آفتابنیوز : فواد صادقی- در فاصله کمتر از یک هفته تا برگزاری انتخابات مجلس خبرگان رهبری، موج تخریبی شدیدی علیه فهرست خبرگان مردم که توسط جمعی از اساتید و فضلای حوزه علمیه قم تهیه شده و با مشورت بزرگان نظام نهایی گردیده و مورد حمایت آیتالله هاشمیرفسنجانی نیز قرارگرفته، آغاز گردیده است.
بهانه این تخریب نیز انتقاد از تاثیرگذاری شبکه بیبیسی بر افکار عمومی و انتخابات در دعوت مردم برای رایدادن به یک فهرست، جهت راینیاوردن گروهی دیگر از افراد است. نکته نخست در این میان، غفلت از علت آسیبپذیرشدن افکار عمومی در برابر تبلیغات رسانههای بیگانه است، آیا دوستان افراطی و سردمداران ائتلاف اصولگرایان از خود پرسیدهاند چرا در دورههای گذشته، تبلیغات رسانههای بیگانه تا این حد بر افکار عمومی تاثیرگذار نبود که رهبر انقلاب نیز ناگزیر به هشدار مستقیم در آستانه انتخابات شوند؟
آیا علت اصلی این اثرگذاری رسانههای بیگانه، سوءمدیریت و استفاده جناحی از صداوسیما در سالهای اخیر نبوده است که اعتماد عمومی را نسبت به رسانه ملی تضعیف کرده و موجب افزایش مخاطب و رشد اثرگذاری رسانههای بیگانه شده است؟ اگر تهاجم فرهنگی بیگانگان را به عنوان یک واقعیت بپذیریم، چرا نباید مسئولین برای تضعیف بنیه دفاعی کشور در برابر این تهاجم و نابودسازی اعتماد عمومی به رسانه ملی پاسخگو باشند؟
نکته دوم، سوءاستفاده از این نگرانی بهحق رهبرانقلاب برای تخریب و توهین به تعدادی از کاندیداهای موردتایید شورای نگهبان، نقض مسلم قوانین و مقررات و قواعد اخلاقی، توسط همین گروه افراطی است. افراطیون همان طیفی هستند که در دوره هفتم انتخابات ریاستجمهوری با استفاده از امکانات بیتالمال، بخصوص صداوسیما اقدام به طراحی و تکثیر فیلم کارناوال عاشورا برای تخریب یکی از کاندیداها نمودند که اتفاقا رهبر انقلاب در آستانه انتخابات دوم خرداد سال 1376 در سخنرانی خود صراحتا بیان نمودند که نباید یک کاندیدا به دلیل حمایت گروهی از افراد از وی تخریب شود و رفتار و مواضع حامیان اصیل یا نمایشی یک کاندیدا، نباید موجب مواخذه او گردد.
نکته سوم، خاستگاه افراطیونی است که کاندیداهای رقیب را به انگلیسیبودن متهم میکنند، آیا این گروه فکر میکنند افکارعمومی ماجرای رسوایی نیکبراون و فاششدن مذاکرات انتخاباتی یکی از تئوریسینهای اصلی این گروه با معاون وزیرخارجه وقت انگلیس را از یاد برده است؟ آیا فکر میکنند مردم نمیدانند دفاتر و منازل و محل درمان برخی از سران مشهور افراطیون در لندن است؟ آیا از اینکه اقشار جامعه از نوع سفرها و رفت و آمد و ارتباطات چهرههای مشهور این گروه در انگلیس و لندن مطلع است، نمیهراسند که اینگونه بر طبل توخالی تخریب میکوبند؟
امروز حتی نوجوانان نیز تصویر یکی از سران این گروه را در فروشگاه گرانقیمتی در لندن دیدهاند و از خود میپرسند چرا این افراد که خود مرتب به انگلیس و سایر کشورهای غربی رفت و آمد دارند، یاران امام و پیشکسوتان جهاد و شهادت را که حتی پس از خوردن دو گلوله در ترور، در بیمارستانی دولتی بستری شدند و از ابتدای انقلاب به آمریکا و انگلیس پا نگذاشتند را متهم میکنند؟
آیا نمیدانند برخی از این مدعیان بارها به بلاد مذکور سفر کردهاند و برنامه ثابت برای اعزام برخی افراد به کشوری که هنوز به نوعی زیر سیطره ملکه بریتانیاست دارند و شماری از این افراد اعزامی به آن بلاد، بعد از بازگشت تفکراتی دیگر یافتهاند؟ آیا تاسیس موسسه و دفتر و مرکز در لندن بدون هماهنگی سرویس اطلاعاتی دولت بریتانیا ممکن است؟ آیا رفت و آمدهای فراوان و انتقال پول جهت هزینهها بدونمجوز دولت انگلیس امکانپذیر است؟
اگر قرار به چسباندن وصله انگلیسی بهکسی باشد، مدعیان افراط شایستهترند تا چهرههایی که زندگی خود را وقف مبارزه برای استقلال این کشور و رفع سلطه بیگانه کردهاند و به تعبیر رهبر انقلاب بارها تا مرز شهادت پیش رفتهاند.