آفتابنیوز : مجلس دهم قاعده بازي را بدجور به هم ريخت.
به گزارش اعتماد، فارغ از اينكه اين مجلس تبديل به بزنگاه پايين كشيدن اصولگرايان از قدرت پارلماني ١٢ سالهشان بود، حالا ركوردهاي ديگري هم بايد به پاي تركيب دهمين مجلس بعد از انقلاب هم نوشت؛ از بالاترين رقم نمايندگان زن تا پايينترين سهم براي روحانيون. تغيير ٧٥ درصدي تركيب مجلس هم البته در كنار اينها يك عدد قابل توجه براي بهارستان دهم محسوب ميشود. مخصوصا اينكه خارجشدگان از بهارستان جاي خود را به نيروهايي با گرايش سياسي كاملا متفاوت ميدهند. چيزي كه حداقل در ٣ دهه اخير مجلس اتفاق جديدي است.
ركوردزني زنانمطالبه سهم ٣٠ درصد زنان در كرسيهاي مجلس دهم كه توسط برخي طيفهاي جريان اصلاحات و هوادار دولت تا پيش از انتخابات دنبال ميشد، به نتيجه نرسيد. حتي شايد بتوان گفت روي كاغذ فرسنگها با مرزهاي موفقيت هم فاصله دارد. اين مطالبه بدان معناست كه قسمتي از بدنه جريان اصلاحات كه فقط محدود به زنان هم نميشد، خواهان ورود نزديك به ٩٧ نماينده زن به مجلس دهم بودند. آمار ورود ١٨ نماينده زن اما فاصله بسيار زيادي با اين مطالبه دارد. اين شايد اصلا عددي اميدواركننده براي حاميان اين مطالبه نباشد. اما همه اينها تنها يك روي سكه است. روي ديگرش براي حاميان اين مطالبه كاملا جاي اميدواري دارد. حتي اگر تنها نزديك به ١٩ درصد برنامه آنها عملي شده باشد، يعني ١٨ نفر از ٩٧ نفر. همين ١٨ نفر تا اينجاي كار ركورد حضور زنان در تاريخ مجلس شوراي اسلامي را شكستهاند. آنها تنها ٦ درصد كل نمايندگان را در دوره دهم تشكيل خواهند داد اما با همين وضع باز هم ٤ كرسي بيشتر از كرسيهاي زنان در مجلس پنجم را تصاحب كردهاند كه تا پيش از اين ركورددار حضور زنان بود. البته از بين حوزههاي انتخابيه كشور، تهرانيها با فرستادن ٨ نماينده زن توانستهاند كمي بيش از ٢٦ درصد سهم كرسيهاي تهران را به زنان اختصاص دهند تا حاميان حضور سي درصدي زنان در مجلس اميدوار باشند كه حداقل در پايتخت توانستهاند به مرزهاي مطالبه خود برسند.
خلوتترين فراكسيون روحانيون تاريخاوضاع هر چقدر براي زنان در اين مجلس نسبت به ادوار قبلي بهتر شده، براي روحانيون مجلسنشين كاملا متفاوت است. رسيدن به عدد ١٦ كرسي براي روحانيون يعني تشكيل كمتعدادترين فراكسيون روحانيون در طول تاريخ مجلس شوراي اسلامي. تعداد نمايندگان روحاني دوره جديد مجلس از ٢٧ نفر در دوره نهم به ١٦ نفر رسيده است. اين روند كاهشي البته تقريبا يك روند كاملا پيوسته در طول ادوار تاريخ مجلس شوراي اسلامي است. تنها استثنا آن هم به حد فاصل مجالس ششم و هفتم برميگردد كه نمايندگان روحاني از ٣٥ نفر در دوره ششم به ٤٣ نفر در دوره هفتم افزايش پيدا كردند. هر چند روند كاهش تعداد نمايندگان روحاني مجلس به جز همان يك استثنا در همه دورههاي انتخابات تكرار شده است اما از يك نظر ديگر هم مجلس دهم داراي ركورد در اين زمينه است و آن درصد كاهش تعداد نمايندگان روحاني نسبت به دوره قبل است. تعداد روحانيون عضو مجلس بعدي تقريبا ٥٩ درصد نمايندگان روحاني دوره نهم خواهد بود. همچنين در اين دوره تهران كمترين تعداد نماينده روحاني خود را تنها با يك نفر تجربه خواهد كرد. پيشتر اين ركورد در اختيار مجلس هفتم بود كه در آن فهرست نمايندگان تهران شامل ٤ نماينده روحاني نيز ميشد.
موفقيت ١٣ درصدي رقباي دولتاما شايد مهمتر از اين آمارها براي خيلي از رايدهندگان، موضع سياسي نمايندگاني باشد كه به مجلس دهم راه پيدا كردهاند. تغييري كه نماد آن در نتيجه انتخابات تهران در دور اول ديده شد؛ حذف كامل منتقدان دولت و پيروزي هواداران اصلاحات و اعتدال. اين وضعيت البته بهطور كامل در تمام ايران تكرار نشد اما دست بالاي فهرست اميد، آن هم در شرايط حذف چهرههاي اصلي اين جريان از گردونه انتخابات به اندازه كافي گواه اتفاق روي داده در دو دور انتخابات مجلس دهم بود. اما آمار جزييتر ميتواند اطلاعات بيشتري از عمق تحول سياسي شكل گرفته نشان دهد. با پايان كار انتخابات هماكنون از ٥١ نفر از نمايندگان امضاكننده استيضاح رضا فرجيدانا تنها ١١ نفر موفق به پيروزي در انتخابات شدند و همين طور از ٨٠ نمايندهاي كه پاي طرح توقف مذاكرات هستهاي را امضا كرده بودند، تنها ١٢ نفر در مجلس بعدي حضور خواهند داشت. اين آمارها را ميتوان همين طور به طرحها و بزنگاههاي مختلف عمر مجلس نهم بسط داد اما قطعا هيچ كدام از آنها به اندازه استيضاح فرجيدانا و موضوع هستهاي، عمق تقابل منتقدان مجلسنشين با دولت يازدهم را نشان نميدهد. آراي دو دور انتخابات هفتم اسفند و دهم ارديبهشت البته تمام طيفهاي مجلس را با ريزش جدي مواجه كرده است اما نگاه به تركيب راهيافتگان دو فراكسيون اصلي مجلس به دوره بعدي پارلمان مشخص ميكند كه منتقدان و مخالفان دولت بسيار بيش از اصولگراياني كه قدري با ملاطفت بيشتري دولت روحاني را در دو سال و نيم گذشته همراهي كردند، دچار ريزش شدهاند. از ٩٧ عضو فراكسيون اصولگرايان در مقام اصليترين منتقدان و مخالفان دولت يازدهم تنها ١٣ نفر توانستهاند به مجلس دهم راه پيدا كنند. حال آنكه فراكسيون رهروان ٤٣ نفر از ١٥١ عضو خود را در تركيب مجلس بعدي خواهد ديد. اين بدان معناست كه موفقيت فراكسيون اصولگرايان در انتخابات گذشته اندكي بيش از ١٣ درصد و موفقيت فراكسيون رهروان تا مرز ٢٨ و نيم درصد بوده است. با توجه به اينكه از مجلس نهم ٢٥ درصد نمايندگان توانستهاند به دوره دهم برسند، موفقيت فراكسيون اصولگرايان به لحاظ درصد در حدود نصف موفقيت كل مجلس است و در مقابل فراكسيون رهروان توانسته با ٣ و نيم درصد بيشتر از متوسط موفقيت مجلس، انتخابات دوره دهم را پشت سر بگذارد.
دور دوم انتخابات، زير سايه نتيجه تهران
اما ديگر نكته آماري نفهته در رقابت مجلس دهم را بايد در تحولات بين دور اول و دوم انتخابات يافت. جايي كه به نظر ميرسد نتيجه انتخابات تهران موتور ليست اميد را براي دور دوم بهشدت گرم ميكند. آنها در دور اول توانسته بودند از بين ٢٢١ كرسي، ٨٣ كرسي را به خود اختصاص دهند. حال آنكه در دور دوم از ميان ٦٨ كرسي به بيش از نيمي از آن يعني ٣٨ كرسي رسيدند. به عبارتي دقيقتر موفقيت ٣٧ و نيم درصدي آنها در دور اول، براي دور دوم انتخابات به مرز ٥٦ درصد رسيد. در مقابل اما وضعيت براي اصولگرايان كاملا متفاوت بود. آنها در دور اول ٦٤ كرسي را بردند اما در دور دوم تنها به گرفتن ١٩ كرسي بسنده كردند. به لحاظ آماري موفقيت ٢٩ درصدي آنها در دور اول با يك درصد كاهش، در دور دوم مواجه شد و به ٢٨ درصد رسيد. اين آمارها و درصدها از ليستهاي اميد و اصولگرايان به هيچ عنوان به معناي دادن يك تصوير دقيق از تركيب سياسي مجلس آينده نيست، چرا كه نامزدهاي مستقل هم در اين ميان تعداد قابل توجهي دارند. آنها كه در دور اول ٥٥ كرسي را به دست آورده بودند در دور دوم انتخابات به ١٠ كرسي ديگر رسيدند.
مستقلين نه براي مجلس دهم و نه براي هيچ دوره ديگري يك جمع متشكل و هماهنگ نيستند. رسيدن ٦٥ چهره مستقل به كرسيهاي نمايندگي دوره دهم اصلا بدان معنا نيست كه اين ٦٥ نفر در صفكشيهاي سياسي نقش بيطرف را بازي كنند. آنها اكنون نزديك به ٢٣ درصد تركيب مجلس را تشكيل ميدهند و البته در ياركشيهاي سياسي هر كدام از آنها به سمتي خواهند رفت. از همين روست كه ميتوان پيشبيني كرد كه دو طيف سياسي مجلس بيش از هر جرياني بر روي جذب همين چهرهها حساب باز كنند. اما آن اتفاقي كه براي ليست اميد در فاصله دور اول و دوم انتخابات افتاد ميتواند براي جذب اين چهرهها نيز، فهرست حاميان دولت را در موضعي بالادستي قرار دهد. آنها آمار موافقت خود را در فاصله دو دور انتخابات به اندازه ١٨ و نيم درصد افزايش دادند و اين روحيه مناسبي براي ادامه بازي به آنها خواهد داد.