بادیگارد
از همان روزهایی که ساختش را شروع کرده بودند، سر و صدای زیادی به پا کرده بود، ابراهیم حاتمیکیا مضمون سیاسی تازهای را برای آخرین اثرش انتخاب کرده بود و تا مدتها اطلاعات و جزئیاتی از آن در دسترس نبود. «حیدر ذبیحی» سرتیم حفاظت از شخصیتهاست که حالا در آستانه بازنشستگی قرار دارد، اما مشکلاتی که در یکی از ماموریتها برایش به وجود میآید، همه چیز را بدل به بحرانی بزرگ میکند. فیلمی که سراسر گلوله و اسلحه و تیراندازی است، با ترور شروع و با ترور هم تمام میشود و از همین رو پرویز پرستویی بازیگر نقش حیدر در بیشتر تصاویر منتشر شده از فیلم زخمی است.
مریلا زارعی همسر حیدر است و عاشقانه او را دوست دارد و به گفته برخی رابطه میان حاجکاظم فاطمه در «آژانس شیشهای» را تداعی میکنند. دیدن «بادیگارد» را در روزهای جشنواره از دست ندهید، با اینکه احتمالا در روزهای نوروز حتما اکران میشود، اما جشنواره چیز دیگری است و آخرین ساخته حاتمیکیا با وجود داستان و عواملی که در کنار یکدیگر جمع کرده، حتما میخکوبتان خواهد کرد.
سیانور
سید رضای «طلا و مس» که نگران بیماری زهرا خانوم بود، حالا دومین اثر سینماییاش را کارگردانی کرده، «دهلیز» را که یادتان هست، هم در جشنواره دیده شد و هم در اکران عمومی مورد توجه قرار گرفت، این بار هم بهروز شعیبی سراغ سوژه خاصی رفته روایتی متفاوت از حوادث دهه ۵۰ ایران در بستری عاشقانه و سیاسی را به تصویر میکشد. «سیانور» بازیگرهای زیادی دارد که در کنار شعیبی قرار گرفتهاند و یکی از پربازیگرترین و پرلوکیشنترین فیلمهای جشنواره است. «سیانور» از آن جهت مورد توجه ماست که علاوه بر سیاسی و عاشقانه بودن، حاصل همکاری شعیبی و رضوی است که پیش از این هم نشان دادهاند که در به نمایش گذاشتن سوژهها از زاویههای خاص موفق هستند، درست مانند سریال «پرده نشین».
بارکد
مصطفی کیایی چند سالی است که متوالی در جشنواره فیلم فجر حضور دارد و هربار هم توانسته مخاطب را راضی نگه دارد، از «ضدگلوله» که هم سیمرغ فیلمنامه را گرفت و هم طنز موفقی به حساب میآمد تا «عصریخبندان» که ابتدای امسال در سینماها اکران شد و در جشنواره سال گذشته هم تا جایی مورد توجه قرار گرفته بود که سحر دولتشاهی برای بازی در آن سیمرغ بلورین را دریافت کرد. «بارکد» به گفته خود کیایی فضایی مفرح و شاد دارد و محسن کیایی، بهرام رادان و سحر دولتشاهی از بازیگرانی هستند که از فیلم قبل باز در کار او حضور دارند و البته به زعم برخی همه بازیگرانی این اثر در نقشی بازی کردهاند که پیش از این در آن ظاهر نشدهاند که این را میتوان از گریمهای متفاوت رادان و کیایی فهمید.
دختر
فیلم تازه کارگردان «یه حبه قند» و «امروز» است که فرهاد اصلانی و مریلا زارعی در آن به ایفای نقش میپردازند. این فیلم که مانند دیگر آثار میرکریمی خانوادگی است و مضمونی اجتماعی دارد روایتی از زندگی آقای عزیزی دارد که مسئول قسمت نگهداری و تعمیرات پالایشگاه آبادان است و حالا دخترش میخواهد به او سر بزند. بخشی از این فیلم در آبادان فیلمبرداری شده و میرکریمی نشان داده همیشه میتواند حرفی برای گفتن داشته باشد.
رسوایی ۲
اگر «رسوایی» را دیده باشید، به خوبی با اوضاع و شرایط فیلم آشنا میشوید، تجربه به خوبی نشان داده که همانقدر که اعضی هیئت داروان جشنواره فیلم فجر در دورههای مختلف نسبت به اثار مسعود دهنمکی بیتفاوت بودهاند، به جایش در اکران عمومی مورد توجه قرار گرفته و فروش خوب و عجیبی داشته، از سه گانه «اخراجیها» تا «رسوایی». برای اینکه بدانیم این فیلم دهنمکی که روایتی از ۱۰ سال بعد از رسوایی قبلی است و شهری پر از فساد را نشان میدهد که در آن زلزله رخ میدهد؛ چطور فیلمی است، روزهای جشنواره نباید آن را از دست داد. از تیم قبلی رسوایی اکبر عبدی، محمدرضا شریفینیا و اسماعیل خلج به این قسمت آمدهاند.
دلبری
نماینده سینمای دفاع مقدس در سینمای ایران همین «دلبری» است، سید جلال اشکذری توانسته بازی متفاوتی از هنگامه قاضیانی در این اثر بگیرد. «دلبری» روایتی از زندگی طوبی است که در شب عروسی خواهرزادهاش با حوادث تازهای در زندگی روبرو میشود. از نکتههای جالب این فیلم میتوان به حضور محمدرضا شیرخانلو اشاره کرد که نقش اصلی هم بر عهده دارد.
امکان مینا
۱۲ سال زمان نیاز بود تا منوچهر محمدی و کمال تبریزی بعد از تجربه «مارمولک» دوباره در کنار یکدیگر قرار بگیرند. این بار «امکان مینا» حاصل همکاری این دو است که عاشقانهای سیاسی است که در دهه ۶۰ میگذرد و میلاد کیمرام و مینا ساداتی هم دو بازیگر نقش اول آن هستند. کیمرام که خبرنگار است به همراه همسرش که عضو گروهی سیاسی است، درگیر اتفاقاتی میشوند. کمال تبریزی سال گذشته نیز با فیلم «طعم شیرین خیال» در جشنواره حضور داشت که بیش از اینکه داستان مشخصی داشته باشد، جاوههای میژه خوبی داشت و درباره اهمیت محیط زیست و طبیعت پیرامونمان صحبت میکرد.
نفس
نرگس آبیار بعد از ساخت «شیار ۱۴۳» هم توقعات از خودش را خیلی بالا برد و هم نشان داد سینمای دفاع مقدس داستانهای زیادی در دل خودش دارد. «نفس» هم به نظر میرسید داستان متفاوتی دارد و آبیار برای ساخت آن به یزد رفته است و روایتی از زندگی چهار کودک با نامها «بهار»، «نادر»، «کمال» و «مریم» را روایت میکند که همراه پدر و مادربزرگشان در دهه ۵۰ زندگی میکنند. تجربه دیدن اثر متفاوت آبیار در سینما را از دست ندهید.
لانتوری
رضا درمیشیان پیش از اینکه درگیر حواشی و اکران و مابقی ماجرای «عصبانی نیستم» در جشنواره دو سال قبل بشود، قصد ساخت «لانتوری» را داشته و میگویند درباره اسیدپاشی است! باران کوثری و نوید محمدزاده باز هم کنار این کارگردان جوان قرار گرفتهاند و روایتز از زندگی یک گروه خلافکار را تعریف میکنند.
مالاریا
به نظر میرسد حضور آزاده نامداری در «مالاریا» پرویز شهبازی حسابی سر و صدا به راه انداخته است. نامداری که برای حضور در فیلم و تست گریم اولیه چادرش را برداشته بود، حسابی حاشیه ساز شد و بعد دوباره تصمیم گرفت با چادر در فیلم حاضر شود. شهبازی که در دو اثر قبلی خود به سراغ جوانان رفته بود و از کسانی بازی گرفته بود که اولین بار بود جلوی دوربین میرفتند، این بار هم برای نقش اصلی دختر از میان ۱۵۰۰ متقاضی ساغر قناعت را انتخاب کرده است. او همچنین از آذرخش فراهانی پسر بهزاد فراهانی نیز در فیلمش استفاده کرده است که خواننده زیر زمینی است و آواز میخواند!
ایستاده در غبار
همه ما مستندهایی از زندگی فرماندهان و شهدای جنگ دیدهایم، در این سالها هم مستند های زیادی ساخته و هم فیلمها. اما «ایستاده در غبار» متفاوت است، از این جهت که مستندگونه فیلمبرداری شده و شما را به یاد مستندهای روایت فتح میاندازد. محمد حسین مهدویان کارگردان این اثر که اولین فیلم سینمایی خودش را ساخته، پیش از این سریال «آخرین روزهای زمستان» را نیز با همین شیوه تولید کرده بود و روایتی از زندگی شهید باقری را به تصویر کشده بود، این بار و در «ایستاده در غبار» زندگی احمد متوسلیان را میبینیم و با او همراه میشویم. فیلمی به ظاهر مستند که همه چیز آن کارگردانی و طراحی شده است.
ابد و یک روز
پیمان معادی، نوید محمدزاده، پریناز ایزدیار، ریما رامینفر، شبنم مقدمی و شیرین یزدانبخش در اولین فیلم بلند سعید روستایی بازی میکنند. این جوان خوش آتیه پیش از این فیلم، فیلمهای کوتاه زیادی ساخته و نوشته است. داستان فیلم درباره خانواده فقیری است که می]واهند دخترشان را شوهر بدهند و به افغانستان برود و پریناز ایزدیار این نقش را بازی میکند. اما از نکات قابل توجه فیلم نقشهای پیمان معادی و نوید محمدزاده است که معادی نقش فلافلفروشی را دارد که ترک اعتیاد کرده و محمدزاده هم در نقش معتاد ظاهر شده است.
کجا برویم؟
پیش فروش سریهای بلیتهای جشنواره هفته پایانی دی آغاز شد و البته فروش خوبی در همه سینماها داشت، البته امسال پردیس سینمایی ملت به عنوان کاخ مردمی در نظر گرفته شده و برای تهیه بلیتهای سری آن باید ۲۰۰ هزار تومان هزینه میکردید که هم در فرش قرمز فیلمها حضور داشته باشید و هم از شما پذیرایی شود. از این رو در این سینما بلیت تکی فروخته نمیشود و اگر جز افرادی نیستید که کارت کلی پردیس را تهیه کردهاید، بهتر است از خیر این سینما بگذرید.
در دیگر سینماها هم فروش سری وجود داشت، اما حالا برای دیدن فیلمها به صورت تکی بهتر است ابتدا فیلمی که میخواهید ببینید را انتخاب کنید، بعد سینمایی که رفت و آمد به آن برایتان راحتتر است را انتخاب کنید. طوری برنامه ریزی کنید که حداقل یک ساعت تا یک ساعت و نیم قبل از آغاز فیلم مورد نظر در سینما حتما حاضر باشید که بتوانید بلیت تهیه کنید، این روزها شرایط به شکلی است که هر چه زودتر در سینما باشید، صف کمتری را شاهد هستید و بلیت هم حتما به گیرتان میآید.
سینماهای آزادی، پردیس کوروش، جوان، پردیس زندگی، فرهنگ، پردیس چارسو، اریکه ایرانیان، استقلال، ماندانا، موزه سینما بلیتهای تکیشان ۱۰ هزار تومان است که البته میزان دسترسی به هرکدام از آنها با هم تفاوت زیادی دارد.
سینماهای پردیس راگا، پردیس کیان و پرشین کرج با قیمت تکی ۸ هزار تومان در روزهای جشنواره آماده پذیرایی هستند.