آفتابنیوز : با توجه به شتابی که سقوط ها در پیش گرفته باید در انتظار سقوط های دلخراش تر دیگری باشیم زیرا به نظر نمی رسد در این مقطع زمانی اراده ای برای نوسازی و تجهیز ناوگان هوایی کشور وجود داشته باشد.
هر چند یکی از مهم ترین موانعی که بر سر راه نوسازی و تجهیز ناوگان هوایی کشور وجود دارد تحریم ایران از سوی امریکاست که دیگر کشورها نیز ناگزیر به تبعیت از آن شده اند اما به نظر می رسد بخشی از نارسایی ها و ناملایمات نیز ساخته دست داخلی ها بوده و نشان از عدم لیاقت و ناتوانی دست اندرکاران داخلی دارد.
همواره در پی سقوط هواپیماها، یکی از مسائلی که مطرح می شود یافتن دلایل آن و بررسی جعبه سیاه است که معمولا بدون نتیجه ای به پایان می رسد و مردم در جریان علل سوانح قرار نمی گیرند. ولی این دلایل هر چیزی که باشد به نظر نمی رسد چندان ارتباطی به مردم داشته باشد زیرا نارسایی سیستم ناوبری هوایی، خطای خلبان، فرسودگی هواپیماها و ناتوانی عوامل برج های کنترل و مسائل و مشکلاتی که اغلب فرودگاه های کشور دارند که عمده مسائل مربوط به سقوط هواپیما ها را شامل می شود مسائلی نیستند که رفع آنها از عهده مردم بر آید و از آنجا هم که توجهی به خواسته ها و مسائل مردم نمی شود و در حقیقت گوش شنوایی برای رسیدگی به این موارد و جود ندارد بیان این امور دردی را دوا نمی کند.
در این میان به نظر می رسد خطوط قرمزی که درباره اطلاع رسانی به مردم رعایت می شود و فقط در حد ارسال چند پیام تسلیت و هم دردی به تشریح مسائل پرداخته می شود در تمامی مراحل مورد توجه قرار گرفته و سعی می شود واقعیت ها حتی به اطلاع مسئولین رده های پایین تر برسد. لذا عدم اطلاع رسانی عمومی از علل سقوط هواپیما ها بهترین فرصت را در اختیار دست اندرکاران امور هوایی قرار داده تا آن گونه که مایل هستند جان مردم و حتی مسئولین را به خطر بیندازند. یعنی اراده ای فراتر از خواست مردم و حتی نمایندگان مجلس وجود دارد که اجازه نمی دهد واقعیت ها آشکار شود.
ممکن است یکی از دلایل عدم اطلاع رسانی شفاف، جلوگیری از آشکار شدن واقعیت های ملموس و خطرناکی باشد که گریبان سیستم هوایی را گرفته است زیرا در صورت اطلاع مردم، پروازها و خطوط ایرانی با نوعی تحریم مواجه شده و آنها تمایلی به استفاده از هواپیما نداشته باشند.
این یک واقعیت انکار ناپذیر است که سیستم هوایی ایران نیاز به تغییر و تحول اساسی دارد. این تحول صرفا محدود به هواپیماها نمی شود بلکه از فرودگاه ها گرفته تا خلبان ها و سیستم های ناوبری باید نوسازی شده و به علوم روز مجهز شوند. به این دلیل که از صدر تا ذیل این مسائل با فقدان مدیریت، ناکافی بودن آموزش، فرسودگی سیستم ها و سوء استفاده ها مواجه است که همه آنها دست به دست هم داده و به بلای جان مردم و مسئولین تبدیل شده است.
آنچه مطرح است این است که چه کسی و کدام سازمان وارگان مسئول پیدایش این وضعیت ناگوار برای سیستم هوایی کشور هستند؟ وضعیتی که برای فرودگاه امام به وجود آمد حکایت از مسائل حاد و پیچیده ای دارد که با انگ امنیتی سعی شده بر روی آنها سرپوش گذارده شود.
ولی سوال این است مردمی که جانشان در معرض انواع و اقسام خطرها قرار دارد چرا نباید در جریان واقعیت ها ملموس قرار بگیرند؟
برخوردی که با مردم و جامعه در این رابطه می شود مشابه برخورد با جامعه ای عقب مانده و ناآگاه است که قادر به تصمیم گیری درباره سرنوشت و مصالح خود نیست. در حالی که واقعیت ها با آنچه عده ای تصور می کنند کاملا مغایر است و باید به مردم اعتماد کرده و اجازه نداد با ایجاد محدودیت های اطلاع رسانی بیش از این جان مردم را به خطر انداخت.