبر بوده است و بيجهت نيست که خداوند هم بهترين شب را شب قدر معرفي کرده است .
رييسجمهور سابق ایران گفت: دريغم آمد در اين شب خوب؛ شبي كه ديشب آن يلدا بود؛ در حال و هواي خوشي که به واسطهي ميلاد امام رضا (ع) داشتيم و در ميلاد مسيح رحمت، از جواني چيزي نگويم.
وي جواني را زيبايي و بارزترين وجه زيبايي را جواني دانست و ادامه داد: هيچ زبان و قلمي قادر به توصيف زيبايي نيست. فقط با هنر و شعر ميتوان زيبايي را تصوير کرد. ميتوان زيبايي را احساس کرد و به کمک هنر در احساس ديگران نشاند. دوست داشتم که شاعر بودم و دربارهي جواني شعر بگويم و اگر شعر نميگويم دوست داشتم مجالي ميداشتم و شعروارهاي دربارهي جواني ميگفتم.
خاتمي با بيان اينكه فيلسوفان و عالمان از واقعيت گزارش ميکنند، اما هنرمند ميآفريند، گفت: هنرمند دروغ نميگويد و آنچه هست، راست است. خبر و روايت است که تحمل صدق و کذب ميکند، اما هنر از مقولهي خبر و روايت نيست و همان است که هست و از جان هنرمند برميخيزد؛ اما از جان پاک، هنر زيبا برميخيزد و از جان ناپاک و پلشت، هنر نازيبا. جان زيبا است که بايد زيباترين مظهر و منشاء زيبايي يعني جواني را بسرايد.
"مردي با عباي شکلاتي" هرچند که مجال نداشت تا شعر وارهاي درباره جواني بگويد اما در چند جمله به بيان اينکه چرا جوان را دوست دارد، پرداخت و گفت: جوان را دوست دارم چون خدا را دوست دارم. خدا عين زيبايي و زيبايي مطلق است و زيباترين آفريدهي او جوان و جواني است. جوان را دوست دارم چون خدا را دوست دارم و جوان را دوست دارم چون انسان را دوست دارم؛ انساني که تنها وقتي خدا او را آفريد به خود آفرين گفت و زيباترين وجه انسان، جواني انسان است.
خاتمي ادامه داد: انساني که خدا را دارد، همه چيز دارد و انساني که خدا را ندارد، هيچ چيز ندارد و شعر عرفاني ماست که به ما ميگويد" به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست ....عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست." خدا را دوست دارم از اين جهت انسان را دوست دارم و چون انسان را دوست دارم، جوان را که اوج کمال و زيبايي انسانيت است، دوست دارم.
رييسجمهور سابق کشورمان جوان را دوست دارد چون بهگفتهي خود از سکون بيزار است و جهان ما يکسره حرکت و سيلان است.
وي ادامه داد: از" هراکليت" تا "صدرالمتالهين" از" صدرالمتالهين تا" هگل" همگي گفتهاند نهاد جهان ناآرام است و بلکه ناآرامي، نهاد جهان است و جهان همواره در حرکت است و بالاترين بيان وحي الهي است که فرمود" کل يوم هو في شان" خدا در هر لحظه در شاني است و هر شان او را فيضي است و فيض وجود او را آفرينشي است؛ يعني خداوند همواره در حال آفرينش جهان نو است. جوان را دوست دارم چون از سکون بيزارم و چون حرکت ذات و جوهر اصلي و جوان مظهر تحرک و پويايي است.
خاتمي گفت: جوان را دوست دارم چون زندگي را دوست دارم وجوان مظهر زندگي هم به لحاظ جسمي هم به لحاظ معنوي است. کشش جنسي که يک نعمت بزرگ خداست و اگر نبود تداوم حيات انساني و نسل انساني ميسر نبود، در جوان به اوج خود ميرسد و اين يعني ميل به سوي زندگي و اگر سلولهاي طبيعي ارگانيزم و انداموارهي انسان را براي زندگي ايجاد ميکنند، جهان انسان از اندامواره و ارگانيزمي پيچيدهتر و عاليتر از انداموارهي انسان برخوردار است .
وي افزود: زن و مرد جوان مهمترين عنصر حيات پيچيدهي انداموارهي جامعه انساني هستند و اين زن و مردند که خانه و خانواده را به عنوان پايه جامعه تشکيل ميدهند و آيا نبايد متاثر باشيم که در دنياي امروز و به خصوص در اثر نقصاني که تمدن غرب از اين جهت دارد، بنيان خانواده سسست شده است.
خاتمي دانايي را وجه ديگري براي دوست داشتن جوان خواند و گفت: مبدا دانايي را پرسش ميدانم؛ اگر پرسش نباشد و ذهن انسان بيپرسش انباني از دانستهها و آگاهيهايي باشد که ديگران در پاسخ به آن پرسشها گفتهاند، آن فرد دانا نيست؛ انسان با پرسش ناآرام ميشود و تلاش ميکند پاسخ مييابد. با پاسخ دانا ميشود و آنگاه آرام ميگيرد. آغاز دانايي پرسش است و جان جوان سرشار از پرسش از جزئيترين امور تا عاليترين معاني جهان هستي است و پرسش آغاز دانايي و جوان، نماد آيينه دانايي است.
وي جوان را مظهر حرکت، نشاط و زندگي دانست و گفت: جوان ميل به زندگي و رو به آينده دارد، حرکت ميکند و خطا هم ميکند. خطا هم دوست داشتني است؛ چرا که تا خطا نباشد تلاش براي حل مشکل وجود نخواهد داشت. همچنان که پرسش آغاز دانايي است، خطا مقدمه اصلاح و صلاح جامعه است. جوان را دوست دارم چون خطا ميکند و جوان را دوست دارم چون ميکوشد تا خطاي خود را جبران کند.
خاتمي تاکيد کرد: ما احساسات فراواني داريم و جوان دانا جواني است که ميکوشد تا خواهشهاي گرفتارکننده خود را به خواهشهاي برتر تبديل کند و جان ناآرام خود را در اثر آن خواهشها با حرکت به سوي خواهشهاي بالاتر با حرکت به سوي برآوردن خواهشهاي بالاتر سيراب کند و در اين دنياي سعي و خطا که حقيقت طبيعت است، در کنار هم قرار گرفتن فرهيختگان جامعه با جوانان، ميتواند ما را به آينده بهتر اميدوار کند.
وي با بيان اينکه"جوان را دوست دارم چون جوان به وضع موجود راضي نيست و همواره در جستوجوي وضعي بهتر و مطلوبتر است" در ترسيم وضع مطلوب آن را وضعي دانست که در آن، انديشه آزاد باشد، انسان حرمت داشته باشد، از بيعدالتي خبري نباشد و جامعه با مشارکت افراد پيش رود.
وي گفت: اين خواست ما در طول تاريخ بوده و جوان امروز ما هم به سوي اين وضع مطلوب در حرکت است.
رييسجمهور سابق کشورمان اظهار داشت: درست است که مسووليتها ميگذرد؛ اما اين ملت هزاران سال است که در تاريخ حضور داشته و با همه فراز و نشيبها، راه خود را به سوي آينده طي کرده است. دل دريايي اين ملت صدها سال است با پذيرش اسلام توانسته است نقش اول را در ايجاد تمدن فاخر اسلامي ايفا کند. اين ملتها دهها سال است که در دنياي مدرن در جستوجوي آزادي، مردمسالاري، پيشرفت و استقلال تلاش کرده و هر گاه شکست خورده مايوس نشده است و در ميان مسلمانان اين افتخار را داشته که انقلاب اسلامي او با آزادي، قانونگرايي و دعوت به مردمسالاري تحقق پيدا کند.
خاتمي معتقد است که اگر اين انقلاب اهميت دارد به اين دليل است که جامعه ما از موضع دين خواستار آزادي، استقلال و پيشرفت شده و ديني را خواسته که با استقلال و آزادي و پيشرفت او سازگار باشد.
وي با تاکيد بر تلاش مردم و مسوولان براي براي سرفرازي، پيشرفت و آزادي ايران و يافتن جايگاه والايي که ايران در صحنه بينالمللي بتواند در آن قرار گيرد، تصريح کرد: ما خواستار جامعهي مردمسالار توام با معنويت و پيشرفت در درون و منادي دنياي عاري از خشونت و سرشار از صلح و مهرباني هستيم.
خاتمي سخن خود را با کلام حافظ به پايان رساند و چنين گفت: «بر سر آنم که گر زدست برآيد/ دست به کاري زنم که غصه سرآيد..... »
سيدمحمد خاتمي گفت: اگر بتوانيم زمينهاي را فراهم كنيم تا جوانهاي تمدنهاي مختلف با هم رابطه داشته باشند، شايد راهي براي منزوي كردن خشونتطلبان در دنيا و زمينهاي به سوي صلح و آشتي باشد.
خاتمي در بخش گفتوگو با پگاه آهنگراني و مسعود ضابطيان؛ دو مجري اين جلسه، در پاسخ به سوالي با اين مضمون كه آيا 35 سال پيش وقتي كه در اردكان به آسمان نگاه ميكرده فكر ميكرده كه روزي دربارهي رنگ عباي او ترانه بگويند؟ گفت: من هميشه وقتي كه شبهاي كوير را ميديديم به ياد نزديكي آسمان و زمين و روح آسماني انساني كه در زمين زنداني است و ميتواند آسماني شود ميافتادم. آرزو داشتم همه انسانها را در همه جا شاداب و برخوردار ببينم و روزي كه تقدير ايجاب كرد كه در اين موقعيت قرار گيرم، هميشه به دنبال شادي روح ايراني بودهام. آن ترانهاي كه خانم لاريپور سروده، مهر و محبت و عشق ايراني را نشان ميدهد. مهم نيست كه دربارهي چه كسي سروده شده، مهم اين است كه سرود عشق است و من هميشه سرود عشق را دوست داشتهام.
رييس جمهور سابق كشورمان در پاسخ به اين سوال كه اين روزها كجاست و چه ميكند، گفت: كمي استراحت ميكنم. اما دغدغهها انسان را راحت نميگذارد. كارهاي گذشته را مرور و براي آينده خود را آماده ميكنم.
مجري مراسم درباره اين كه آيا شب چله را با خانواده گذرانده است، از وي پرسيد كه خاتمي گفت: بعد از پايان مسووليتم تصميم گرفتم كه ناهار را در منزل باشم و تا فردا ساعت 10 كه به سر كار ميآمدم در منزل ميماندم؛ متاسفانه يكي از دخترهايم يك ماه پيش از ايران رفت و خوشبختانه يكي ديگر از دخترهايم به ايران آمد. محفل صميمي و خوبي داريم و دق دل اين هفت سال را در ميكنيم.
رييس موسسه بينالمللي گفتوگوي فرهنگها و تمدنها با اين سوال مواجه شد كه آيا سفر زياد ميرود و آيا در اين سفرها همچنان از او استقبال ميشود.
وي اظهار داشت: بله سفر زياد ميروم اما اين كه استقبال ميشود را بايد از ديگران پرسيد. از همه سياستمداران، دانشگاهيان، فرهيختگان كه دعوت ميكنند و از ايرانيان خارج از كشور كه در سفرهايم با آنها ديدارهايي دارم تشكر ميكنم.
خاتمي در پاسخ به اين سوال كه بهترين اتفاقي كه در دوران رياستجمهورياش افتاد چه بود؟، گفت: فكر ميكنم بهترين اتفاقي كه رنج مرا زياد كرد اين بود كه شاهد بودم در جامعهي جوان ما كه هفتاد درصد زير 30 سال هستند، جوانان با اميد به آينده به صحنه آمدند و متاسفم از آن كه آن طور كه بايد و شايد به اين اميد پاسخ نداديم؛ اما وضعيت ما در لايههاي جامعه نه در صورت و سطح، بهتر از روزهاي گذشته است.
خاتمي همچنين در پاسخ به اين سوال كه دوست داشت چه اتفاقي بيفتد، تصريح كرد: دوست داشتم خواست ملت ايران كه آزادي، استقلال و پيشرفت است سريع تحقق يابد؛ اما مسائل سياسي و اجتماعي زمان ميبرد و نبايد انتظار نتيجهي زودهنگام داشت.
مردي با عباي شكلاتي در مواجهه با اين سوال كه استقلالي است يا پرسپوليسي هم گفت: من ايرانيام. همه را دوست دارم و اميدوارم كه تيم ملي در جام جهاني موفق شود.
او همچنين در پاسخ به اين پرسش كه پيش بينياش براي بازي ايران و پرتغال چيست؟ گفت: من پيشبيني نميكنم و اساسا پيشگويي هم نميكنم؛ چون پيشگويي مربوط به پيامبران و يا پيشگويان است كه من هيچ كدام نيستم. اميدوارم هر چه هست باعث عزت و سربلندي ايران شود.
پگاه آهنگراني از خاتمي پرسيد كه به نظر او منصور ضابطيان شبيه چه كسي است. خاتمي با اشاره به فيلمي كه از بچههاي چهلچراغ ساخته بودند و منصور ضابطيان نقش يكي از گدايان را بازي كرده بود، گفت: شبيه همان گدايي است كه در فيلم بود.
وي همچنين با يادي از مرحوم «كيومرث صابري» گل آقا، يادآور شد: متاسفانه ايشان عكس ما آخوندها را به دلايلي نميكشيدند، اما دكتر نجفي وزير اسبق آموزش يك بار به من گفت حس ميكنم كه كم كم داريم شبيه كاريكاتورهايمان ميشويم.
«آقاي خاتمي چرا دير ازدواج كردهايد؟» اين سوالي بود كه خاتمي در پاسخ به آن گفت: من علاقهمند بودم استقلال پيدا كنم و بعد ازدواج كنم .آخر هم استقلال پيدا نكردم و ازدواج كردم.
او همچنين در پاسخ به اين پرسش كه جوانان در كنار او هستند يا خير؟ با اشاره به فعاليتهايي كه در آينده در نظر دارد انجام دهد، يادآور شد: من براي آيندهام سه فعاليت ميكنم كه در هر سه، بستر فعاليت جوانها فراهم ميشود. ميخواستم كارها شكل بگيرد و بعد اعلام كنم. چون ميخواهم متكي به خودم باشم. بنابراين كارها مقداري طول ميكشد. يكي از فعاليتهايم بنياد آزادي، رشد و آباداني ايران (باران) است كه اين بنياد متشكل از مديران برجسته و باسابقه ايران و بسياري از استادان دانشگاه و پژوهشگران است و اميدواريم كه در عرصههاي فرهنگي تربيت نيرو، اقتصادي، سياسي، اجتماعي فعال باشيم.
رييس بنياد باران با اشاره به مصوبه اخير اين بنياد مبني بر اين كه عمدتا عضو پيوسته را از ميان جوانان بگيرند، تصريح كرد: اين تصميم در زمان خود اعلام خواهد شد كه از جوانان هم به صورت شخصيت حقوقي آنها و هم NGOهايي كه در جامعه ما وجود دارد استفاده كنيم. يكي از افتخارات دورهي مسووليت من، گسترش كمي و كيفي موسسات غيردولتي در ايران به خصوص در بخش جوانان است.
خاتمي ادامه داد: بخش ديگر فعاليت من مربوط به گفتوگوي تمدنهاست كه در اين زمينه يك موسسه در ايران تاسيس كرديم و علاقهمنديم گفتوگوي بين شرق و غرب و بين اسلام را برگزار كنيم.
رييس موسسه بينالمللي گفتوگوي فرهنگها و تمدنها با اشاره به اين كه در سفرهاي خارجي از او به عنوان يك مسلمان شرقي استقبال ميشود نه فردي كه فلسفه غرب را مطالعه كرده است، يادآور شد: اين امر به دليل اهميت شرق و دنياي اسلام است. در طول تاريخ سوءتفاهماتي بين غرب و اسلام وجود داشته و قدرتهاي خشونتگرا و توسعهطلب براي ادامه كار خود هميشه دشمن ايجاد كردهاند و امروز كه دشمني به نام اردوگاه شرق و سوسياليسم وجود ندارد، از اسلام براي خود دشمن ميسازند و ديگر گرايشها و روشهاي خشونتباري كه به نام اسلام هم در درون كشورهاي اسلامي و هم در عرصه بينالمللي وجود دارد را به حساب اسلام ميگذارند.
اين روحاني مسلمان تاكيد كرد: ديدهاي تحجرگراي متعصب كه با هرگونه پيشرفت مقابله ميكند و در عرصه جهاني به خشونت دست ميزند، همچنين با ترور و ايجاد وحشت در دنيا چهرهي اسلام را خدشهدار ميكند. ما در دنيا بايد بگوييم كه آيا صدايي كه از اسلام و دنياي شرق بيرون ميآيد همان صدايي است كه از لولهي اسلحهها و يا انفجار بمبها در نيويورك، لندن، و جاهاي ديگر شنيده ميشود؟ و يا اسلام صداي ديگري هم دارد.
خاتمي معتقد است كه اسلام صداهاي بهتري دارد و اكثريت جوامع شرقي و اسلامي در عين حال كه دلشان ميخواهد به آيين خود پايبند باشند ميخواهند در دنياي امروز زندگي كنند.
رييس موسسه بينالمللي گفتوگوي فرهنگها و تمدنها با اشاره به سفري كه به مالزي در فوريه خواهد داشت، تصريح كرد: در اين سفر در كنفرانسي با اين عنوان « چه كسي از طرف اسلام و چه كسي از طرف غرب سخن ميگويد؟» شركت خواهم كرد و سخنران اصلي خواهم بود. معتقدم كه ما در شرق بايد ابتدا مشخص كنيم كه چه كسي از طرف اسلام سخن ميگويد. اسلام مهربان طرفدار پيشرفت كه راه مردم سالاري را متناسب با شان انسان انتخاب كرده است، اسلامي كه براي حقوق بشر احترام قائل است و خواستار عدالت است و ميخواهد مستقل زندگي كند، بايد معرفي شود. اين اسلام ميخواهد نظامي داشته باشد؛ نه اسلام نژادپرستان آپارتايد كه فقط مسلمانان از آن برخوردار باشند. اسلام مردمسالاري را ميخواهد كه در آن همه انسانهايي كه در متن نظام زندگي ميكنند اعم از مسلمان و غيرمسلمان، از حرمت و حقوق مساوي برخوردار و در عين حال اين نظام از اخلاق و معنويت كه غايب بزرگ زمان ماست، بهرهمند باشد.
وي ادامه داد: بايد بگوييم كه آيا اين اسلام ميتواند در دنيا با ساير تمدنها تفاهم كند يا آن كه به صورت ترورها و سختيها در دنيا خودنمايي ميكند. اين تلاشي است كه در درون دنياي اسلام و دنياي غرب ساماندهي ميشود و با كشورهاي مانند چين، ژاپن، هند و كشورهايي نظير آنها در رابطه هستيم تا ساماندهي فكر نوي را كه متعلق به گذشته است اما ميخواهد براي آينده زندگي بشر را تامين كند، صورت دهيم.
خاتمي فعاليت سوماش را تاسيس مركز بين المللي گفتوگوي تمدنها در ژنو برشمرد و گفت: اين مركز نيز با حضور شخصيتهاي برجستهاي كه در دنيا هستند، شكل ميگيرد و در آنجا گفتوگويي بين اسلام و غرب و همان گفت وگوي تمدنها صورت خواهد گرفت. در تمامي اين موارد جوانان حضور خواهند داشت؛ زيرا گفتوگو فقط گفتوگوي كلامي نيست. اگر بتوانيم زمينهاي را فراهم كنيم تا جوانهاي تمدنهاي مختلف با هم رابطه داشته باشند، شايد راهي براي منزوي كردن خشونتطلبان در دنيا و زمينهاي به سوي صلح و آشتي باشد.
طراح ايده گفتوگوي تمدنها در ادامه در پاسخ به اين سوال كه آيا تا به حال با اينترنت گفتوگو كرده است، گفت: نه. بنا بود آقاي ابطحي به من اينترنت ياد بدهند ولي هنوز اين كار را نكردهاند، ولي از اينترنت استفاده ميكنم و فرزندانم و ديگر اطرافيانم مرا در جريان آن چه در آن دنياي مجازي ميگذرد، قرار ميدهند.
در پايان اين گفتوگو به خاتمي گفته شد كه دوستان وبلاگ نويس براي او هديهاي در نظر گرفتهاند و وبلاگ «خاتمي آن لاين» را به او هديه دادهاند و از او ميخواهند كه در اين وبلاگ مطلب بنويسد كه وي پاسخ داد: من افتخار ميكنم و از همه وبلاگ نويسان هم تشكر ميكنم.
اين مراسم با نيايشي از باران كوثري و همراهي حاضران در اين جشن به پايان رسيد.