مرد،همسر خویش و پیرمرد همسایه را کشت
آفتاب‌‌نیوز : 
اسفندماه سال گذشته خانواده زن جواني با مراجعه به پليس آگاهي شهريار از ناپديد شدن مرموز دختر خود خبر دادند.آنها اظهار داشتند؛ چند روز است كه از دخترمان خبري نيست. با طولاني شدن غيبت او ديروز به موضوع مشكوك شديم. ابتدا احتمال داديم او بيمار شده است اما وقتي به خانه او رفتم، دامادمان نيز از او اظهار بي‌اطلاعي كرد.
پس از مطرح شدن اين شكايت پرونده‌اي در پليس آگاهي شهريار تشكيل شد و ماموران تحقيقات خود را در اين رابطه آغاز كردند.
در حالي كه تحقيقات براي يافتن زن جوان به نام ليلا بي‌نتيجه مانده بود، خانواده او با مراجعه به پليس آگاهي مدعي شدند رفتار دامادشان مشكوك است و او به احتمال قوي از سرنوشت ليلا خبر دارد.
با بدست آمدن اين سرنخ كارآگاهان همسر 30 ساله ليلا را به نام حميدرضا دستگير كردند.حميدرضا ابتدا منكر اطلاع از سرنوشت همشرش شد اما در ادامه لب به اعتراف گشود و پرده از قتل همسرش و مرد سالمندي برداشت.
متهم به قتل اقرار كرد: به رفتار همسرم خيلي مشكوك بودم روز حادثه زماني كه به خانه آمدم او را ديدم كه در حال جمع كردن اثاثيه‌اش بود. وقتي علت را از او پرسيدم گفت، قصد دارد از خانه من برود. پس از بيرون رفتن همسرم او را تعقيب كرده و ديدم كه وارد باغي مقابل منزلمان شد.چند لحظه بعد تصميم گرفتم وارد باغ شوم. در زدم مرد 66 ساله‌اي به نام فضل‌الله در را باز كرد. همسرم را در باغ با لباس نامناسب ديدم. خيلي عصباني شده بودم. با چوبي كه در دست داشتم ضربه محكمي به سر فضل‌الله زدم كه باعث مرگ او شد. سپس به سراغ همسرم رفتم و او را با دست خفه كردم.
متهم به قتل ادامه داد: بعد از كشتن همسرم به محل كارم رفتم و از آنجا فرقوني برداشتم و به باغ برگشتم. در گوشه‌اي از باغ گودالي كندم و دو جسد را با فرقون داخل آن انداختم و روي جسدها كود ريختم.فرداي روز حادثه به خاطر اينكه احتمال مي‌دادم جسدها كشف شود به باغ رفتم و با بنزين دو جسد را آتش زدم.
با اعترافات حميدرضا ماموران به محل دفن اجساد رفته و توانستند اجساد سوخته ليلا و فضل‌الله را كشف كنند.
پرونده حميدرضا به اتهام دو فقره قتل عمد و جنايت بر ميت به دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شده است.
اسفندماه سال گذشته خانواده زن جواني با مراجعه به پليس آگاهي شهريار از ناپديد شدن مرموز دختر خود خبر دادند.آنها اظهار داشتند؛ چند روز است كه از دخترمان خبري نيست. با طولاني شدن غيبت او ديروز به موضوع مشكوك شديم. ابتدا احتمال داديم او بيمار شده است اما وقتي به خانه او رفتم، دامادمان نيز از او اظهار بي‌اطلاعي كرد. پس از مطرح شدن اين شكايت پرونده‌اي در پليس آگاهي شهريار تشكيل شد و ماموران تحقيقات خود را در اين رابطه آغاز كردند.
در حالي كه تحقيقات براي يافتن زن جوان به نام ليلا بي‌نتيجه مانده بود، خانواده او با مراجعه به پليس آگاهي مدعي شدند رفتار دامادشان مشكوك است و او به احتمال قوي از سرنوشت ليلا خبر دارد.
با بدست آمدن اين سرنخ كارآگاهان همسر 30 ساله ليلا را به نام حميدرضا دستگير كردند.حميدرضا ابتدا منكر اطلاع از سرنوشت همشرش شد اما در ادامه لب به اعتراف گشود و پرده از قتل همسرش و مرد سالمندي برداشت.
متهم به قتل اقرار كرد: به رفتار همسرم خيلي مشكوك بودم روز حادثه زماني كه به خانه آمدم او را ديدم كه در حال جمع كردن اثاثيه‌اش بود. وقتي علت را از او پرسيدم گفت، قصد دارد از خانه من برود. پس از بيرون رفتن همسرم او را تعقيب كرده و ديدم كه وارد باغي مقابل منزلمان شد.چند لحظه بعد تصميم گرفتم وارد باغ شوم. در زدم مرد 66 ساله‌اي به نام فضل‌الله در را باز كرد. همسرم را در باغ با لباس نامناسب ديدم. خيلي عصباني شده بودم. با چوبي كه در دست داشتم ضربه محكمي به سر فضل‌الله زدم كه باعث مرگ او شد. سپس به سراغ همسرم رفتم و او را با دست خفه كردم.
متهم به قتل ادامه داد: بعد از كشتن همسرم به محل كارم رفتم و از آنجا فرقوني برداشتم و به باغ برگشتم. در گوشه‌اي از باغ گودالي كندم و دو جسد را با فرقون داخل آن انداختم و روي جسدها كود ريختم.فرداي روز حادثه به خاطر اينكه احتمال مي‌دادم جسدها كشف شود به باغ رفتم و با بنزين دو جسد را آتش زدم.
با اعترافات حميدرضا ماموران به محل دفن اجساد رفته و توانستند اجساد سوخته ليلا و فضل‌الله را كشف كنند.
پرونده حميدرضا به اتهام دو فقره قتل عمد و جنايت بر ميت به دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شده است.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید